keyword/content
1402/05/26
1401/04/07
1401/01/23
1399/04/14
1399/03/02
1398/12/13
1398/11/19
1398/11/19
1398/10/27
1398/10/18
1398/09/06
1398/07/21
1398/06/27
1398/05/22
1398/05/16
1398/05/10
1398/04/05
1398/03/01
1397/10/19
1397/09/04
1397/06/18
1397/03/14
1397/03/14
1397/03/14
1397/03/02
1397/03/02
1396/12/10
1396/08/30
1396/08/10
1396/06/09
1396/06/06
1396/05/12
1395/05/11
1395/03/04
1395/01/18
1395/01/18
1394/12/05
1394/11/28
1394/11/19
1394/07/29
1394/07/15
1394/06/18
1394/04/13
1394/01/01
1393/12/21
1393/11/29
1393/04/16
1393/04/16
1393/03/06
1393/02/10
1393/02/10
1392/12/20
1392/12/15
1392/11/28
1392/11/28
1392/10/19
1392/10/19
1392/09/19
1392/06/06
1392/05/18
1392/05/12
1392/04/30
1392/03/22
1392/03/14
1392/03/14
1392/03/08
1392/03/06
1392/02/25
1392/02/09
1392/02/09
1391/11/19
1391/10/19
1391/04/07
1390/11/11
1390/11/10
1390/11/10
1390/11/10
1390/08/14
1390/08/14
1390/07/24
1390/07/22
1390/07/20
1390/07/09
1390/06/26
1390/06/17
1390/04/14
1390/04/09
1390/03/10
1389/12/01
1389/11/15
1389/10/19
1389/09/04
1389/08/26
1389/07/27
1389/06/25
1389/05/27
1389/04/02
1389/03/14
1389/03/11
1389/01/01
1388/12/08
1388/12/08
1388/08/12
1388/07/15
1388/07/02
1388/07/02
1388/05/05
1388/05/03
1387/12/14
1387/10/27
1387/09/17
1387/07/10
1387/02/14
1386/01/17
1385/08/02
1385/07/04
1385/05/30
1385/05/26
1385/03/14
1385/01/25
1384/06/09
1384/04/04
1384/02/12
1383/10/19
1383/02/12
1382/11/08
1382/10/14
1382/09/05
1382/07/03
1382/03/07
1382/01/27
1381/05/27
1381/03/07
1380/11/11
1380/06/15
1379/10/19
1379/09/25
1379/08/24
1379/07/29
1379/07/14
1379/07/13
1379/06/09
1379/03/31
1379/03/19
1379/03/14
1379/02/23
1379/01/26
1378/11/30
1378/05/08
1377/12/28
1377/12/15
1377/08/08
1377/02/18
1376/11/14
1376/11/11
1376/11/11
1376/10/12
1376/05/12
1375/03/29
1375/03/20
1375/02/26
1374/11/20
1374/11/14
1374/09/08
1373/12/11
1373/06/04
1372/11/29
1372/06/25
1371/04/08
1371/03/14
1371/03/04
1371/02/26
1370/09/30
1370/09/27
1370/07/25
1370/07/24
1370/03/26
1370/03/26
1370/03/15
1370/03/13
1369/11/19
1369/09/05
1369/06/26
1369/06/26
1369/05/24
1369/03/10
1369/03/10
1368/11/01
1368/06/30
1368/05/12
1368/04/20
1368/04/14
1368/04/08
1368/04/08
1368/03/28
1368/03/26
1368/03/25

من به نسلهای جدید سپاه ــ که خب بحمدالله امروز ده‌ها هزار جوان در طول این سالها وارد سپاه شده‌اند و هدفهای بزرگ را دنبال کرده‌اند و افتخار آفریده‌اند و کارهای بزرگی را همین جوانها انجام داده‌اند ــ سفارش مؤکّد میکنم که سعی کنید آراستگی معنوی و علمی و عملی خودتان را از گذشتگانتان بالاتر ببرید. گذشتگانتان مردمان خوبی بودند؛ آنهایی که در دوران جوانی از دانشگاه و از مناطق مختلف آمدند وارد میدان جنگ شدند، جانشان را در کف دست گرفتند، در روزی که امید پیروزی نبود. امید پیروزی واقعاً نبود؛ آن وقتی که دفاع مقدّس شروع شد، بعد از مثلاً مدّت کوتاهی، به مناطق جنگی که انسان میرفت، جز حزن، جز غم، جز تاریکی و تیرگی چیزی نمیدید؛ در این فضا، این جوانها از جان خودشان گذشتند آمدند وارد میدان شدند، ثابت‌قدم ایستادند و توانستند صفحه را برگردانند، توانستند هدایت الهی و پیروزی پروردگار را جلب کنند. وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا؛ کسانی که جهاد کنند، خدای متعال هدایتش را، کمکش را، نصرتش را به آنها عنایت میکند.
همین آیاتی که تلاوت کردند ــ «تُؤمِنونَ بِاللَهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَهِ بِاَموالِکُم وَ اَنفُسِکُم» تا «یُدخِلکُم جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهارُ ... وَ اُخرىٰ تُحِبّونَها نَصرٌ مِنَ اللَهِ وَ فَتحٌ قَریب» ــ [میفرماید] تلاش میکنیم، خدای متعال نصرش را میفرستد؛ از آن طرف اگر خطا بکنیم، اثرش را در لحظه‌ی خطر در صف مقدّم فوراً می‌بینیم: اِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَى الجَمعانِ اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛ در جنگ اُحد، آنهایی که پایشان لغزید و صحنه‌ی پیروزی را تبدیل به شکست کردند و آن خسارت بزرگ را به جبهه‌ی حق وارد کردند، اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا، مشکل مالِ قبل بود؛ رفتارشان با خودشان رفتار خوبی نبوده، اثرش در جبهه، در آن منطقه‌ی حسّاس، در آن پیچ حسّاس ظاهر میشود. بنابراین، این سرفصل، سرفصل مهمّی است؛ سرفصل حفاظت از خود، پاسداری از خود.

سنّت یعنی قانون، قاعده؛ خدای متعال در عالم طبیعت، در عالم انسان قواعدی دارد، قوانینی دارد... یکی از این قوانین این است: لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُه؛ هر کسی که خدا را نصرت کند، خدا او را نصرت میکند؛ لَیَنصُرَنَّ الله ــ با چند علامت تأکید ــ یا «اِن تَنصُرُوا اللَهَ یَنصُرکُم»؛ این سنّت الهی است. اگر طریقی که شما دارید میروید، کاری که شما دارید میکنید، جهت‌گیری شما، نصرت خدا [باشد] ــ نصرت خدا یعنی نصرت دین خدا، یعنی نصرت ارزشهای الهی؛ یعنی این ــ اگر در این جهت حرکت بکنید، پیروز خواهید شد، خدا شما را کمک خواهد کرد. البتّه به شرطی که حرکت کنید، عمل کنید، نه اینکه [فقط] بگویید؛ عمل کنید. این یک سنّت الهی است.

تأثیر استغفار در یکی از سخت‌ترین میدانهای زندگی یعنی میدان مبارزه‌ی آشکار با دشمن است که در این آیه‌ی شریفه‌، در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران میفرماید: وَ کَأَیِّن مِن نَبیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا استَکانوا وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرین، وَ ما کانَ قَولَهُم اِلّا اَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا؛یعنی این کسانی که در میدان جنگ [همراه] با پیغمبران مجاهدت میکردند ــ که اینجا ضمناً جهت حرکت پیغمبران هم معلوم میشود؛ تصوّر نشود که پیغمبران در خانه‌ها نشسته بودند، یا مثلاً همیشه در مساجد و معابد و مانند اینها [بودند]؛ نخیر ــ در میدانهای جنگی که پیغمبران میرفتند و با دشمنان مبارزه میکردند، این ربّیّون یا ربّانیّون و خداپرستان و محورهای خداپرستی دعایشان این بود: رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرین؛ یعنی رابطه‌ی استغفار با جنگ، با ثبات قدم، با نصرت؛ این است دیگر؛ استغفار این‌ جور است.
اگر انسان به معنای واقعی کلمه از خدای متعال به خاطر خطاها و کوتاهی‌ها و مانند اینها طلب مغفرت کند و معذرت‌خواهی کند، خدای متعال جواب میدهد دیگر؛ این، صریح آیه‌ی قرآن است. آن وقت پاسخ خدای متعال به اینهایی که استغفار کردند و به خدای متعال گفتند که ما را نصرت بده، این بود: فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَة؛ قبل از آخرت، در دنیا پاسخ اینها را داد، به خاطر استغفاری که کرده بودند. پس درس قرآن شد مدد گرفتن از استغفار برای پیروزی در میدانهای گوناگون؛ یعنی نگاهمان به استغفار این نباشد که مثلاً فقط برای گناهان شخصی و برای شستشوی دل خودمان استغفار کافی است؛ نه، استغفار در میدانهای ملّی، در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد دارد، تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.

دشمن زبون که در عرصه‌ی میدانی شکست‌های غیر قابل جبرانی متحمل شده است، راهبرد توسعه‌طلبی خود و تضییع حقوق مسلم فلسطینی‌ها را ابتدا با فشار اقتصادی و محاصره‌ی غزّه‌ی مظلوم و آنگاه با نیرنگ مذاکره و طرح صلح و سازش دنبال می‌نماید، و لکن جریان مقاومت و ملت شجاع فلسطین با منطق عقل و تجربه، تهدید و تطمیع آنها را برنتافته و همچون گذشته با ایستادگی مثال‌زدنی خود مسیر عزت و شرف را رقم زده و از این پس هم در همین صراط مستقیم حرکت خواهد کرد ان‌شاءالله. قطعاً حفظ هوشیاری، وحدت و یکپارچگی مردم و جریان‌های فلسطینی در خنثی‌سازی نقشه‌های شوم دشمن مؤثر بوده، جلب نصرت الهی را به همراه خواهد داشت.

هدف این مبارزه (برای آزادی فلسطین)، آزادی همه‌ی سرزمین فلسطین -از بحر تا نهر- و بازگشت همه‌ی فلسطینیان به کشور خویش است. فروکاستن آن به تشکیل دولتی در گوشه‌ای از این سرزمین، آن هم به شیوه‌ی تحقیرآمیزی که در ادبیّات صهیونیست‌های بی‌ادب از آن یاد میشود، نه نشانه‌ی حق‌جویی است و نه نشانه‌ِی واقع‌بینی است. واقع آن است که امروز میلیون‌ها فلسطینی به مرتبه‌ای از اندیشه و تجربه و اعتماد به نفْس رسیده‌اند که بتوانند این جهاد بزرگ را وجهه‌ی همّت سازند و البتّه به نصرت الهی و پیروزی نهایی مطمئن باشند، که فرمود: وَ لَیَنصُرَنَّ‌ اللهُ مَن یَنصُرُه، اِنَّ اللهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ؛(۱) بی‌شک بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان آنها را یاری و با آنان همدردی خواهند کرد ان‌شاءالله.

توصیه‌ی بعدی که بسیار توصیه‌ی مهمّی است، توصیه‌ی به توسّلات و توجّهات به پروردگار و درخواست کمک الهی است؛ این یک امر لازمی است و قرآن کریم به ما دستور میدهد: قُل ما یَعبَؤُا بِکُم رَبّی لَولا دُعاٰؤُکُم؛(۱) در یک جای دیگر: وَ اَنیبوا اِلی رَبِّکُم وَ اَسلِموا لَه؛(۲) در یک جای دیگر: وَ اذکُر رَبَّکَ فی نَفسِکَ تَضَرُّعًا وَخیفَة؛(۳) و موارد متعدّدی در قرآن هست که ما را دستور میدهند در مقابل حوادث گوناگون -فرق نمیکند، چه حوادث طبیعی از این قبیل، چه حوادث گوناگون دیگری که پیش می‌آید برای کشور، برای ملّت، برای اشخاص خودمان- دست توسّل بلند کنیم به خدای متعال و از خداوند متعال بخواهیم. حالا گاهی چیزهایی نقل میکنند که مثلاً فرض کنید فلان عمل را، فلان دعا را [بخوانیم]؛ بنده حالا توصیه‌ی خاصّی در این زمینه ندارم. دعا یعنی اینکه ما با خدای متعال حرف بزنیم، از خدای متعال بخواهیم. بنده خیلی هم امیدوار هستم بخصوص به دل پاک و صاف جوانها، و عناصر مؤمن و متّقی و پرهیزگار که اینها واقعاً میتوانند با دعای خودشان بلاهای بزرگ را دفع کنند. این بلا (بیماری کرونا) به نظر ما بلای آنچنان بزرگی نیست، از این بلاها بزرگ‌تر هم وجود داشته و دارد، خودمان هم در کشور مواردی را مشاهده کرده‌ایم. میتوانند با دعا، با توسّلات و با طلب شفاعت و وساطت از ائمّه‌ی اطهار (علیهم ‌السّلام) و طلب کمک از آن بزرگواران و توسّل به ائمّه‌ی اطهار (علیهم‌ السّلام) و به رسول و نبیّ مکرم اسلام خیلی از مشکلات را برطرف کنند.

یک مسئله‌ی دیگر، اعتماد به وعده‌ی الهی است. خداوند متعال در چند جای قرآن بروشنی و باصراحت وعده داده است که اگر کسی در راه خدا و در راه دین تلاش کند، او را نصرت خواهد داد؛ این وعده‌ی الهی است. در یک جا میفرماید: وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه.(۴) در این تعبیرِ «لَیَنصُرَنَّ الله» چند علامت تأکید هست، که یعنی مؤکّداً، مؤکّداً خدای متعال نصرت میکند کسانی را که دین خدا را و او را نصرت کنند. خب این یک وعده است، وعده‌ی الهی است، به این وعده باید اعتماد کرد. در همان روز نوزدهم بهمن، با وجود اینکه این حادثه اتّفاق افتاد و دیدند که جمعی از ارتش آمدند با انقلاب بیعت کردند، هنوز بودند کسانی که مطمئن نبودند، خاطرجمع نبودند، امیدوار نبودند که این کار به نتیجه خواهد رسید؛ امّا امام به وعده‌ی الهی اطمینان داشت. امام و کسانی که دنباله‌رو فکر امام و رأی امام و راه امام بودند میدانستند که این وعده قطعاً تحقّق پیدا خواهد کرد؛ نگذاشتند حرکت کُند بشود. وقتی که اطمینان بود، امید به آینده بود، نمیگذارند که حرکت کُند بشود. اینها محاسبات مهمّی است که انسان بداند خدای متعال به وعده‌ی خود وفا میکند؛ این هم آیه‌ی قرآن است:  وَ مَن  ‌اَوفیٰ بِعَهدِه؛ مِنَ الله؛(۵) هیچ کس باوفاتر از خدای متعال نیست، در وعده‌ای که میدهد. خدای متعال وعده کرده و به این وعده عمل خواهد کرد.

بدانید که دشمن ملّت ایران محکوم به شکست است؛ علّت هم این است که دشمن ملّت ایران در راه باطل دارد حرکت میکند، در راه غلط دارد حرکت میکند. اگر گذشتگانِ رؤسای آمریکا زیر پوشش‌هایی، کارهایی میکردند، حالا که دیگر علنی و بدون پوشش، فسادهای خودشان، انحرافهای خودشان، جنگ‌افروزی خودشان، فتنه‌سازی خودشان، طمع‌ورزی خودشان به داشته‌ها و ثروتهای دیگران را دارند نشان میدهند. راه، راه باطل است،‌ راه شیطان است؛ و این راه شیطان، همان است که خدای متعال فرمود: اُولئکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللهُ وَمَن یَلعَنِ اللهُ فَلَن تَجِدَ لَه نَصیرًا؛(۷) کسی که خدا او را لعنت میکند و از درگاه خودش دور میکند، نصرتی نخواهد یافت، نصرت‌کننده‌ای نخواهد یافت؛ واقع قضیّه هم همین است. ولی شما نصرت‌کننده‌ دارید و آن نصرت‌کننده خداوند عزیز و حکیم است و ان‌شاءالله شما را نصرت خواهد کرد و به مقصودتان خواهد رساند.

همه‌ی برادران عزیز را و خودم را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوای الهی. اگر نصرت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر توفیقات الهی را میخواهیم، هدایت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر فرج و گشایش در مسائل شخصی و اجتماعی را میخواهیم در تقوا است؛ همه باید کوشش کنیم که تقوای الهی را معیار کار خودمان قرار بدهیم.

ما میتوانیم به برکت ایمان و غیرت دینی کارهای بزرگی انجام بدهیم؛ همچنان که در این قضیّه[ی شهادت شهید سلیمانی و همراهانش] کار بزرگی انجام گرفت، حادثه‌ی بزرگی انجام گرفت، انقلابی به وجود آمد که دنیا را تکان داد، متحوّل کرد و تاریخ را، مسیر تاریخ کشور را، مسیر تاریخ منطقه را و شاید مسیر تاریخ جهان را -که بعدها قضاوت خواهد شد- تغییر داد. به کمک الهی با این چشم نگاه کنیم؛ هدایت الهی و دست قدرت الهی را این جور ببینیم در همه‌ی حوادث زندگی‌مان.

اگر شما یاری کردید دین خدا را، جهت‌گیری الهی را، منطق خدایی را، راه خدا را، خدا هم شما را نصرت خواهد کرد و یاری خواهد کرد؛ این همان چیزی است که امروز وجود دارد. این جریان عظیم انقلابی در کشور دارند اهداف الهی را دنبال میکنند، ایجاد جامعه‌ی اسلامی را دارند دنبال میکنند، تحقّق شریعت الهی را در کشور دارند طلب میکنند و دنبال میکنند؛ پس کار خدا است، راه خدا است، نصرت خدا است؛ وقتی نصرت خدا شد، خدای متعال هم نصرت خواهد کرد، و وقتی خدای متعال نصرت کرد، فَلا غالِبَ لَکُم؛ هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد.

علّت اینکه ما در مقابله‌ی با آمریکا کوتاه نمی‌آییم این (انجام وظیفه) است. اینکه ما در مقابل فشار تبلیغاتی دشمنان، کم نمی‌آوریم به توفیق الهی، به خاطر این است؛ چون یک وظیفه است؛ اگر چنانچه نکردیم، کان حقّاً على الله ان یدخلنا مدخله‌. اگر ما کوتاه بیاییم، خدای متعال ما را هم به همان سرنوشتی و همان دوزخی که آن ستمگر را مبتلا خواهد کرد مبتلا میکند؛ وظیفه‌ی ما این است، این جمهوری اسلامی است. اینکه دیدید امام از اوّلی که وارد این مبارزه شد، با آمریکا مواجه شد -امام هنوز در قم سخنرانی میکرد و هنوز تبعید نشده بود که اینجا صحبت از آمریکا [میکرد]؛ آن روز امام (رضوان ‌الله‌ علیه) در قم، در سخنرانی فرمود امروز منفورترین فرد در کشور ما رئیس‌جمهور آمریکا است؛(۶) این قضیّه برای پنجاه سال قبل است- به خاطر این است. امام بصیر بود، چشمش باز بود، حقیقت را میدید، میفهمید؛ و امیدوار بود، باور داشت که خدای متعال فرموده است: وَ لَیَنصُرَنَّ‌ اللهُ مَن یَنصُرُه؛(۷) آن کسی که خدا را نصرت کند، خدا قطعاً او را نصرت خواهد کرد و نصرت کرد.

در روزگاری که دشمنان اسلام و دشمنان امّت اسلامی با انواع و اقسام ابزارها و وسایل، با پول، با سیاست، با سلاح علیه امّت اسلامی دارند کار میکنند، خداوند متعال ناگهان حادثه‌ی راه‌پیماییِ اربعین را این ‌جور عظمت میدهد، این‌ جور جلوه میدهد. این آیت عظمای الهی است، این نشانه‌ی اراده‌ی الهی بر نصرت امّت اسلامی است، این نشان میدهد که اراده‌ی خدای متعال بر نصرت امّت اسلامی تعلّق گرفته است.

رهبر انقلاب اسلامی، بی‌تفاوتی دنیای غرب را در قبال جنایاتی که در یمن و فلسطین رخ میدهد، یک نمونه از واقعیات دنیای امروز برشمردند و افزودند: باید با این قدرتهای جنایت‌کار، با قدرت ایمان و مقاومت و اتکاء به نصرت الهی، مواجه شد و تنها راه همین است.

توکّل به خدا را و استمداد از پروردگار را هم فراموش نکنید؛ این توصیه‌ی مؤکّد من است؛ خداوند توفیق میدهد. البتّه قرآن به ما میگوید هر کس تلاش کند، خدا کمکش میکند: کُـلًّا نُمِدُّ؛ یعنی کمک خدا صرفاً مال مؤمنین نیست؛ حتّی خدای متعال آن کسانی را هم که برای دنیا دارند کار میکنند، وقتی تلاش بکنند، به خاطر تلاششان کمک میکند. کُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هؤُلاءِ؛(۲) امّا کمکهای ویژه‌ی الهی مال مؤمنین است و آنجایی که کسی با خدا ارتباط دارد. دلهای شما دلهای پاکیزه‌ای است، شما جوانید، دلهایتان پاکیزه است؛ ارتباط شما با خدای متعال و توکّل شما به خدای متعال و استمداد شما از خدای متعال، به شما کمک میکند که بتوانید بهتر پیش بروید، راحت‌تر مشکلات را پشت سر بگذارید و امیدوارانه‌تر با مشکلات دسته و پنجه نرم کنید و پیش بروید؛ این هم نکته‌ی بسیار مهمّی است.

غیر از کار اعتقادی و فکری و مانند اینها که حتماً در جای خود لازم است، یک مقداری‌اش مربوط میشود به کار عملی؛ یعنی عبادت، ‌توجّه، اوّل وقت نماز خواندن، حتماً هر روز قرآن خواندن، در حدّ امکان پرداختن به مستحبّات. فرض کنید در یک منطقه‌ای یک مشت جوان دارند کار میکنند، حتماً نمازشان را در مسجد بخوانند و اوّل وقت بخوانند و نماز خوب و با توجّه بخوانند. رعایت اخلاص؛ سعی کنند که کار را برای خدا انجام بدهند که این کار در سنین ماها کار سختی است؛ اگر سابقه نداشته باشیم، نکرده باشیم، از جوانی به فکرش نبوده باشیم و حالا بخواهیم خودمان را مخلصاً وارد میدان بکنیم، خیلی کار سختی است. در سنین شماها خیلی کار آسانی است؛ در سنین جوانی اخلاص آسان است. میتوانید واقعاً نیّتتان را برای خدا خالص کنید؛ وقتی که نیّت را خالص کردید، رحمت الهی و هدایت الهی از همه طرف برای شما میبارد؛ هُدًی لِلمُتَّقین‌؛(۴) قرآن هدایت خودش را برای متّقین قرار میدهد. واقعاً اگر چنانچه این رعایتها بشود، هدایت الهی و کمک فکری الهی هم زیاد خواهد شد. ان‌شاءاللّه موفّق باشید.

ایشان ایستادگی و مقاومت مردم غزه و ساکنان ساحل غربی رود اردن را بشارت دهنده فتح و پیروزی خواندند و افزودند: خداوند به کسانی که ثابت‌قدم در راه او ایستادگی کنند، وعده یاری و پیروزی داده است و البته تحقق این وعده الزاماتی دارد که از مهمترین آنها جهاد و مبارزه و تلاش خستگی ناپذیر در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، فکری، اقتصادی و نظامی است.

وعده‌ی تخلّف‌ناپذیر خدا که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم».(۱۰) خب، وَمَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا؟(۱۱) چه کسی از خدا راستگوتر است؟ وعده‌ی ‌چه کسی از خدا درست‌تر است؟ خدا میگوید: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛ اگر شما نصرت کردید خدا را، یعنی به سمت تمدّن اسلام و جامعه‌ی اسلامی و تحقّق دین خدا پیش رفتید، خدا شما را یاری میکند؛

یک نکته همین مسئله‌ی علّت دشمنی است. سهل‌انگاری نباید کرد، سهل‌اندیشی نباید کرد؛ علّت دشمنی، ماهیّت و حقیقت این حرکت عظیم است؛ این علّت دشمنی است. علّت دشمنی، شجاعت و فداکاریِ ملّت ایران است، وفاداری ملّت ایران است؛ اینها علّت دشمنی است. علّت دشمنی، پایبندی جمهوری اسلامی به مبانی اصلی انقلاب است که این پایبندی تا امروز به طور کامل محفوظ مانده است؛ علّت دشمنی اینها است. علّت دشمنی، این است که جمهوری اسلامی دارد نشان میدهد که یک تمدّنی در حال رشد و بالندگی است که اگر به توفیق الهی و به کمک الهی به نتایج خودش برسد، بساط ظلم و استکبار و استعمار دولتهای غربی برچیده خواهد شد؛ علّت دشمنی اینها است.

مقاومت هم جز در سایه‌ی ایمان بالله و اتّکاء بالله و اعتماد به وعده‌ی الهی ممکن نیست؛ خدای متعال وعده فرموده است، با تأکید فرموده است: وَ لَیَنصُرَنَّ‌ اللهُ مَن یَنصُرُه؛ با تأکید، وعده‌ی نصرت داده است؛ این وعده تحقّق پیدا خواهد کرد. اگر چنانچه ما خودمان را اصلاح کنیم، به وعده‌ی الهی با چشم حُسن‌ظن نگاه کنیم نه با سوء‌ظن، پیروز خواهیم شد. سوء‌ظنّ به وعده‌ی الهی مال کفّار است؛ الظّانّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ‌ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم؛ این کسانی که به وعده‌ی الهی سوء‌ظن دارند، معلوم است که از وعده‌ی الهی سود نخواهند برد. ملّت ایران حسن‌ظنّ خود به وعده‌ی الهی را اثبات کرده است؛ ایستاده است. به ما حمله‌ی نظامی هم شد، تحریم هم شدیم، نفوذ عوامل جاسوسی هم اتّفاق افتاد، شهید هم دادیم، امّا ملّت ایران مثل کوه ایستاد و توانست خود را مستحکم و پایدار کند! امروز این شجره‌ی طیّبه -شجره‌ی طیّبه‌ی جمهوری اسلامی و ملّت ایران- شجره‌ی طیّبه‌ای است که «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء». روز‌به‌روز به فضل الهی ما پیشرفت کردیم، روز‌به‌روز قوی‌تر شدیم؛ بعد از این هم همین خواهد بود؛ و این نسخه‌ِی حرکت مسلمین و پیشرفت مسلمین در دنیای اسلام است.

در این چهل سال در جمهوری اسلامی چه اتّفاقی افتاده است؟ جمهوری اسلامی از یک نهال باریک تبدیل شده است به یک درخت برومند و پُرثمر؛ جمهوری اسلامی به رغمِ اَنفِ(۲) قدرتهای استکباری و آمریکا، توانسته است دل ملّتهای اسلامی را به پیام خود جلب کند و جذب کند؛ توانسته است توطئه‌ی آمریکا را در این منطقه با شکست مواجه کند؛ یک نمونه سوریه است، یک نمونه عراق است، یک نمونه لبنان است. ملّتهای منطقه قدرت ایستادگیِ خودشان را در مقابل توطئه‌ی استکبار آزمودند؛ ملّت عراق با شجاعت ایستاد، ملّت سوریه با فداکاری در میدان حاضر شد؛ اینها نشانه‌های قدرت خداوند و نشانه‌های صدق وعده‌ی الهی است که فرمود: یاَاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛(۳) هم نصرت داد، هم ثبات قدم داد.

الگوی امام چگونه است؟ این را من خیلی کوتاه و مختصر عرض کنم؛ اینها برای ما درس است. من چند خصوصیّت را در الگوی رفتاری امام بزرگوار، با این وضعیّت ذکر میکنم.
...
هفتم: ایمان و اعتقاد راسخ به نصرت الهی و به وعده‌ی الهی؛ این هم آن نقطه‌ی اصلی. اتّکاء امام به نصرت الهی بود؛ همه‌ی تلاش خود را میکرد، با همه‌ی وجود در میدان بود، امّا امید او بسته‌ی به نصرت الهی و به قدرت الهی و تکیه‌ی او به قدرت الهی بود. امام به اِحدی‌الحُسنَیین اعتقاد واقعی داشت -ما لنا الّا اِحدی الحُسنَیین- و معتقد بود که اگر کار را برای خدا بکنیم، درِ ضرر بسته است؛ اگر کار برای خدا انجام بگیرد، هیچ‌گونه ضرری متوجّه و عاید نخواهد شد؛ یا پیشرفت میکنیم، یا اگر پیشرفت هم نکردیم، کاری را که وظیفه‌ی ما بوده است انجام داده‌ایم و در مقابل پروردگار سرافرازیم.

قال الله الحکیم فی کتابه الکریم: هُوَ الَّذىِّ اَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادُوا ایمانًا مَعَ ایمانِهِم وَ لله جُنودُ السَّماواتِ وَ الاَرضِ وَ کانَ اللهُ عَلیمًا حَکیمًا.
 یاد عظمتها و قلّه‌های بلند و پروازهای معنویِ انسانهای بزرگ، به دلها آرامش و اطمینان و اعتمادبه‌نفس میبخشد. آیه‌ی شریفه، سکینه و آرامش را در دلهای مسلمانان ناشی از فتح و نصرت الهی میداند و آرامش را و اطمینان را و سکینه‌ی قلبی را مایه‌ی تقویت ایمان و ازدیاد ایمان معرّفی میکند؛ دشمن عکس این را و ضدّ این را برای امّت اسلامی و برای جامعه‌ی مؤمن و متحرّک و پویای ما دنبال میکند.

من به شما عرض میکنم برادران عزیز، خواهران عزیز و ملّت بزرگ ایران! ما بعد از امام، همان راه امام را موبه‌مو دنبال کرده‌ایم و ان‌شاءالله خواهیم کرد: دچار انفعال و ضعف نمیشویم و به حول و قوّه‌ی الهی در برابر زیاده‌خواهی و زورگویی بیگانگان و دشمنان می‌ایستیم؛ هیجان‌زده و احساساتی تصمیم نمیگیریم، به جای متن به حاشیه‌هایی که برایمان میسازند اعتنا نمیکنیم و وارد حواشی نمیشویم، سرگرم نمیشویم؛ اولویّتهایمان را به توفیق الهی و به هدایت الهی تشخیص میدهیم؛ و به امید خدا به مردممان و به توانایی‌های آنها و به جوانان عزیزمان اعتماد میکنیم؛ و به دشمن مطلقاً اعتماد و اطمینان نمیکنیم؛ مردم عزیزمان را از دودستگی و دوقطبی برحذر میداریم؛ و به نصرت الهی هم اطمینان داریم. شک نداریم که ملّت ایران، با این انگیزه، و با این احساسی که امروز دارد حرکت میکند، با این ایمان، با این امید، قطعاً به توفیق الهی و به حول و قوّه‌ی الهی پیروز خواهد شد.

ما در شکست دشمن شک نداریم؛ بنده هیچ تردیدی ندارم. هرکسی که با معارف اسلامی آشنا باشد میداند که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم»، وَ لَیَنصُرَنَّ‌ اللهُ مَن یَنصُرُه‌؛ یا همین آیه‌ای که تلاوت کردند که «وَ مَا النَّصَرُ اِلّا مِن عِندِ الله»، اینها مسلّم است و در این تردیدی نیست. میدانیم که شکست میخورند؛ میدانیم که سرنوشت رئیس‌جمهور کنونی هم بهتر از سرنوشت اَسلافش -بوش و نئوکان‌ها و دوروبری‌های ریگان و بقیّه- نخواهد بود؛ این هم مثل همانها در تاریخ گم خواهد شد و جمهوری اسلامی سربلند باقی خواهد ماند؛ در این هیچ تردیدی نداریم. ولیکن طبق سنّت الهی، یک وظایفی بر عهده‌ی ما است؛ هرگز این نتیجه‌ی قطعی که پیشرفت و نصرت الهی نسبت به جمهوری اسلامی است، نباید ما را از وظایفمان غافل کند. یک وظایفی بر عهده‌ی ما است که اگر این وظایف را انجام ندهیم، نمیتوانیم به آن نتایج مطمئن باشیم؛ باید وظیفه‌مان را انجام بدهیم.

خلاصه‌ی عرض ما در باب مسائل اقتصادی کشور این است که کشور به برکت ظرفیّتها، توانایی غلبه‌ی بر مشکلات اقتصادی را به‌طورکامل دارد. ظرفیّتها را شناسایی کنیم، توانایی‌ها را احصاء کنیم، تجربه‌ها را مدّنظر قرار بدهیم و از همه‌ی اینها بالاتر، نصرت الهی را فراموش نکنیم. ما برای اِعلاء کلمةالله داریم تلاش میکنیم، ما دنبال قدرت مادّی و این چیزها نیستیم؛ ما میخواهیم اسلام سربلند بشود، ما میخواهیم شریعت اسلامی در جامعه تحقّق پیدا کند؛ ما میخواهیم در دنیایی که مادّیگری و فساد و انحرافهای گوناگون از غرایز بشری آن را فراگرفته، یک حکومتی، یک جامعه‌ای، یک کشوری درست کنیم که با احکام دین اداره بشود؛ دنبال این هستیم. تا یک حدودی هم موفّق شده‌ایم، در یک مواردی هم ناموفّقیّت داریم که تلاش میکنیم ان‌شاءالله در آن بخشهایی هم که موفّق نبوده‌ایم موفّق بشویم؛ هدف ما این است. با این هدف، نصرت الهی قطعی است؛ خدای متعال وعده کرده و وعده‌ی الهی هرگز خلاف درنمی‌آید.

اسلام به ما وعده داده است که پیروزی متعلّق است به مؤمنِ مجاهد؛ اگر ایمان نباشد، نصرت به‌طور کامل به دست نمی‌آید؛ اگر ایمان باشد امّا مجاهدت و تلاش نباشد، نتیجه به دست نمی‌آید. وظیفه‌ی مان این است که از اسلام و از حرکت اسلامی حمایت کنیم و دفاع کنیم؛ یکی از مقدّماتش این است که این اختلافات فرقه‌ای و طائفی را بگذاریم کنار. خب اگر بخواهیم این اختلافات را کنار بگذاریم، کسانی هستند که مخالف با این هستند و نمیخواهند بگذارند؛ یک کسانی را از ما تحریک میکنند، یک کسانی را از برادران ما تحریک میکنند، و اینها وادار میشوند به اینکه برخلافِ حرکتِ وحدت حرف بزنند، اقدام کنند و کار کنند. اینهایی که این نقش را  ایفا میکنند اگر وابسته‌ی به سیاستهای جهانی و استکباری نباشند، یعنی اگر برخاسته‌ی از این سیاسات نباشند، باید بهشان بی‌اعتنائی کرد، باید اعتنائی نکنیم به اینها؛ امّا اگر چنانچه مثل سعودی‌ها و مثل بعضی‌های دیگر، این اختلاف‌افکنی ناشی باشد از سیاستهای استکباری، باید با اینها مقابله کرد، باید محکم با اینها مواجه شد. آن شیعه‌ای که لندن از او حمایت بکند، آن شیعه را ما قبول نداریم. آن سنّی‌ای که آمریکا و اسرائیل از او حمایت بکنند، آن سنّی را ما مسلمان نمیدانیم؛ یعنی او را اصلاً مسلمان نمیدانیم. اسلام آن است که با کفر و با ظلم و با استکبار مخالف است؛ ما مشترکاتمان اینها است؛ مشترکات ما توحید است، مشترکات ما کعبه است، مشترکات ما وجود مقدّس پیغمبر است، مشترکات ما محبّت به اهل‌بیت است و خیلی از مشترکات دیگر. واجباتمان همه از مشترکات است؛ اینکه در نماز بنده قنوت بخوانم، شما نخوانی، این چیزی نیست که اختلاف ایجاد بکند. اصل قضیّه این است که به خدای واحدِ اَحَد معتقد باشیم و به نبوّت معتقد باشیم و به نصرت الهی معتقد باشیم و به قیامت واقعاً معتقد باشیم؛ اینها اصل قضیّه است.

سردار پر افتخار اسلام و مجاهد فی سبیل‌الله آقای سرلشکر حاج قاسم سلیمانی (دام توفیقه)
خدای بزرگ را با همه‌ی وجود سپاسگزارم که به مجاهدات فداکارانه‌ی شما و خیل عظیم همکارانتان در سطوح مختلف، برکت عطا فرمود و شجره‌ی خبیثه‌ای را که به دست طواغیت جهان غرس شده بود، به دست شما بندگان صالح، در کشور سوریه و عراق ریشه‌کن کرد. این تنها ضربه به گروه ستمگر و روسیاه داعش نبود؛ ضربه‌ی سخت‌تر به سیاست خباثت‌آلودی بود که ایجاد جنگ داخلی در منطقه و نابودی مقاومت ضدّ صهیونیستی و تضعیف دولتهای مستقل را به وسیله‌ی رؤسای شقیّ این گروه گمراه هدف گرفته بود؛ ضربه بود به دولتهای قبلی و کنونی آمریکا و رژیمهای وابسته به آن در این منطقه که این گروه را به وجود آوردند و همه‌گونه پشتیبانی کردند تا سلطه‌ی نحس خود را در منطقه‌ی غرب آسیا بگسترانند و رژیم غاصب صهیونیست را بر آن مسلّط سازند. شما با متلاشی ساختن این توده‌ی سرطانی و مهلک، نه فقط به کشورهای منطقه و به جهان اسلام بلکه به همه‌ی ملّتها و به بشریّت خدمتی بزرگ کردید. این نصرتی الهی و مصداق «وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَ لٰکِنَّ اللهَ رَمیٰ» بود که به‌خاطر مجاهدت شبانه‌روزی شما و همرزمانتان به شما پاداش داده شد.

عالم جلیل جناب آقای شیخ ماهر حمود
رئیس محترم اتّحادیّه‌ی جهانی علمای مقاومت
سلام بر شما و همه‌ی حضّار محترم این کنفرانس، مسئولیّت سنگین و فراموش‌نشدنی فلسطین بر دوش  همه‌ی دنیای اسلام است. بی‌شک نخبگان علمی و روحانی و سیاسی و مسئولان کشورهای اسلامی بخش مهم‌تر این مسئولیّت را بر دوش دارند؛ این، مبارزه‌ای مقدّس و خوش‌عاقبت است؛ وعده‌ی الهی،نصرت قطعی در این مبارزه است. کنگره‌ی امروز شما بخشی از  این حرکت عمومی و عظیم است.
از خدای متعال توفیق جمع شما را مسئلت میکنم و تداوم مبارزه‌ی متنوّع با رژیم متجاوز صهیونیست را به همه‌ی کسانی که این مسئولیّت بزرگ را احساس میکنند، توصیه میکنم.

رؤسای کشورهای اسلامی و نخبگان سیاسی و دینی و فرهنگی در دنیای اسلام، وظایف سنگین بر دوش دارند: وظیفه‌ی ایجاد وحدت و برحذر داشتن همگان از ستیزه‌گری‌های قومی و مذهبی؛ وظیفه‌ی آگاه‌سازی ملّتها از شیوه‌های دشمنی و خیانت استکبار و صهیونیسم؛ وظیفه‌ی تجهیز همگان برای مقابله با دشمن در میدانهای گوناگون جنگ نرم و سخت؛ وظیفه‌ی متوقّف‌سازی فوری وقایع فاجعه‌بار در میان کشورهای اسلامی که امروز نمونه‌های تلخ آن همچون حوادث یمن، در سراسر جهان مایه‌ی اندوه و اعتراض است؛ وظیفه‌ی دفاع قاطع از اقلّیّتهای تحت ستم مسلمان، همچون مظلومان میانمار و غیره؛ و از همه مهم‌تر وظیفه‌ی دفاع از فلسطین و همکاری و همراهی بی‌چندوچون با ملّتی که نزدیک به هفتاد سال است برای کشور غصب‌شده‌ی خود مبارزه میکند.
اینها وظایف مهمّی بر دوش همه‌ی ما است. ملّتها باید آن را از دولتهای خود مطالبه کنند و نخبگان باید با عزم راسخ و نیّت خالص در راه تحقّق آن بکوشند. این کارها مصداق قطعی نصرت دین خدا است که بی‌شک بر طبق وعده‌ی الهی، نصرت خدا را به همراه خواهد داشت.

این شأن روحانیّت است. شما میخواهید حیات ببخشید به جامعه‌ی بشری. این طبعاً همان مشکلات انبیا را دارد، همان اجر نبوّتها را هم دارد، همان توفیقات انبیا را هم دارد؛ چون انبیا موفّق شدند، انبیا توفیق پیدا کردند. همه‌ی انبیا حتّی آنهایی که به شهادت رسیدند، حتّی آنهایی که قومشان آنها را انکار کردند، بالاخره حرفشان سبز شد. شما نگاه کنید ببینید حرف حضرت نوح و حضرت هود و پیغمبرهای گوناگون که آن‌روز این‌همه دشمن داشت، امروز در دنیا خواستگاران و طلبکاران و علاقه‌مندان و مریدان بی‌شمار دارد. خب، پس این حرف زنده ماند، پیروز شد. آن‌روز با انکار مواجه شد امّا بعد بتدریج همین‌طور سلسله‌ی انبیا آمدند، حرف پیروز شد. پس کار شما کار پیغمبران است؛ هم حرفتان سبز خواهد شد و بلاشک پیش خواهد رفت، هم توفیقات الهی شامل حالتان خواهد بود یعنی خدای متعال کمکتان میکند: اِنّا لَنَنصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنوا فِی الحَیوٰةِ الدُّنیا؛ خداوند نصرت میکند شما را

به خداوند توکّل کنید، وعده‌ی نصرت الهی را باور کنید؛ اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم. در آیه‌ی دیگر، وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛ [آن‌هم] با تأکید! شما در راه اقامه‌ی دین، احیاء دین، ایجاد حاکمیّتِ دینِ خدا هستید، این نصرت الهی است، پس مطمئن باشید که خدای متعال شما را نصرت خواهد کرد. در مقابل دین‌ستیزی‌ها و قانون‌شکنی‌ها آرام ننشینید، بی‌تفاوت نمانید و بدانید ان‌شاءالله آینده متعلّق به شما است.

اگر ما ملّت ایران به وعده‌ای که خدای متعال داده است خوش‌بین باشیم و مقدّمات آن وعده را فراهم بکنیم، مشکلات برطرف خواهد شد. خدا فرموده است: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛ اگر شما دین خدا را نصرت کنید و انگیزه‌های الهی را تقویت کنید و نصرت کنید، قطعاً خدای متعال شما را نصرت خواهد کرد؛ کسی را هم که خدای متعال نصرت بکند، هیچ موجودی در عالم نمیتواند او را تضعیف بکند؛ روزبه‌روز قوی‌تر خواهد شد و پیروزتر خواهد شد.

سوّم خرداد را که نماد پیروزی مقاومت و افراشتن پرچم فتح و نصرت الهی است، باید قدر دانست و از آن پدیده‌ی شگفت‌آور، درس آموخت.

عمده این است که ما به خودمان اتّکاء کنیم؛ اساس کار این است. ما باید به خودمان اتّکاء کنیم؛ به دیگران نمیشود اتّکاء کرد، به بیگانگان نمیشود اتّکاء کرد، نمیشود اعتماد کرد. من مکرّر در دوران همین مذاکرات هسته‌ای -شاید چهار پنج مرتبه یا بیشتر- گفتم به آمریکایی‌ها نمیشود اعتماد کرد.(۳) حالا هم ملاحظه میکنید و می‌بینید؛ حرفهایی که میزنند، اظهاراتی که میکنند و عملکردی که نشان میدهند، کاملاً امضای آن حرفی است که بنده آن‌وقت میزدم؛ یعنی واقعاً نمیشود به اینها اعتماد کرد. [البتّه‌] آمریکایی‌ها به‌عنوان نماد بداخلاقی و بداَدایی [هستند] فقط آنها [هم‌] نیستند، دیگرانی هم هستند که همین‌جور بداَدا و بداخلاق و بدرفتارند؛ بالاخره نمیشود به آنها اعتماد کرد. ما باید به خودمان اعتماد کنیم، به خودمان تکیه کنیم و بدانیم میتوانیم و بدانیم که خدای متعال هم کمک میکند. امیرالمؤمنین میفرماید: فَلَمّا رَاَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ عَلَینَا النَّصرَ وَ اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبت؛(۴) وقتی ما صادقانه وارد میدان میشویم و حرکت میکنیم، خدای متعال نصرت را به ما قطعاً خواهد داد. خب زندگی فرازونشیب دارد؛ زندگی فردی هم فرازونشیب دارد، چه برسد به زندگی اجتماعی و زندگی یک ملّت. یک جاهایی انسان دچار مشکل میشود، یک جاهایی دچار ناهنجاری و شرایط نامطلوب میشود، یک جاهایی هم انسان مواجه با گشایش میشود؛ همه‌جورش هست. عمده این است که ما آن خطّ مستقیم را و صراط مستقیم را ان‌شاءالله دنبال کنیم و پیش برویم.
۳) از جمله، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم؛ ۱۳۹۴/۶/۱۸
۴) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۵۶

ما باید به خودمان اعتماد کنیم، به خودمان تکیه کنیم و بدانیم میتوانیم و بدانیم که خدای متعال هم کمک میکند. امیرالمؤمنین میفرماید: فَلَمّا رَاَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ عَلَینَا النَّصرَ وَ اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبت؛ وقتی ما صادقانه وارد میدان میشویم و حرکت میکنیم، خدای متعال نصرت را به ما قطعاً خواهد داد. خب زندگی فرازونشیب دارد؛ زندگی فردی هم فرازونشیب دارد، چه برسد به زندگی اجتماعی و زندگی یک ملّت. یک جاهایی انسان دچار مشکل میشود، یک جاهایی دچار ناهنجاری و شرایط نامطلوب میشود، یک جاهایی هم انسان مواجه با گشایش میشود؛ همه‌جورش هست. عمده این است که ما آن خطّ مستقیم را و صراط مستقیم را ان‌شاءالله دنبال کنیم و پیش برویم.

راه روشن است، هدف روشن است، وظیفه و تکلیف روشن است، کار هم بزرگ است. و وقتی انسان کار بزرگ را و کار خدایی را درست انجام داد، اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛(۶) وقتی شما در راه نصرت الهی قدم زدید، خدای متعال قطعاً شما را نصرت خواهد کرد. در آن صورت، نتیجه‌ی انتخابات نتیجه‌ای خواهد بود که ان‌شاءالله به نفع کشور است هرچه باشد. و بدانید من اعتقاد راسخ دارم با همه‌ی تلاشی که دشمن دارد می‌کند -که در این ۳۷ سال، دشمن دائماً تلاش کرده است- برای ضربه زدن به انقلاب، و انقلاب و کشور دائماً به‌رغم اَنف او(۷) پیش رفته است، بدانید بعد از این هم خدای متعال پیروزی نهایی را برای شما ملّت ایران و برای این کشور مقدّر فرموده است و ان‌شاءالله شما به نتیجه خواهید رسید و خدای متعال دشمنان شما را مغلوب خواهد کرد و به فضل الهی دشمن نخواهد توانست به این انقلاب و به این نظام اسلامی هیچ‌گونه ضربه‌ای وارد کند.

حُسن بزرگ یک مجموعه از مردم این است که آگاه باشند، بیدار باشند، ثابت‌قدم باشند، در فعّالیّت خود دارای ابتکار باشند، راه را بشناسند، از خطرات راه واهمه نکنند و پیش بروند، که اینها همه در شما مردم عزیز آذربایجان و مردم تبریز هست و دیده شده و مکرّراً تجربه شده است؛ خدا را شکر میکنیم. حقیقتاً بنده وقتی میبینم این شور و احساس و این گفتارها و بیانهای حاکی از ایمانِ عمیق و پرشور را، خدا را سپاس میگزارم، خدا را شکر میکنم؛ اینها نشانه‌ی نصرت الهی است. خداوند متعال در قرآن به پیغمبرش میفرماید: هُوَ الَّذی اَیَّدَکَ بِنَصرِه‌ وَ بِالمُؤمِنین؛(۲) خداوند تو را با نصرت خود و به‌وسیله‌ی عزم و اراده و دستهای نیرومند مؤمنان و گامهای ثابت مؤمنان کمک کرد؛ نقش مؤمنین این است. نقش شما جوانها، شما مردم عزیز و پُرانگیزه یک چنین نقش عظیمی است که خدا در قرآن بیان میکند.

یکی از هدفهای دائمی جبهه‌ی دشمن -که در رأسش هم آمریکا است- از اوّل انقلاب تا امروز این بوده است که یک دوقطبیِ خطرناک بین مردم و نظام به‌وجود بیاورد؛ درست عکس آن چیزی که جمهوری اسلامی بر اساس آن بنا شده است؛ یعنی آمیختگی کامل نظام با مردم. آنها خواسته‌اند این شکاف را به‌وجود بیاورند؛ البتّه موفّق نشده‌اند. انتخابات از جمله‌ی مواردی است که دشمن را در این عرصه مأیوس میکند؛ یعنی نشان‌دهنده‌ی ارتباط مستحکم نظام با مردم است و این دوقطبی مورد علاقه‌ی دشمن را بکلّی از بین میبرد. به این اعتبار، انتخابات مصداق «اِن تَنصُرُوا الله» است.
قرآن میگوید: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛(۴) اگر شما خدا را نصرت کردید، خدای متعال هم شما را نصرت خواهد کرد. نصرت کردن خدا چیست؟ چه‌جوری است؟ نصرت کردن خدا یعنی سعی در تحقّقِ اراده‌ی تشریعیِ الهی در روی زمین. جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین مصداقش است؛ هرکسی که جمهوری اسلامی را به هر شکلی نصرت کند، «اِن تَنصُرُوا الله» است؛ خدا را نصرت کرده است. آن‌وقت جوابش چیست؟ یَنصُرکُم؛ خدا هم شما را نصرت میکند. مگر نشده این‌جوری؟ مگر همین از اوّل انقلاب جواب نداده؟ مگر امتحان نشده؟ از اوّل انقلاب تا امروز چه کسانی با ما مواجه بودند؟ واقعاً یک نگاه دقیقی همه بکنند؛ البتّه اهل فکر و نظر این نگاه را میکنند. از اوّل انقلاب، قدرتهای مادّیِ درجه‌ی یک دنیا روبه‌روی نظام جمهوری اسلامی بودند و نتوانستند کاری بکنند. انقلاب وقتی در یک کشوری وارد بشود، طبیعت انقلاب این است که یک مقدار آشفتگی و نابسامانی به‌وجود می‌آورد. اینها در آن روزهای نابسامانی اوّل، سعی کردند کشور را تجزیه کنند؛ سعی کردند کودتا کنند، نشد؛ جنگ تحمیلی را راه انداختند و هشت سال جنگ بر این مملکت تحمیل کردند؛ از همان روزهای اوّل تحریم کردند؛ این تحریمهایی که شما می‌بینید، دنباله‌ی تحریمهای اوّلی است و البتّه روزبه‌روز هم تشدید کردند. خب، کدام کشور میتواند ایستادگی کند؟ کدام کشور میتواند در مقابل این‌همه تهدید مقاومت کند؟ امّا نظام جمهوری اسلامی و ایران اسلامی مقاومت کرد؛ نه فقط خود را نگه داشت، خود را تقویت کرد. امروز قدرت جمهوری اسلامی با روزهای اوّل قابل مقایسه نیست؛ به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای، در یک مواردی یک قدرت جهانی؛ در یک مسائلی کشور شما یک قدرت جهانی است؛ در عِداد(۵) قدرتهای جهانی است؛ نظر و رأیش در برخی از مسائل عالم از نظر و رأی قدرتهای درجه‌ی یک دنیا مؤثّرتر است؛ امروز این‌جوری است؛ تبدیل شده به یک چنین چیزی. یعنی نصرت الهی آمد، «اِن تَنصُرُوا الله»ای که شما کردید، دنبالش «یَنصُرکُم» را آورد، خدا یاری کرد شما را؛ اگر خدا یاری نمیکرد نمیشد. این «اِن تَنصُرُوا الله» را ادامه باید داد. حضور مردم در انتخابات، یکی از همین چیزها است.

پیش از هر چیز لازم میدانم از همه‌ی دست‌اندرکاران این فرایند پرچالش، در همه‌ی دوره‌ها از جمله هیئت مذاکره‌کننده‌ی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصلِ تثبیت آن نقاط همه‌ی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینیِ قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همه‌ی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه‌ی مجلس و نیز از اعضای عالی‌مقام شورای عالی امنیّت ملّی که با درج ملاحظات مهمّ خود، برخی از نقاط خلأ را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانه‌ی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همه‌ی اختلاف‌نظرها، در مجموع تصویر کاملی از این موافقت‌نامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعه‌ی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسئله‌ای که گمان میرود از جمله‌ی مسائل به یاد ماندنی و عبرت‌آموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایه‌ی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان میتوان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینی‌های مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود، ان‌شاءالله؛ زیرا وعده‌ی نصرت الهی در برابر نصرت دین او، تخلّف‌ناپذیر است.

بدانید که خدای متعال پشتیبان شما است؛ در این هیچ تردید نکنید که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکم».(۴) همّت ما باید این باشد که ان تنصروا الله را تأمین کنیم؛ خدا را نصرت کنیم. اگر نیّت ما، عمل ما، حرکت ما تطبیق کند با ان تنصروا الله، دنبالش ینصرکم حتماً وجود دارد؛ وعده‌ی الهی تخلّف‌ناپذیر است. این حرکت را دنبال کنید، این کار را دنبال کنید؛ این جدّیّتها را دنبال کنید؛ آینده مال شما است. دشمنان اسلام و مسلمین، هم در منطقه‌ی غرب آسیا شکست خواهند خورد، هم در مناطق دیگر؛ هم در زمینه‌ی امنیّتی و نظامی شکست خواهند خورد، هم به توفیق الهی در زمینه‌های اقتصادی و در زمینه‌های فرهنگی؛ به شرط اینکه ما کار کنیم. اگر ما پابه‌رکاب باشیم، اگر ما بدرستی و به معنای واقعی کلمه حضور داشته باشیم، پای کار باشیم، قطعاً دشمن شکست خواهد خورد؛ در این هیچ تردیدی وجود ندارد.

بدانید جمهوری اسلامی ایران با این مردم، با این منطق، با این قانون اساسی بر همه‌ی دشمنانش پیروز خواهد شد. شرطش این است که به خدای متعال توکّل کنیم، با همدیگر دست برادری و یگانگی‌مان را مستحکم کنیم، در کشور دودستگی ایجاد نکنیم، همدیگر را تضعیف نکنیم. اگر این‌جور رعایت بکنیم، خدای متعال هم رعایت خواهد کرد. هر کسی که اسلام را نصرت کند، خدای متعال او را نصرت خواهد کرد.

همین‌طور که بعضی از دوستان در سخنرانی‌های خودشان اشاره کردند، هدف دشمنان ملّت ایران این است که نگذارند این کشور و این ملّت به جایگاه شایسته‌ی خودش، آن جایگاه تمدّنی، برسد؛ [چون‌] احساس کرده‌اند که این حرکت در کشور آغاز شده؛ تحریمها به‌خاطر این است. بله، بنده هم عقیده‌ام این است که هدف تحریمها مسئله‌ی هسته‌ای فقط نیست، مسئله‌ی حقوق بشر هم نیست، مسئله‌ی تروریسم هم نیست. گفتند چرا فلانی برای روضه‌ی علی‌اصغر که روضه‌خوان خواند، گریه نکرد؟ گفت آن بنده خدا خودش صد علی‌اصغر سر بریده؛ این برای روضه‌ی علی‌اصغر گریه میکند؟ اینها خودشان تروریست‌پرورند، اینها خودشان ضدّ حقوق بشرند؛ اینها دنبال این هستند که برای حقوق بشر به یک کشوری فشار بیاورند؟ مسئله این نیست؛ مسئله یک محاسبه‌ی بسیار بالاتر و فراتر از این حرفها است؛ یعنی یک ملّتی، یک حرکتی، یک هویّتی به‌وجود آمده است مبتنی بر منابعی و مبادی‌ای درست نقطه‌ی مقابل مبادی نظام استکبار و نظام ظلم و انظلام؛ نمیخواهند این به جایی برسد؛ ما در یک‌چنین موقعیّتی هستیم؛ ما در یک‌چنین جایگاهی هستیم. بایست حرکت بکنیم، باید تلاش کنیم. تحریمها هم البتّه زحمتهایی ایجاد میکند امّا میتواند مانع پیشرفت نشود؛ [باید] از ظرفیّتهایمان استفاده کنیم. و شما اساتید در این زمینه نقش دارید؛ و وزارت علوم و وزارتهای مربوط به مسئله‌ی دانش، نقشهای اساسی و مهمّی دارند؛ این نقشها را قدر بدانید و دنبال کنید و ان‌شاءالله از خدای متعال هم کمک بخواهید. این آیه‌ی شریفه را هم که دوستان خواندند -اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم-(۷) این وعده‌ی بی‌تخلّف الهی است.

خداوند متعال برای آن کسانی که وعده‌ی نصرت داده است، شرطی مقرّر فرموده است: وَ اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر؛(۱) اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَلوةَ وَ ءاتَوُا الزَّکوة وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبةُ الاُمور.(۲) خداوند متعال چهار شاخص را در این آیه‌ی شریفه برای آن مؤمنانی که قدرت در اختیار آنها قرار میگیرد و از زیر سلطه‌ی قدرتمندان جائر خارج میشوند، معیّن کرده و وعده کرده است که «اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر»؛ خدای متعال قادر است که یک چنین ملّتی را نصرت کند و یقیناً هم نصرت خواهد کرد. از این چهار شرط، یکی نماز است، یکی زکات است، یکی امر به معروف است و دیگری نهی از منکر. هر کدام این چهار خصوصیّت و چهار شاخص، یک جنبه‌ی فردی و شخصی دارند، لکن در کنار آن، یک جنبه‌ی اجتماعی و تأثیر در نظام‌سازی اجتماعی [هم] دارند. نماز با آن همه راز و رمزی که در حقیقت نماز نهفته است که معراج هر مؤمن است، «قُربانُ کُلِّ تَقی»(۳) است، وسیله‌ی فوز و سعادت است، از همه‌ی اعمال برتر و بالاتر است، حتّی نماز دارای جنبه‌ی اجتماعی هم هست. جنبه‌ی اجتماعی نماز این است که یکایک مسلمانان به‌وسیله‌ی نماز با یک مرکز واحدی در تماس میشوند. در آنِ واحد در وقت نماز، همه‌ی مسلمانان در همه‌ی نقاطی که دنیای اسلام گسترده است، دل را به یک مرکز واحدی متّصل میکنند؛ این اتّصال همه‌ی دلها به یک مرکز واحد، یک مسئله‌ی اجتماعی است، یک مسئله‌ی نظام‌ساز است، معیّن‌کننده و شکل‌دهنده‌ی هندسه‌ی نظام اسلامی است.

در همه‌ی کارهایی که ما داریم، در همه‌ی تلاشهایی که میکنیم، چه تصمیم‌هایی که در مسائل اقتصادی میگیریم، چه در مسائل فرهنگی - که حالا اگر بنده زنده بودم و به اوّل سال رسیدیم، مطالبی هست برای گفتن که ان‌شاءالله عرض خواهم کرد - ما باید این اصل را از یاد نبریم که وظیفه‌ی ما تحقّق بخشیدن به اسلام بکامله است؛ باید دنبال اسلام کامل باشیم. این‌جور نباشد که از آرمان اسلام بکاهیم به‌خاطر اینکه مثلاً در فلان قضیّه موفّق بشویم؛ نه، موفّقیّت ما، پیشرفت ما وابسته به این است که ان‌شاءالله بتوانیم [اسلام کامل را محقّق کنیم]. اگر این‌جور شد، خدای متعال هم کمک خواهد کرد، و نصرت الهی قطعاً و یقیناً و بدون هیچ تردیدی متوقّف به این است که ما دین خدا را نصرت کنیم. اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛ (۲۰) دیگر صریح‌تر از این و واضح‌تر از این، حرفی وجود ندارد؛ «اِن تَنصُرُوا الله» یعنی دین خدا را نصرت کنید؛ اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛ (۲۱) وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛ (۲۲) اینها دیگر چیزهای مؤکّدی است که وعده‌های الهی است؛ نباید به این وعده‌های الهی بی‌توجّه بود؛ اَلظّآنّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوء؛ (۲۳) اینکه واقعاً انسان وعده‌ی خدا را غیر قابل تحقّق بداند، بدترین سوءظنّ به خدای متعال است که خدای متعال در سوره‌ی مبارکه‌ی انّافتحنا، آن کسانی را که این‌جور حرکت میکنند مورد غضب خود دانسته است.

باید اتّکاء بودجه‌ی کشور به نفت قطع بشود؛ باید به اینجا برسیم. البتّه این حرفهایی که من امروز به شما عرض میکنم و مکرّر گفته‌ایم، در مقام حرف آسان است، در مقام عمل کارهای مشکلی است. خود من دستم سالها در اجرا بوده است؛ بنده میدانم اجرا کار سختی است امّا معتقدم این کار سخت را میتوان انجام داد. اجرا کردن سخت‌تر از حرف زدن است؛ امّا همین کار سخت را با همّت، با اعتماد به این مردم، با اعتماد به این جوانها، با اعتماد به سرمایه‌های داخلی کشور، با اعتماد به خدای متعال که وعده‌ی نصرت داده است، میشود انجام داد.

یکی از خطاهای محاسباتی این است که انسان در چهارچوب عوامل محسوس و صرفاً مادّی محدود بماند؛ یعنی عوامل معنوی را، سنّتهای الهی را، سنّتهایی که خدا از آنها خبر داده است، آن چیزهایی را که با چشم دیده نمیشود، ندیده بگیرد؛ این یکی از خطاهای بزرگ محاسباتی است. خداوند فرموده است: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم، دیگر از این واضح‌تر؟ اگر شما در راه خدا حرکت کنید، دین خدا را نصرت کنید، خدا شما را نصرت خواهد داد؛ این سنّت الهی است، این غیر قابل تغییر است: وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبدیلاً؛ اگر در راه احیای دین الهی حرکت کردید و این جهت را رعایت کردید، خدا شما را نصرت خواهد داد. این را قرآن گفته است، با این صراحت که وعده‌ی الهی است؛ ما هم در عمل آن را تجربه کرده‌ایم. بدانید این قطعه‌ی تاریخ انقلاب در تاریخ ممتدّی که در طول نسلهای آینده، مورد بحث قرار خواهد گرفت، یکی از برجسته‌ترین مقاطع تاریخی است. در دنیای مادّی، در دنیای تسلّط ابرقدرت‌ها، در دنیای ستیزه‌گری همه‌جانبه‌ی با اسلام و معارف اسلامی و ارزشهای اسلامی، یک نظامی به‌وجود بیاید برپایه‌ی اسلام، آن هم درست در نقطه‌ای که بیش از همه‌جای دنیا تأثیر عوامل آن قدرتهای منحرف کننده نفوذ داشتند و حضور داشتند. [این] چیز عجیبی است؛ من و شما عادت کردیم. این همان «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم» است. وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛ دچار تزلزل هم نمیشوید، کما اینکه نشدیم. ملّت ایران دچار تزلزل نشد؛ این همه فشار، این همه توطئه، این همه آزار، این همه ناجوانمردی، ملّت ایران منصرف نشد. این یکی از سنّتهای الهی است.

محاسبات جمهوری اسلامی از روز اوّل براساس منطق عقلانی بوده است؛ براساس یک قوّه‌ی عاقله‌ای بوده است. عناصری که این محاسبات را شکل میداده اینها است: اوّل، اعتماد به خدا و سنن آفرینش؛ دوّم، بی‌اعتمادی به دشمن و شناخت او. از جمله‌ی موارد اعتماد به خدا و سنن آفرینش، اعتماد به مردم است؛ اعتماد به ایمانها است؛ اعتماد به محبّتها است؛ اعتماد به انگیزه‌های صادقانه است؛ اعتماد به صدق مردم است - که امام بزرگوار ما مظهر این اعتماد بود - اعتقاد به خودباوری و اینکه «ما میتوانیم»؛ تکیه‌ی به عمل و پرهیز از بیکارگی؛ اعتماد به نصرت الهی؛ تکیه‌ی به تکلیف و مجاهدت در راه تکلیف؛ اینها آن چیزهایی است که از روز اوّل تا امروز مجموعه‌ی عناصر قوّه‌ی عقلانی نظام اسلامی را - که پایه و زیربنای حرکت او بود - شکل داده است.

به نظر ما بیدارى اسلامى به وجود آمده است؛ سعى شد از سوى دشمنان اسلام که این بیدارى را سرکوب کنند - و یک جاهایى هم سرکوب کردند - اما بیدارى اسلامى سرکوب شدنى نیست. پرچم اعتزاز به اسلام بلند شده است، برافراشته شده است؛ احساس هویت اسلامى امروز در مسلمانان، در هر نقطه‌ى عالم، نیرومند شده است و نیرومند خواهد شد. ملت ایران در این زمینه مسئولیتهاى بزرگى داشته است که انجام داده است، بعد از این هم انجام خواهد داد. ملت ایران با اعتقاد به قرآن، با اعتقاد به پیام بعثت، با اتحاد درونى در میان خود، با احساس دلیرى در مقابل دشمن و نترسیدن از دشمن، با احساس امید به وعده‌ى الهى نصرت، که وعده‌ى صریح الهى است و فرمود: اِن تَنصُروا اللَهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِت اَقدامَکُم؛ و با این ذخیره‌هاى ارزشمند، به پیش میرود.
بحمدالله ما یکى پس از دیگرى، سنگرهایى را که براى ادامه‌ى مبارزه‌ى با ظلم و جهل و بى‌عدالتى لازم است داشته باشیم، ان‌شاءالله فتح میکنیم و پیش میرویم. بحمدالله ملت ایران از توفیق الهى و کمک الهى برخوردار بوده است؛ قدم به قدم پیش رفتیم، مشکلات را یکى پس از دیگرى پشت سر گذاشتیم و پشت سر خواهیم گذاشت؛ به فضل و حول و قوه‌ى الهى.

من فراموش نمیکنم در سالهای اوائل دهه‌ی ۶۰ که بنده رئیس جمهور بودم، ما در یک نقطه‌ای از کشور که نمیخواهم بگویم کجا، یک نیروگاه گازی نصفه‌کاره داشتیم؛ ما اصرار میکردیم، میگفتیم به آنها که این نیروگاه را باید خودمان تمام کنیم؛ مسئولانی آمدند پیش من - بعضی‌شان زنده‌اند، بعضی‌شان هم خدا رحمت کند، از دنیا رفته‌اند - میگفتند آقا! نمیشود؛ بیخود زحمت نکشید، بیخود تلاش نکنید. آمده بودند به بنده اثبات کنند و بنده را قانع کنند که ما نمیتوانیم؛ بایستی از آن شرکت سازنده یا یک شرکت دیگر در دنیا، بخواهیم بیاید؛ در بحبوحه‌ی جنگ بود، دوره‌ی جنگ، دوره‌ی فشارهای فراوان، دوره‌ی تحریمهای سخت.
امروز شما جوانهای این کشور، فعّالان این کشور و مدیران جهادیِ باارزش، توانسته‌اید خودتان را به رتبه‌ی بالای ساخت نیروگاه‌های گازی - یعنی رتبه‌ی ششم دنیا - برسانید؛ یک شرکتی در آمریکا، شرکتی در آلمان، شرکتی در فرانسه، شرکتی در ایتالیا، شرکتی در ژاپن، ششمین در دنیا شما هستید؛ و شما نیروگاه‌های گازی را دارید میسازید؛ این خیلی مهم است. آن سالها به ما میگفتند نمیشود، امّا با پشتکار، با همّت، با توکّل به خدای متعال، با تشویق نیروهای بااستعداد، با عزم راسخی که مدیران ما به کار بردند، این کار اتّفاق افتاد. من میخواهم بگویم عزیزان من! شما این سطحی را که امروز هستید، بکنید ده برابر؛ آن هم قابل اتّفاق افتادن است، آن هم خواهد شد. بعضی چیزها را همّتهای کوتاه و نگاه‌های نزدیک‌بین نمیتوانند درک کنند و بفهمند، چون طبیعت انسان را نمی‌شناسند؛ چون کمک الهی را نمیفهمند؛ چون قدر و قیمت عزم راسخ را درک نمیکنند و استعدادهای درونی خود ما را انکار میکنند.

عامل مهمّ مدیریّت جهادی عبارت است از خودباوری و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهی. اینکه من نام مبارک امام باقر (علیه‌السّلام) و نام مبارک امیرالمؤمنین و تبریک ایّام مبارک رجب را در طلیعه‌ی عرایضم عرض میکنم، به‌خاطر این است؛ در همه‌ی کارها توکّل به خدای متعال و استمداد از کمک الهی [کنیم‌]؛ به کمکهای الهی اعتماد کنیم. [وقتی]شما از خدای متعال کمک میخواهید، راه‌ها به‌سوی شما باز میشود: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا ، وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب. این رزقی که در این آیه و در آیات دیگر گفته شده است، به شکلهای مختلفی به من و شما میرسد؛ گاهی شما ناگهان در ذهنتان یک چیزی برق میزند، میدرخشد، راهی باز میشود؛ این رزق الهی است؛ در یک برهه‌ی فشار، ناگهان یک امید وافری در دل شما به‌وجود می‌آید؛ این همان رزق الهی است. بنابراین اعتماد به کمک الهی؛ به‌کارگیری هوش و دانش که این هم یکی از ارکان مقاومت اقتصادی است که در جای خود شرح داده شد؛ مجموعه‌های دانش‌بنیان که خب خوشبختانه این مجموعه‌ی شما یکی از نمونه‌های برجسته‌ی دانش‌بنیان است؛ و به کارگیری پشتکار، کار را بایستی دستِ‌کم نگرفت، از پیشرفتهایی که به دست آوردید قانع نشوید، به پیشرفتهای بیشتر شایق بشوید، قانع شدن به آن حدّی که به آن رسیده‌ایم، ما را متوقّف و دچار رکود میکند؛ و ابتکار، راه‌های نرفته را، راه‌های میانبر را در پیش گرفتن [اینها لازم است‌].

نکته‌ی پنجم [از مؤلفه‌های سیاستهای مقاومتی]، مردم‌محوری است که در این سیاستها ملاحظه شده. تجربه هم به ما نشان میدهد، بیانات و معارف اسلامی هم تأکید میکند که هرجا مردم می‌آیند دست خدا هم هست. یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة؛ هرجا مردم هستند، عنایت الهی و کمک الهی و پشتیبانی الهی هم هست؛ نشانه و نمونه‌ی آن، دفاع هشت‌ساله، نمونه‌ی آن خود انقلاب، و نمونه‌ی آن گذر از گردنه‌های دشوار این ۳۵ سال [است] چون مردم در میدان بودند، کارها پیش رفته؛ ما در زمینه‌ی اقتصادی به این کمتر بها دادیم. سیاستهای اصل ۴۴ را که ما تصویب کردیم و ابلاغ کردیم، برای همین بود؛ البته حق آن چنان‌که باید و شاید ادا نشد. من در همین‌جا همان سالها، در جلسه‌ی با مسئولین راجع به سیاستهای اصل ۴۴ صحبت کردم؛ مورد تصدیق همه بود؛ در عمل هم کارهایی انجام گرفت که بایستی شکرگزار بود، لکن آنچنان که حق آن سیاستها بود عمل نشد. ما بایست به مردم تکیه کنیم، بها بدهیم؛ مردم با امکاناتشان باید بیایند در وسط میدان اقتصادی؛ فعالان، کارآفرینان، مبتکران، صاحبان مهارت، صاحبان سرمایه، نیروهای متراکم و بی‌پایانی که در این کشور وجود دارد، که واقعاً این نیروها هم بی‌شمارند. بنده سالهای متمادی است که سروکار دارم با قشرهای مختلف مردم؛ درعین‌حال گاهی یک چیزهایی برای ما آشکار میشود که من میبینم از اینها هم غافل بودیم. این‌قدر عناصر آماده‌ی به کار، یا دارای مهارت، یا دارای ابتکار، یا دارای دانش، یا دارای سرمایه در کشور هستند که اینها تشنه‌ی کارند؛ دولت بایستی برای حضور اینها زمینه‌سازی کند، اینها را راهنمایی کند که کجاها میتوانند توان خودشان را به کار ببندند، از آنها حمایت بکند؛ مسئولیت عمده‌ی دولت این است. حالا فعالیت اقتصادی دولت در یک بخشهای ناگزیری، قهراً وجود خواهد داشت؛ لکن باید فعالیت اقتصادی به مردم داده بشود؛ که در این سیاستها مورد ملاحظه قرار گرفت.

وقتی‌كه بنی‌اسرائیل حركت كردند و از مصر بیرون آمدند و جناب موسی اینها را آورد، خب بعد از مدتی لشكر فرعون از پشت رسید؛ فَلَمّا تَرآءَا الجَمعانِ قالَ اصحابُ موسی‌ اِنّا لَمُدرَكون، وقتی كه این دو جمعیت به حدی رسیدند كه دیگر همدیگر را از دور میدیدند یعنی اینها میدیدند كه آنها دارند می‌آیند، آنها هم اینها را میدیدند؛ قالَ اصحبُ موسی‌ اِنا لَمُدرَكون، پدرمان در آمد، از دست رفتیم؛ قالَ كَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین؛ ببینید این درس است: با خدا باشید، خدای متعال مگر وامیگذارد بنده‌ای را كه با او باشد؟ لاَتخافا اِنَّنی مَعَكُما اَسمَعُ و اَری‌؛ در بخش دیگری از قضیه‌ی حضرت موسی. با خدا كه باشیم، برای خدا كه باشیم، خدای متعال كمك میكند. این هم این وظیفه‌ی دیگر، بیمناك نشدن.

۳۵ سال از انقلاب گذشته است؛ آن كسانی‌كه سال اوّل انقلاب متولّد شدند، امروز مردان و زنانِ ۳۵ ساله‌اند - از دوره‌ی جوانی هم تقریباً عبور كرده‌اند - درعین‌حال سالگرد انقلاب، همه‌سال با انگیزه، با احساس استقامت، با وفاداری نسبت به آرمانهای انقلاب، با قدرت و شوكت تكرار میشود؛ این عجیب نیست؟ بگذارید رسانه‌های دشمن در زبان، هر كار میخواهند بكنند بكنند، [امّا] اتاقهای فكرشان میفهمند در اینجا چه خبر است. آنهایی كه نشسته‌اند و مطالعه میكنند، میفهمند كه با این ملّت، با این انقلاب، با این انگیزه، با این ایمان نمیشود مقابله كرد.
شعارهایی كه مردم میدهند، چه‌جور شعارهایی است؟ شعارهای ایستادگی در خطّ مستقیم و صراط مستقیم انقلاب - همه‌جا همین است دیگر - در سراسر كشور، شعارها شعارهای ایستادگی است؛ یعنی مردم با راهپیمایی بیست‌ودوّم بهمن، این حقیقت را نشان میدهند كه خدای متعال به وعده‌ی خود عمل كرده است كه فرمود: اِن تَنصُروا اللهَ یَنصُركُم وَ یُثَبِّت اَقدامَكُم؛ خدای متعال قدمهای شما را ثابت میدارد؛ گامهای شما را استوار میدارد؛ نمیگذارد شما مجبور به عقب‌نشینی بشوید. این وعده‌ی الهی است؛ این وعده‌ی الهی در مورد ملّت ایران تحقّق پیدا كرده است؛ دین خدا را نصرت كردید، خدای متعال ثبات قدم به شما داد. این جشن ۳۵ سالگیِ امسال، ثبات قدم را میگوید.

آیه‌ی شریفه‌ی قرآن میفرماید: اِن تَنصُروا اللهَ یَنصُركُم؛ اگر شما نصرت خدا بكنید، یعنی نصرت دینِ خدا بكنید، دو نتیجه مترتّب خواهد شد: اوّل «یَنصُركُم»، خدا شما را یاری میكند؛ دوّم «وَ یُثَبِّت اَقدامَكُم»، نمیگذارد شما مجبور به عقب‌نشینی بشوید. و بدانید به توفیق الهی اهداف آمریكا و استكبار جهانی نسبت به ایران و جمهوری اسلامی و ملّت ایران اهدافی است كه دیر یا زود شكست خواهد خورد. و بدانید كه ملّت ایران پیروزی خود را در همه‌ی عرصه‌ها و زمینه‌ها در مقابل چشم بدخواهان و حسودان ان‌شاءالله جشن خواهد گرفت.

هنوز مسئله‌ی مهمّ حادثه‌ی نوزدهم دی درخور تأمّل و تدقیق است؛ ابعادی در این حادثه وجود دارد كه قابل بازگو كردن و درس گرفتن است؛ یكی از این ابعاد این است كه حادثه‌ی نوزده [دیِ‌] قم، مظهر و نماد این آیه‌ی شریفه است: فَانتَقَمنا مِنَ الذینَ اَجرَموا وَ كانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین؛ در آیه‌ی قرآن، در سوره‌ی مباركه‌ی روم، به تعبیر خداوند متعال نصرت مؤمنین حقّی است بر عهده‌ی خداوند؛ چند جا در قرآن كریم این تعبیر به كار رفته است - [مثل‌] عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوراةِ وَ الاِنجیلِ وَ القُرءان، و موارد دیگری - و یكی اینجا است كه میفرماید این حقّی است بر عهده‌ی ما یعنی بر عهده‌ی ذات اقدس پروردگار عالَم كه مؤمنین را نصرت بدهیم. خب، این در چه شرایطی است؟ در چه شرایطی گفته‌اند كه مؤمنین نصرت پیدا میكنند؟ این در آن شرایطی است كه هیچ روزنه‌ی امیدی به حسب ظاهر وجود ندارد. ملاحظه كنید همین آیات را؛ آن وقتی است كه دشمنِ جبهه‌ی ایمان با قدرت ظاهری و با سرپنجه‌های قوی در مقابل مؤمنین ایستاده است؛ یك مبارزه‌ی جبهه‌ایِ عظیمی به‌وجود آمده است؛ در یك چنین شرایطی میفرماید: وَ كانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین.

عامل پیروزی این است كه یك جماعتی - در یك مقیاس بزرگ، یك ملّتی - ایمان درستی داشته باشد، و این ایمان راسخ باشد، و این ایمان با بصیرت همراه باشد، و این ایمان و بصیرت با عمل و اقدام همراه باشد؛ اینها وقتی روی هم گذاشته شد، نصرت قطعی است. آنجایی كه شما می‌بینید مؤمنینی هستند و نصرت پیدا نمیكنند، به خاطر این است كه یا ایمان ضعیف است، یا ایمان غلط است - ایمان به چیزی است كه نباید به آن مؤمن بود - یا ایمان همراه با بصیرت نسبت به مسائل جهان و مسائل حول‌وحوش خودشان نیست.

از خداوند متعال مسئلت میكنیم كه به شما توفیق بدهد و كمك كند. هم احتیاج داریم به كمك الهی و هدایت الهی در رسیدن به اندیشه‌ی درست، هم احتیاج داریم به كمك پروردگار در زمینه‌ی توانایی بر اجرای آنچه درست میدانیم و تصمیم میگیریم. بایستی توسّل كرد، توجّه كرد به خدای متعال و از خدا كمك خواست. ما وظیفه داریم همّت خودمان و تلاش خودمان را به صحنه بیاوریم و بركت از آنِ خدا است و كمك از آنِ پروردگار است؛ ان‌شاءالله كارهای مهمّ فرهنگی‌ای كه در پیش داریم با همّت شما و تلاش شما پیش خواهد رفت.

یكی از چیزهایی كه من بر روی آن تكیه میكنم در این زمینه‌ی اعتقاد و نگاه قلبی و گرایش قلبی، مسئله‌ی اعتماد به خدای متعال است، اعتماد به وعده‌های الهی است؛ این از جمله‌ی مطالبی است كه بنده اصرار دارم ما روی این كوتاهی نكنیم. وقتی خدای متعال صریحاً به ما وعده میدهد كه «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُركُم»، «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه»، وقتی اینجور خدای متعال با صراحت، با تأكید به ما وعده میدهد كه اگر شما از دین او حمایت كردید، از راه خدا پیروی كردید و آن را نصرت كردید، خدا شما را نصرت خواهد داد، ما باید به این وعده اعتماد داشته باشیم، باید همین‌جور عمل بكنیم. حالا این برای كسی كه تجربه نكرده، ممكن است از ذهن دور باشد و مورد استبعاد باشد، امّا من و شما كه تجربه كردیم، ما كه دیدیم چطور یك امرِ نشدنی شد؛ نشدنی‌تر از این وجود نداشت كه انسان خیال كند با دست خالی، با حضور در خیابانها میشود یك رژیم مستبدِّ مستكبرِ متّكی به همه‌ی قدرتهای جهانی را سرنگون كرد و به جای او یك نظام اسلامی آورد؛ آن هم نه یك نظامی منطبق بر معیارها و استانداردهای غربی؛ نظامی اسلامی، نظام فقاهتی. چه كسی باور میكرد چنین چیزی عملی بشود؟ امّا شد؛ همین چیزِ نشدنی اتّفاق افتاد.
قضیّه‌ی شورشهای اوّل انقلاب، قبل از شروع دفاع مقدّس، یك مسئله‌ی دیگر است؛ شورشهایی كه از خارج هم حمایت میشد - یادتان است دیگر - در شرق كشور، در غرب كشور، در شمال كشور، در جنوب كشور؛ كجا بود كه این شورشهای قومی و طائفی و امثال اینها وجود نداشته باشد؟ كدام كشور و كدام دولت تازه‌پا كه نه یك ارتشی دارد، نه یك نیروی مسلّحی دارد، نه نیروی امنیّتی درست‌وحسابی‌ای دارد، میتواند با یك چنین چیزی در بیفتد و بر آن فائق بیاید؟ جمهوری اسلامی فائق آمد.
جنگ تحمیلی و قضیّه‌ی دفاع مقدّس، نمونه‌ی دیگر است؛ خب اینها حرفهای هزار بار یا هزاران بار گفته‌شده است؛ لكن باید به یاد بیاوریم اینها را. جنگ تحمیلی، فقط جنگ یك دولت همسایه با ما نبود؛ یك جنگ بین‌المللی علیه ما بود با همه‌ی ابزارها. همه‌ی تلاششان را كردند، نتوانستند بعد از هشت سال یك وجب از خاك كشور را تصرّف بكنند؛ این چیز كمی است؟ و همین‌طور مسائل گوناگون دیگر. خب، اینها وعده‌هایی است كه محقق شد. «اِن تَنصُروا اللهَ ینصُركُم» را دیگران اگر در قرآن فقط خوانده‌اند، ما در زندگی آن را تجربه كرده‌ایم. بنابراین باید اعتماد به خدا داشته باشید، برای خدا كار كنید آقایان، هدفتان را هدف خدایی قرار بدهید، مطمئن باشید خدای متعال راه باز میكند. همین معادله‌ی چند مجهولی كه آقای دكتر روحانی بیان كردند - كه آدم وقتی نگاه میكند از همه طرف، تعارض و تناقض دارد - این را گاهی اوقات می‌بینید خدای متعال با یك حركت كوچك حل كرد. اتّفاق افتاده؛ یك جسمی را روی جسم دیگری میخواهید سوار كنید، ده جا مانع وجود دارد، بلد نیست آدم؛ یك آدم ماهر می‌آید، یك تكان مختصر میدهد، جا می‌افتد. یعنی همه‌ی این مسائل را میتوان فرض كرد كه با یك نگاه درست عالمانه‌ی بخردانه‌ای - كه البتّه متّكی باشد به توسّل به پروردگار و عنایت الهی و امید و اعتماد به خدای متعال - پیش برد و حل كرد و من اعتقادم این است. به هر حال این یكی از شاخصها است: اعتماد [به خدا] و انس با معنویّات.

همه‌ی مسئولین كشور - بخصوص مسئولین سطوح بالای كشور - به خداوند متعال توجه كنند، توسل كنند. كارهای سنگین، وظائف مهم، حقوق عمومی مردم، مسئولیتهائی است بر دوش آنها؛ این مسئولیتها را با كمك پروردگار میشود بخوبی انجام داد. اگر توانستیم راه كمك الهی را به سوی خود و به روی خود باز كنیم، هیچ مشكلی وجود نخواهد داشت كه قابل حل نباشد. به خدای متعال امیدوار باشند، همه‌ی تلاش خود را به صحنه بیاورند. نمیشود تنبلی كرد، كار نكرد و امیدوار به رحمت الهی بود. هدایت الهی، دستگیری الهی، لطف الهی آن وقتی است كه ما همه‌ی موجودی توان خود را - كه آن هم متعلق به خدای متعال است - وارد صحنه كنیم؛ از فكر و تدبیر، از نیروی جسمی و توان كار، از امكانات عظیم نیروی انسانی كشور، از همه چیز استفاده كنیم؛ آن وقت خدای متعال قطعاً تفضل خواهد كرد.
بسیاری بودند كه در مقاطعی، از آینده‌ی كشور مأیوس میشدند. ما در این سی و چند سال، تجربه‌های متعددی داریم؛ بودند افرادی كه یا نزدیك‌بین بودند، یا دچار ضعف باور به كمك الهی بودند، یا حسن ظن به وعده‌ی الهی نداشتند؛ در یك مواقعی، «و زلزلوا حتّی یقول الرّسول و الّذین ءامنوا معه متی نصر الله»؛ در طول تاریخ هم پیش آمده است؛ در همان مواقع، خدای متعال كمك كرده است. و شما امروز ملاحظه كنید ملت ما، كشور ما، نسبت به همه‌ی دوره‌های گذشته، در نقطه‌ی مقدم قرار دارد؛ پیشرفت جزو ذات حركت ملت ایران شده است؛ روزبه‌روز بحمدالله ملت پیشرفت كرده است، باز هم پیشرفت خواهد كرد؛ مهم این است كه رابطه‌ی خودمان را با خدای متعال محكم كنیم.

از روز اوّلی كه این انقلاب پیروز شد، دشمنانی بودند كه صریحاً اعلام دشمنی كردند و گفتند میخواهند این انقلاب را از بین ببرند و نظام جمهوری اسلامی را محو كنند. از آن روز تا امروز كه سی و چهار سال میگذرد، روزبه‌روز علی‌رغم دشمنان، ملت ایران پیشرفت كرده است. نه فقط نتوانستند نظام اسلامی را متزلزل كنند، بلكه حتّی نتوانستند جلوی رشد نظام اسلامی را هم بگیرند. ما امروز در زمینه‌هائی پیشرفت كرده‌ایم كه در سالهای اول انقلاب تصورش را هم نمیكردیم؛ این مربوط به الطاف الهی و كمك الهی و حضور قوی مردم و تلاش مسئولینی است كه در این مدت مشغول تلاش و كار بودند.

بعد از هر نصرتی كه خدای متعال به انسان میدهد، انسان موظف است خدای متعال را شكر و سپاس بگوید. بعد از آنكه خدای متعال به ما در یك عرصه‌ای یك موفقیتی را ارزانی داشت، موظفیم تضرع و توسل و توجه خودمان را افزایش دهیم؛ این وظیفه‌ی ما است. فرمود: «اذا جاء نصرالله و الفتح. و رأیت النّاس یدخلون فی دین الله افواجا. فسبّح بحمد ربّك و استغفره انّه كان توّابا». نصرت، تفضل الهی است؛ باید ما را به خدای متعال نزدیك كند، رابطه‌ی ما را با خدا احیاء كند، تضرع ما را پیش خدای متعال افزایش دهد. خدا را شكر میكنیم؛ بحمدالله نصرتهای الهی پی‌درپی شامل حال این مردم بوده است؛ آخرین آن - كه نصرت بزرگی هم بود - همین مسئله‌ی انتخابات بود، حضور مردم بود. هم ملت ایران عموماً، هم مسئولان كشور به نحو خاص، در این حماسه‌ی سیاسی دخیل بودند و مشمول این لطف الهی و نصرت الهی شدند. حالا كه نصرت الهی شامل حال ما شد و توانستیم این حماسه‌ی بزرگ را بر پا كنیم - كه آثار این حماسه‌ی بزرگ در بخشهای مختلف بتدریج خود را نشان خواهد داد - پس باید دست تضرع و توسل به ذیل عنایت پروردگار بگشائیم و از خدای متعال سپاسگزاری كنیم.

در این راه عظمت و عزّتی كه ملت ایران در پیش دارد، توجّه به خدا و توكّل به خدا و ارتباط با خدا، یك نقش بزرگ و اساسی دارد. عدّه‌ای غافلند، همه‌اش روی محاسبات مادّیِ محض محاسبه میكنند؛ در محاسباتشان معنویّت و كمك الهی و توكّل به خدا و حسن ظنّ به وعده‌ی الهی كأنّهُ هیچ راهی ندارد. خب این محاسبات مادّی را مستكبرین عالم هم دارند میكنند، بهتر از شما هم میكنند، چرا روزبه‌روز عقب میروند؟ چرا دچار این همه مشكلات میشوند؟ چرا مجبور میشوند ظلم كنند؟ چرا مجبور میشوند لشگركشی كنند - به افغانستان، به عراق، به پاكستان - انسانهای بی‌گناه را بكُشند؟ وَ اِنَّما یَحتاجُ اِلی الظُّلمِ ضَعیف؛ آن كسی كه ضعیف است احتیاج دارد به این‌كه ظلم بكند؛ ضعیفند كه ظلم میكنند؛ چون دستشان با سلاح آشنا است، این سلاح را بی‌محابا به كار میبرند، ظالمانه، متجاوزانه، خودسرانه؛ خب این خودش عقب‌رفت است، هم عقب‌رفت در معیارهای معنوی، هم عقب‌رفت در محاسبات مادّی. روزبه‌روز تمدّن غرب دارد مشكلات بیشتری در اطراف خود میتند، و این مشكلات اینها را از پا خواهد انداخت؛ این به‌خاطر قطع ارتباط با مبدأ هستی است؛ این به‌خاطر قطع ارتباط با معدن نور و عظمت است؛ فَتَصِلَ اِلی‌ مَعدِنِ العَظَمَة، و تَصیرَ اَرواحُنا مُعَلقَةً بِعِزِّ قُدسِك؛ اینها لازم است. امروز برای ملت ایران این زمینه آماده است.

سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت، كه همین سه باور به او قاطعیت میداد، شجاعت میداد و استقامت میداد: باور به خدا، باور به مردم، و باور به خود. این سه باور، در وجود امام، در تصمیم امام، در همه‌ی حركتهای امام، خود را به معنای واقعی كلمه نشان داد.
(...)
این سه باور، امام را زنده نگه داشت؛ جوان نگه داشت؛ فكر امام و راه امام و طریقه‌ی امام را برای این ملت، ماندگار و ثابت كرد؛ آن وقت همین سه باور بتدریج در مردم ما، در جوانان ما، در قشرهای گوناگون، همگانی شد؛ امید پیدا شد، اعتماد به نفس پیدا شد، توكل به خدا پیدا شد؛ اینها جای یأس را گرفت، جای تاریك‌نمائی را گرفت، جای بدبینی را گرفت؛ مردم ایران روحیات خودشان را تغییر دادند، خدای متعال هم وضع آنها را تغییر داد: «انّ الله لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم»؛ ملت ایران راه خود را، حركت خود را، انگیزه‌های خود را اصلاح كردند، خدای متعال هم به آنها كمك كرد، به آنها نصرت داد و پشتیبانی كرد.

سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت، كه همین سه باور به او قاطعیت میداد، شجاعت میداد و استقامت میداد: باور به خدا، باور به مردم، و باور به خود. این سه باور، در وجود امام، در تصمیم امام، در همه‌ی حركتهای امام، خود را به معنای واقعی كلمه نشان داد.
(...)
در باور به خدا، امام مصداق این آیه‌ی شریفه بود: «الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوكیل». «حسبنا الله و نعم الوكیل» را امام با همه‌ی وجود ادا میكرد و از بن دندان به آن معتقد بود. امام به خدای متعال اعتماد داشت، به وعده‌ی الهی یقین داشت، برای خدا حركت كرد و كار كرد و حرف زد و اقدام كرد و میدانست كه «ان تنصروا الله ینصركم» وعده‌ی الهی است و حتمی و تخلف‌ناپذیر است.

آقایانی هم كه در تلویزیون به عنوان نامزد ظاهر میشوند و حرف میزنند، وظائف سنگینی دارند؛ آنها هم باید مراقب باشند. حرفی كه از دهان انسان خارج میشود، باید واقعی، صمیمی، متكی به اطلاعات درست و برآمده‌ی از زبان صادق و راستگو باشد. اینجور نباشد كه حالا برای اینكه توجه مردم را جلب كنیم، هرچه به دهانمان آمد، بگوئیم؛ اینها را باید مراقبت كنند. نامزدها كاری كه میدانند درست است، میتوانند انجام دهند، آن را بگویند - حالا به عنوان وعده، به عنوان برنامه، به عنوان هرچه - سعی كنند مردم را با واقعیت مواجه كنند؛ هم واقعیت اوضاع، هم واقعیت خودشان. اگر این شد، خدا بركت خواهد داد؛ اگر این شد، خدای متعال كمك خواهد كرد؛ چون كارها دست خدا است، همه چیز به اراده‌ی الهی برمیگردد؛ «كلّ الیه راجعون»، «ازمّة الأمور طرّ بیده / و الكلّ مستمدّة من مدده». اگر چنانچه ما صادقانه عمل كردیم، اراده‌ی الهی هم كمك خواهد كرد. گاهی كمك به این بنده‌ی حقیر این است كه توفیق این مسئولیت را پیدا كنم، گاهی كمك به من این است كه توفیق این مسئولیت را پیدا نكنم؛ هر دویش كمك الهی است. اگر چنانچه ما صادقانه عمل كردیم، خدای متعال به ما كمك خواهد كرد و آنچه كه صلاح و خیر است، به ما خواهد داد. اینجور نباشد كه حالا برای اینكه مردم به ما متوجه شوند، همه‌ی آنچه را كه ماورای ما است، تخریب كنیم؛ چه آنچه كه مربوط به نامزدهای دیگر است، چه آنچه كه مربوط به واقعیتهای موجود جامعه است. باید درست عمل شود. آن وقت ما انتخاب خواهیم كرد.

تاریخ انقلاب را بدانید. این انقلاب مثل خیلی از حرفهای دیگری كه در دنیا معمول است، صِرف ادعا نیست؛ یك دامنه‌ی وسیعی از تجربه و عمل در مقابل آن است. این انقلاب آزموده است، تجربه‌شده است. این حرفها، حرفهائی است كه در میدان عمل، صدق خود را ثابت كرده است. اگر امام عزیز ما به ما یاد میداد كه به خدا توكل كنیم، اعتماد كنیم، حسن ظن داشته باشیم، تلاش كنیم، و میگفت اگر این كار را بكنید، پیروز خواهید شد، این اتفاق افتاد؛ همچنان كه در صدر اسلام اتفاق افتاد؛ كه امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در نهج‌البلاغه فرمود: «فلمّا رأی اللّه صدقنا انزل بعدوّنا الكبت و انزل علینا النّصر». این ملت صدق خود را نشان داد، راستگوئی خود را نشان داد؛ وارد میدان شد و در میدان عمل، این فكر و این اندیشه و این مبانی نظری تجربه شد. این را باید شما در تاریخ انقلاب ببینید.
چرا رادیوهای بیگانه تلاش میكنند نقطه‌ضعفهای كوچك ما را در چشم خودمان - چه برسد در چشم دیگران - ده برابر بزرگ كنند؟ برای این است كه همین تجربه را از یاد ما ببرند؛ برای اینكه فراموش كنیم كه مبانی نظری ما تجربه‌شده است؛ در میدان عمل، خودش را ثابت كرده است. شما با آگاهی از تاریخ انقلاب میتوانید این را به دست بیاورید. اینكه من توصیه میكنم بخوانید این خاطرات مربوط به جنگ را، مربوط به دوران دفاع را، همین عملیات بیت‌المقدس و آزاد كردن خرمشهر را، ببینید كی بودند، چه بودند، چه كار كردند، چه جور كردند، برای این است؛ این لازم است. آن وقت خدای متعال «انزل بعدوّنا الكبت»، «انزل علینا النّصر»؛ پیروزی را نازل كرد.

در اسلام، آن رهبانیتی كه فرمودند «رهبان اللّیل»، فرق میكند با رهبانیتی كه نصاری‌ درست كردند؛ «و رهبانیّة ابتدعوها ما كتبناها علیهم». رهبانیت نصاری‌ و ادیان دیگر به معنای انزوا بود، گوشه‌نشینی بود، انقطاع از دنیا بود؛ رهبانیت اسلام به معنای حضور در همه‌ی صحنه‌های زندگی بود - «سیاحة امّتی الجهاد فی سبیل اللّه» - همه‌ی حركات و سكنات، در جهت خدا: صلحشان، آشتی‌شان، حركتشان، سكوتشان، سكونشان، اقدامشان، همه و همه در راه خدا. آن وقت «من كان للّه كان اللّه له»، «ان تنصروا اللّه ینصركم»، «لینصرنّ اللّه من ینصره»؛ وقتی در راه خدا حركت كردید، لطف الهی، مدد الهی، پشتیبانی الهی هم با شما خواهد بود. عزیزان من! این راز پیشرفت ملت ایران است. اینكه شما مشاهده میكنید یك ملت با این همه دشمنی، با این همه خباثت و رذالتی كه در مقابل این ملت، دشمنان در سطوح مختلف، در عرصه‌های مختلف، از همه طرف اعمال كردند، اما نتوانستند این ملت را متوقف كنند و ملت ایران با عزم خود، با پیشرفت خود، با حركت مستمر و جهادگونه‌ی خود، همه‌ی آنها را وادار به عقب‌نشینی كرد، به خاطر همین خصوصیات است، به خاطر همین پشتوانه‌ی الهی است؛ و این ادامه خواهد داشت. به توفیق الهی، ملت ایران همین راه را ادامه میدهد.

امت اسلامی با همه‌‌ی ابعاض خود در قالب ملتها و کشورها، باید به جایگاه تمدّنیِ مطلوب قرآن دست یابد. شاخصه‌‌ی اصلی و عمومی این تمدن، بهره‌‌مندی انسانها از همه‌‌ی ظرفیتهای مادی و معنوی‌‌ای است که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است. آرایش ظاهری این تمدن را در حکومت مردمی، در قوانین برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگوئی به نیازهای نوبه‌‌نوی بشر، در پرهیز از تحجر و ارتجاع و نیز بدعت و التقاط، در ایجاد رفاه و ثروت عمومی، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنی بر ویژه‌‌خواری و ربا و تکاثر، در گسترش اخلاق انسانی، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و کار و ابتکار، میتوان و باید مشاهده کرد. نگاه اجتهادی و عالمانه به عرصه‌‌های گوناگون، از علوم انسانی تا نظام تعلیم و تربیت رسمی، و از اقتصاد و بانکداری تا تولید فنی و فناوری، و از رسانه‌‌های مدرن تا هنر و سینما، و تا روابط بین‌‌الملل و غیره و غیره، همه از لوازم این تمدن‌‌سازی است.
تجربه نشان داده است که اینها همه، کارهای ممکن و در دسترس توانائیهای جوامع ما است. نباید با نگاه شتابزده یا بدبینانه به این چشم‌‌انداز نگریست. بدبینی به توانائیهای‌‌خود، کفران نعمت الهی است؛ و غفلت از امداد الهی و کمک سنتهای آفرینش، فرو لغزیدن به ورطه‌‌ی: «الظّانّین بالله ظنّ السّوء» است. ما میتوانیم حلقه‌‌ی انحصارات علمی و اقتصادی و سیاسیِ قدرتهای سلطه‌‌گر را بشکنیم و امت اسلامی را پیشروِ احقاق حق اکثریت ملتهای جهان که اینک مقهور اقلیت مستکبرند، باشیم.
تمدن اسلامی میتواند با شاخصه‌‌های ایمان و علم و اخلاق و مجاهدت مداوم، اندیشه‌‌ی پیشرفته و اخلاق والا را به امت اسلامی و به همه‌‌ی بشریت هدیه دهد و نقطه‌‌ی رهائی از جهان‌‌بینی مادی و ظالمانه و اخلاقِ به لجن کشیده‌‌ای که ارکان تمدن امروزیِ غربند، باشد.

واقعیتهای درخشان در جمهوری اسلامی که دشمنان ما بدان اعتراف میکنند، همه در سایه‌‌ی اعتماد به وعده‌‌ی الهی و صبر و مقاومت و استمداد از خداوند به دست آمده است. مردم ما همواره در برابر وسوسه‌‌ی ضعفائی که در مقاطع اضطراب‌‌انگیز، ندای: «انّا لمدرکون» سر میدادند، نهیب زده‌‌اند که : «کلاّ انّ معی ربّی سیهدین».
امروز این تجربه‌‌ای گرانبهاء در دسترس ملتهائی است که در برابر استکبار و استبداد قد علم کرده و توانسته‌‌اند حکومتهای فاسد و گوش‌‌به‌‌فرمان و وابسته به آمریکا را سرنگون ساخته یا متزلزل کنند.
ایستادگی و صبر و بصر و اعتماد به وعده‌‌ی: «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقویّ عزیز» خواهد توانست این مسیر افتخار را تا رسیدن به قله‌‌ی تمدن اسلامی، در برابر امت اسلامی هموار کند.

این روزها، روزهای دهه‌ی فجر، فرصت خوبی است که فرزانگان ما، آگاهان ما، جوانان ما، آحاد ملت ما به ارزیابیِ کاری که در این سی و چند سال کرده‌اند، بپردازند؛ ببینند پیشرفتهای خودشان را؛ ببینند تلاش موفق خودشان را؛ ببینند کمکهای الهی را؛ ببینند ضعفِ مکرِ دشمنان را؛ که «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین». این شد یک دستورالعملِ کلی برای ما که ببینیم راه آینده‌مان را چگونه باید انتخاب کنیم. شما در نیروی هوایی با همین نگاه، با همین جهتگیری حرکت کنید؛ پیش بروید. بخشهای مختلف کشور، آحاد ملت، مسئولان کشور با این نگاه حرکت بکنند.

این حرف ما نیست؛ این حرف قرآن است: اگر برای خدا پا در میدان گذاشتید و ایستادگی کردید، پیروزی قطعی است؛ «و لو قاتلکم الّذین کفروا لولّوا الأدبار ثمّ لا یجدون ولیّا و لا نصیرا. سنّة اللّه الّتی قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه تبدیلا». این فقط مربوط به ماجرای جنگ صدر اسلام نیست که «و لو قاتلکم الّذین کفروا لولّوا الأدبار»؛ سنّت اللّه است.
بله، آن وقتی که ما حرف حساب خودمان را بلد نباشیم، ندانیم، یا بلد نباشیم بگوئیم و طرح کنیم، یا پای آن حرف نایستیم، یا وسط راه با وسوسه‌های شیطانی یا وسوسه‌های نفس یا تنبلی‌ها پا سست کنیم، مجاهدت به جائی نخواهد رسید؛ معلوم است. بحث بر سر آنجائی است که: «لینصرنّ اللّه من ینصره». دیگر از این تأکید، بالاتر نمیشود. اگر نصرت خدا بکنیم - نصرت خدا با فکر کردن، اندوختن اندیشه‌های ناب، مطرح کردن درست آن در عالم، پای آن ایستادن، تدبیر برای پیشبرد آن به کار بردن، در مقابل خطرات آن سینه سپر کردن - «لینصرنّ اللّه»؛ خدای متعال حتماً و قطعاً نصرت خواهد کرد. معنای «لینصرنّ» این است؛ یعنی خدا حتماً و قطعاً نصرت میکند. «و من اصدق من اللّه قیلا»؛ از خدا راستگوتر کیست؟

امیدواریم که ان‌شاءاللّه‌ خداوند متعال به شما، به ما، به همه‌ی آحاد مسئولین توفیق بدهد که حق بزرگ این ملت را ان‌شاءاللّه‌ ادا کنند و حق بزرگ اسلام را ادا کنند. مطمئن باشید که موفق هم خواهید شد. خدای متعال وعده فرموده است و وعده‌ی الهی هیچ تخلفی ندارد و مسلّما وعده‌ی الهی تحقق پیدا خواهد کرد. وعده‌ی الهی، نصرت حق و اهل حق است. کسانی که در راه حق تلاش میکنند، خدای متعال، هم به اینها کمک میکند، هم هدایتشان میکند، هم آنها را دستگیری میکند و هم ضامن شده است که آنها را به هدف برساند. امروز هم کار ملت ایران، مسئولین، این سواد عظیم کارکنان و مسئولان دستگاه نظام در بخشهای مختلف این است. انصافا نیتهاشان نیتهای بسیار خوب، و تلاشهاشان تلاشهای صادقانه است؛ امیدواریم خدای متعال هم برکت ببخشد.

اگر امت اسلامی در كشورهای مختلف ، متعهد به مجاهدت، ایستادگی و حسن ظن به پروردگار باشند، قطعاً وعده نصرت الهی محقق خواهد شد، همانگونه كه در یك سال گذشته شاهد آن بودیم.

این وعده‌ی الهی است که: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره». خدای متعال تأکید میکند که اگر او را نصرت کردید، شما را نصرت خواهد کرد. ممکن است در نگاه عادی و مبتنی بر محاسبات مادی، بعید به نظر بیاید؛ اما خیلی از چیزها بعید به نظر می‌آمد و اتفاق افتاد. شما در یک سال و دو سه ماه قبل از این آیا فکر میکردید که طاغوت مصر اینجور ذلیل شود و از بین برود؟ اگر آن روز به کسانی گفته میشد که رژیم وابسته‌ی فاسدِ مبارک ساقط خواهد شد، بسیاری استبعاد میکردند؛ اما اتفاق افتاد. اگر کسی دو سال قبل از این ادعا میکرد که در شمال آفریقا این حوادث عجیب به وقوع خواهد پیوست، اکثر باور نمیکردند. اگر کسی میگفت که در کشوری مثل لبنان، یک گروه جوانِ مؤمن خواهند توانست رژیم صهیونیستی و ارتش مجهز صهیونیستی را شکست بدهند، کسی باور نمیکرد؛ اما اینها اتفاق افتاد. اگر کسی میگفت که نظام جمهوری اسلامی با این همه دشمنی که از شرق و غرب علیه او اعمال میشد، خواهد توانست سی و دو سال مقاومت کند و روزبه‌روز قوی‌تر شود و جلوتر برود، کسی باور نمیکرد؛ اما اتفاق افتاد. «وعدکم اللَّه مغانم کثیرة تأخذونها فعجّل لکم هذه و کفّ ایدی النّاس عنکم و لتکون ءایة للمؤمنین و یهدیکم صراطا مستقیما». این پیروزی‌ها آیت الهی است؛ اینها نشانه‌هائی از قدرت فائقه‌ی حق است که خدای متعال دارد به ما نشان میدهد. آن وقتی که مردم به میدان بیایند، آن وقتی که ما موجودی خودمان را وارد میدان کنیم، نصرت الهی قطعی است. خدای متعال راه را هم به ما نشان میدهد؛ «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا». خدا، هم هدایت میکند، هم کمک میکند، هم به اهداف عالی میرساند؛ شرطش این است که ما در میدان باشیم.

مبارزه، مبارزه‌ی همتها و عزمها و اراده‌هاست. هر طرف اراده‌ی قوی‌تری داشته باشد، او غالب است. آن کسی که دلش متکی به خدای متعال است، او غالب است. «ان ینصرکم اللَّه فلا غالب لکم»؛ اگر نصرت خدائی را به دست بیاورید، هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد؛ شما پیش خواهید رفت. ما میخواهیم ملتهای مسلمان که تشکیل‌دهنده‌ی امت بزرگ اسلامی‌اند، آزاد باشند، مستقل باشند، عزیز باشند، تحقیر نشوند؛ با احکام مترقی و متعالی اسلام، زندگی خودشان را سامان بدهند؛ و اسلام میتواند. در طول سالیان دراز، ما را از لحاظ علمی عقب نگه داشتند؛ فرهنگ ما را پامال کردند، استقلال ما را از بین بردند. امروز ما بیدار شده‌ایم. ما میدانهای علم را هم یکی پس از دیگری تصرف خواهیم کرد.

ما در صدق وعده‌ی الهی تردید نمیکنیم. ما به خدای متعال سوءظن نداریم. خدای متعال ملامت میکند کسانی را که به او سوءظن دارند؛ «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و سائت مصیرا». وعده‌ی خدای متعال، وعده‌ی صادق است. ما چون وارد میدانیم، داخل عرصه‌ی مبارزه هستیم - ملت ایران همه‌ی امکانات خود را وارد عرصه کرده است - بنابراین نصرت الهی قطعی است. در همه‌ی کشورهای دیگر هم همین جور است. منتها باید هوشیار باشیم. همه‌ی ما باید هوشیار باشیم. همه‌ی ما بایستی متوجه مکائد دشمنان باشیم. دشمن سعی میکند حرکتها را خنثی کند، اختلاف ایجاد کند.

در حوادث این یک سال، به همه نشان داده شد که خداوند عزیز و قدیر، در عزم و اراده‌ی ملتها آنچنان قدرتی تعبیه کرده است که هیچ قدرت دیگر را یارای مقاومت در برابر آن نیست. ملتها با این نیروی خداداد قادرند سرنوشت خویش را تغییر دهند و نصرت الهی را نصیب خود سازند.

غرب و آمریکا و صهیونیزم، امروز از همیشه ضعیف‌ترند. گرفتاریهای اقتصادی، ناکامی‌های‌ پی‌درپی‌ در افغانستان و عراق، اعتراضهای عمیق مردمی در آمریکا و دیگر کشورهای غربی - که دامنه‌ی آن روزبه‌روز گسترده‌تر شده است - مبارزات و جانفشانی‌های مردم فلسطین و لبنان، قیامهای دلیرانه‌ی مردم در یمن و بحرین و برخی دیگر از کشورهای زیر نفوذ آمریکا، همه و همه حامل بشارتهای بزرگی برای امت اسلامی و بویژه کشورهای انقلابی جدید است. مردان و زنان مؤمن در سراسر جهان اسلام و بویژه در مصر و تونس و لیبی، از این فرصت برای تشکیل قدرت بین‌الملل اسلامی، بیشترین بهره را ببرند. خواص و پیشروان نهضتها به خدای بزرگ توکل و به وعده‌ی نصرت او اعتماد کنند و صفحه‌ی تازه‌گشوده‌ی تاریخ امت اسلامی را با افتخارات ماندگار خود، که مایه‌ی رضای‌ الهی و زمینه‌ساز نصرت اوست، مزین سازند.

جمهوری اسلامی در این سی و دو سال نشان داده که به کسی باج نخواهد داد، این فشارها هم روی او اثر نمیکند؛ «و لمّا رءا المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم الّا ایمانا و تسلیما». ما وقتی این فشارها را ملاحظه میکنیم، این شیطنتها و توطئه‌ها را از طرف خبیث‌ترین شیاطین عالم نسبت به خودمان مشاهده میکنیم، میفهمیم وعده‌ی الهی راست است؛ میگوئیم «هذا ما وعدنا الله و رسوله». خدا وعده فرموده بود که وقتی در راه مستقیم حرکت کنید، شیطانها و کجروان با شما مقابله میکنند؛ بسم‌الله، این نمونه‌اش است. این را خدا قبلاً به ما فرموده بود، آیات قرآن به ما گفته بود. «و صدق الله و رسوله»؛ سخن خدا راست است. «و ما زادهم الّا ایمانا و تسلیما»؛ این، ایمان ما را به وعده‌ی الهی بیشتر میکند. خداوند فرموده است: «لینصرنّ الله من ینصره». هر کس خدا را نصرت کند، دین خدا را نصرت کند، راه خدا را نصرت کند، آرمانهای الهی را نصرت کند، خدا یقیناً او را نصرت و پیروز خواهد کرد. و بدانید این در انتظار ملت عزیز ایران است.

بدیهی است که شیطانهای عالم دست برنمیدارند؛ تا وقتی از پا نیفتند، دست برنمیدارند. حکومت منحرف و کج و غلط شوروی تا وقتی بود، مثل همین نظام لیبرال‌سرمایه‌داری و - به قول خودشان - لیبرال‌دموکراسی، با اسلام و جمهوری اسلامی مخالف بود. میدانید اینها در صد تا مسئله با هم مخالف بودند، اما در چند مسئله با همدیگر توافق داشتند؛ یکی از آن مسائل و در رأس آنها، مبارزه‌ی با قیام اسلام و پیشرفت اسلام و نظام جمهوری اسلامی بود. ولی خب، نظام منحرفِ شیطانیِ شوروی نابود شد، این یکی هم نابود خواهد شد؛ اما تا هستند، زور خودشان را میزنند و همه‌ی همت خودشان را به میدان می‌آورند برای مقابله‌ی با نظام اسلامی؛ البته بلاشک بی‌فایده است. اگر این طرف ایستادگی داشته باشد، صبر داشته باشد، امید را در دل خود از دست ندهد و دنبال کند، قطعاً پیروزی با این طرف است؛ این یکی از سنتهای الهی است. خدای متعال صادق است، اصدق القائلین است؛ «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»،«ان تنصروا اللَّه ینصرکم».

پروردگارا! به محمد و آل محمد، توفیقات خودت را بر ملت ایران و بر مسئولان کشور نازل کن. پروردگارا! آنچنان که به بندگان خالص خود وعده فرموده‌ای که به آنها نصرت خواهی داد، به ملت ایران نصرت کامل عنایت کن.

پادزهر همه‌ی این بازی‌های خیانت‌آمیز تاکنون، روحیه‌ی مقاومت در گروه‌های اسلامی و ملت فلسطین بوده است. آنها به اذن خدا در برابر دشمن ایستادند و همان طور که خداوند وعده داده است که: «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقویّ عزیز»، از کمک و نصرت الهی برخوردار شدند. ایستادگی غزه با وجود محاصره‌ی کامل، نصرت الهی بود. سقوط رژیم خائن و فاسد حسنی مبارک، نصرت الهی بود. پدید آمدن موج پرقدرت بیداری اسلامی در منطقه، نصرت الهی است. برافتادن پرده‌ی نفاق و تزویر از چهره‌ی آمریکا و انگلیس و فرانسه و تنفر روزافزون ملتهای منطقه از آنان، نصرت الهی است. گرفتاری‌های پی‌درپی و بیشمار رژیم صهیونیست، از مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلی‌اش گرفته تا انزوای جهانی و انزجار عمومی و حتّی دانشگاه‌های اروپائی از آن، همه و همه مظاهر نصرت الهی است. امروز رژیم صهیونیستی از همیشه منفورتر و ضعیف‌تر و منزوی‌تر، و حامی اصلی‌اش آمریکا از همیشه گرفتارتر و سردرگم‌تر است.

اولین سخن آن است که با توکل به خداوند و اعتماد و حسن ظن به وعده‌های مؤکد نصرت الهی در قرآن و به کارگیری خرد و عزم و شجاعت، میتوان بر همه‌ی این موانع فائق آمد و پیروزمندانه از آنها عبور کرد. البته کاری که شما بدان همت گماشته‌اید، بسی بزرگ و سرنوشت‌ساز است. پس باید زحمات بزرگ را هم به خاطر آن تحمل کرد. امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) در خطبه‌ای فرموده است: فانّ اللَّه لم یقصم جبّاری دهر قطّ الّا بعد تمهیل و رخاء و لم یجبر عظم أحد من الامم الّا بعد أزل و بلاء و فی دون ما استقبلتم من عتب و ما استدبرتم من خطب معتبر.

ما اشتباه میکنیم؛ گاهی نمیفهمیم این تفضل الهی را، نمی‌بینیم دست عطوفت الهی را در قضایای مختلف که بر سر ما گذاشته میشود. گاهی هم از این جهت اشتباه میکنیم که خیال میکنیم مائیم که داریم این کارها را میکنیم، در حالی که ما نیستیم؛ «لو انفقت ما فی الارض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم و لیکنّ اللَّه الّف بینهم». «قلب المؤمن بین اصبعی الرّحمن». کی این مؤمنین را میکِشد می‌آورد توی این میدانها، اینجور اینها را متوجه به خدا میکند؟ جز دست الهی، جز قدرت الهی، چیز دیگری نیست. اینهاست که ما را امیدوار میکند.
من نمیخواهم فقط شرح ماوقع را عرض کنم - که خب، این ماوقع را همه داریم می‌بینیم - من میخواهم این استنتاج را بکنم: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ خدای متعال تأیید خودش را در کنار نصرت به وسیله‌ی مؤمنین میگذارد، که علی‌الظاهر مراد در اینجا نصرتهای معنوی است؛ مثل همان «انّی ممدّکم بألف من الملائکة مردفین» و امثال اینها. «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ مؤمنین هستند که موجب نصرت میشوند؛ مؤمنین هستند که نظام را پابرجا نگه میدارند؛ مؤمنین هستند که در میدانهای مختلف، جاده را صاف میکنند تا نظام اسلامی بتواند کارهای بزرگی را انجام دهد. ما اینها را «انّما اوتیته علی علم عندی» نباید تصور کنیم؛ خیال نکنیم ما هستیم داریم میکنیم؛ اینها را خدا دارد میکند. این نکته‌ی اول؛ که به نظر من مردم ما به توفیق الهی، به لطف پروردگار، مردم خوبی هستند؛ خوبی‌شان هم به وفاداری آنها به ایمان است، به رسوخ ایمان در دلهاست.
شما ببینید امروز وسائلی که برای اغوای دل جوانها هست، چقدر است؛ قابل مقایسه‌ی با گذشته نیست. این ماهواره‌ها، این اینترنت‌ها، این انواع و اقسام وسائل ارتباطات، اینها دلها را اغوا میکند، جذب میکند، از راه به در میبرد، انگیزه‌های معنوی را در انسان سست میکند، شهوات را در انسان بیدار میکند. با وجود همه‌ی اینها، این مجالسی که اشاره شد و شما دیدید، اکثرشان همین جوانهایند. بعضی اوقات شاید ظواهرشان هم نشان نمیدهد که اینها دل در گرو محبت الهی دارند، اما دارند؛ می‌آیند، با خدا حرف میزنند، اشک میریزند. اشک آنها مایه‌ی غبطه‌ی انسان است. انسان نگاه میکند، می‌بیند این جوان آنجا نشسته، همین‌طور اشک بر روی چهره‌ی او جاری است. انسان به حال اینها غبطه میخورد. اینها دلهاشان پاک است، اینها صافند، نزدیک به خدایند؛ همین، مایه‌ی نصرت است؛ «هوالّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین».

ما دو غفلت داریم: یکی غفلت از این که قرآن وسیله‌ی اجتماع ما مسلمانهاست. دوم، غفلت از باور به مفاهیم قرآنی و اعتراف به آنچه که خدای متعال به ما در قرآن کریم وعده کرده است. وعده‌های الهی را هم باید باور کنیم. اگر وعده‌های الهی را باور کردیم، آن وقت راه به سوی عزت، به سوی وحدت، به سوی اقتدار در مقابل امت اسلامی باز خواهد شد، امت اسلام از عقب‌ماندگی نجات پیدا خواهد کرد. همین آیاتی که الان این استاد محترم مصری تلاوت کردند: «ان ینصرکم اللَّه فلا غالب لکم»؛ اگر خدا شما را نصرت بکند، هیچ قدرتی بر شما غلبه نخواهد کرد. «و ان یخذلکم فمن ذالّذی ینصرکم من بعده»؛ اگر خدا شما را نصرت نکند، کمک نکند، کی به شما کمک خواهد کرد؟ یک سطر درخشان است. این را ملتها بنویسند، پرچم کنند، بزنند جلو چشمشان، بالای سرشان. «ان ینصرکم‌اللَّه فلا غالب لکم»؛ اگر خدا شما را یاری کند، هیچ قدرتی بر شما غلبه نمیکند. چه کار کنیم که خدا ما را یاری کند؟ این یک مسئله است. چه کار کنیم که نصرت خدا شامل حال ما بشود؟ این را هم خود قرآن به ما گفته: «ان تنصروااللَّه ینصرکم»، «و لینصرنّ‌اللَّه من ینصره»؛ شما خدا را نصرت کنید، دین خدا را نصرت کنید، برای خدا قیام کنید، خدا شما را نصرت خواهد کرد. هر جا ملتها برای دین خدا قیام کردند، نیروشان را آوردند وسط صحنه، خدای متعال آنها را نصرت کرد. و وقتی خدا آنها را نصرت کرد، دیگر هیچ کس نتوانست بر آنها غلبه پیدا کند. ما نمونه‌اش را در خودمان دیدیم. ما آزمودیم، تجربه کردیم که «انّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم». این را ما ملت ایران آزمایش کردیم؛ این را در عمل آزمودیم. در خودمان تغییر ایجاد کردیم، خدای متعال هم اوضاع ما را تغییر داد. عجیب هم این است که اگر یک قدم ما برداریم، خدا ده قدم برمیدارد. ما اندکی خودمان را تغییر دادیم، خدا مبالغی به ما کمک کرد، اوضاع ما را تغییر داد.
امروز هم داریم در دنیا می‌بینیم. الان ملت مصر را نگاه کنید. همان اللَّه‌اکبر است و همان نماز جماعت است و همان شعارهای اسلامی است؛ آمدند توی میدان، خدای متعال نصرت داد. مگر آمریکا میخواست که این اتفاقات در مصر بیفتد؟ مگر جبهه‌ی خبیثِ صهیونیستی که در همه‌ی قدرتهای غربی نفوذ دارد، میخواستند این اتفاق بیفتد؟ مگر وابستگان سیاسی‌شان در منطقه به خودشان حاضر بودند این فکر را راه بدهند که یک چنین اتفاقی خواهد افتاد؟ اما افتاد. چرا؟ چون «ینصرکم اللَّه فلا غالب لکم». خدا که نصرت کرد، دیگر همه‌ی قدرتها پوچند. اینجوری ملتها باید عزتشان را به دست بیاورند. «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛ عزت مال خداست. «تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء»؛ او عزت میدهد. از خدا عزت را بخواهید.

از خداوند متعال میخواهیم که به برکات فراوان خود بر این ملت بیفزاید؛ و به برکت این روز شریف و این عید مبارک، و به احترام وجود مقدس خاتم‌الانبیاء، ان‌شاءالله ملت ایران و ملتهای مسلمان را مشمول تفضلات و نصرت خود قرار بدهد و قلب مقدس ولی‌عصر (ارواحنا فداه) را از همه‌ی ما راضی و خشنود کند.

خدای متعال در مقابل این ملت به وعده‌ی خود وفا کرد. خدای متعال وعده کرده است که اگر با ایمان، در میدان سعی و مجاهدت قدم بردارید، به شما کمک خواهد کرد و به شما نصرت خواهد داد: «ان ینصرکم اللَّه فلا غالب لکم»؛ وقتی خدا به شما کمک برساند و شما را نصرت کند، هیچ قدرتی نمیتواند بر شما غلبه کند. این وعده‌ی الهی است؛ این وعده را ملت ما و جوانان امروز ما در مقابل چشم دارند می‌بینند.

یک عده‌ی دیگر هستند که نه، قدرت دشمن را با قدرت خدای متعال مقایسه میکنند، عظمت دشمن را در مقابل عظمت پروردگار قرار میدهند؛ آن وقت می‌بینند که اینها حقیر محضند، اینها چیزی نیستند. وعده‌ی الهی را هم راست میشمرند، حسن ظن به وعده‌ی الهی دارند؛ این مهم است. خدای متعال به ما وعده کرده است: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقویّ عزیز»؛این وعده‌ی قطعی است، وعده‌ی مؤکد است. اگر چنانچه ما به وعده‌ی الهی حسن‌ظن داشته باشیم، یک جور عمل میکنیم، اگر به وعده‌ی الهی سوءظن داشته باشیم، جور دیگری عمل میکنیم. خدای متعال افرادی را که سوءظن دارند، مشخص کرده است: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و سائت مصیرا»؛این «الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء» امروز هم هستند. چند آیه بعد میگوید: «بل ظننتم ان لن ینقلب الرّسول و المؤمنون الی اهلیهم ابدا و زیّن ذلک فی قلوبکم و ظننتم ظنّ السّوء و کنتم قوما بورا».سوءظن به خدا موجب میشود که انسان بنشیند و از حرکت و از کار و تلاش باز بماند. اگر حسن‌ظن به خدا داشتیم، آن وقت میتوانیم پیش برویم.

دشمن شما سعی می‌کند شما را از دست یافتن به هدف‌های خود نومید کند. در حالی که وعده‌ی الهی می‌گوید: «وَنُرِیدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ». به وعده‌ی مؤکد و بی‌تردید خداوند اعتماد کنید که می‌گوید: «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ».

ما آیات الهی را دیدیم، نشانه‌های کمک خدا را دیدیم. قبلها کمک الهی و پشتیبانی دست قدرت خداوند را فقط در کتابها میخواندیم؛ امروز در صحنه حس میکنیم، لمس میکنیم؛ همان طور که امام بزرگوار ما این را لمس کرده بود و به من فرمود. دل او قرص بود، چون دست قدرت الهی را میدید.
ملت ایران در میدانهای گوناگون، کمک الهی را، حمایت الهی را لمس کرده است، حس کرده است؛ وقتی توی صحنه است، وقتی آماده‌ی مجاهدت است؛ در جنگ تحمیلی یک جور، در قضایای گوناگون یک جور، در تحرکات سیاسی و در فتنه‌ها یک جور. در همین فتنه‌ی سال ۸۸ دست قدرت الهی بود؛ مردم بیدار شدند، مردم وارد صحنه شدند و یک حرکت عظیم را خنثی کردند.

اگر ما ایستادگی‌مان را ادامه دهیم، این معارضه نهایت روشنی دارد؛ «و لینصرنّ اللَّه من ینصره». خدای متعال به‌تحقیق و بدون تردید نصرت را برای کسانی قرار داده است که به طرف حق حرکت میکنند و دعوت میکنند؛ و ما این را تجربه کرده‌ایم. سی سال است که دشمنان علیه ملت ایران دارند تلاش میکنند، کار میکنند؛ اما ملت ایران به برکت ایستادگی خود، به برکت ایمان خود، روزبه‌روز قوی‌تر شده است؛ دشمن هم روزبه‌روز ضعیف‌تر شده است. امروز قدرت ایستادگی ما از بیست سال پیش بیشتر است، از سی سال پیش بیشتر است؛ این تجربه‌ی ماست. پس نهایت این مبارزه، پیروزی اسلام و مسلمین است. اما باید توجه داشته باشید که درگیری و چالش وجود دارد؛ باید خودتان را آماده نگه دارید، خودتان را به‌روز نگه دارید، بصیرتتان را به‌روز نگه دارید، اخلاصتان را به‌روز نگه دارید، به‌روز بسیجی باشید و بسیجی بمانید؛ این رمز موفقیت ملت ایران و جامعه‌ی عظیم ایرانی است.

پروردگارا! رحمت خود، فضل خود و نصرت خود را بر این ملت و بر مردم عزیز اصفهان نازل بفرما. قلب مقدس ولی‌عصر را از ما راضی بفرما و ما را مشمول دعای آن بزرگوار قرار بده.

درس بزرگ امام عزیز ما به ما و به همه‏ی ملت همین بود؛ به نیروی خودتان ایمان داشته باشید، در افزایش این نیرو به صورت روزافزون تلاش کنید و به خدای متعال و وعده‏ی الهی اطمینان داشته باشید؛ اگر ایستادگی کردید و با تدبیر حرکت کردید، مطمئن باشید که نصرت الهی با شما همراه است. این، خصوصیت دیندار بودن مردم و دینی بودن این انقلاب و نظام اسلامی است.

این فشارهائی که در دنیا انجام میگیرد، اینها محکوم به شکست است؛ اینها شکست خواهد خورد. این چیزی است که تجربه به ما نشان داده، غیر از وعده‏ی الهی که: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره» و آیات زیادی که در این جهت هست. فشارها غالباً محکوم به شکست است. یک مدتی فشار می‏آورند، وقتی که ایستادگی مشاهده شد از این طرف، آن فشار تمام میشود. جنگ، جنگ اراده‏هاست؛ جنگ عزمهای راسخ است؛ هر که عزمش بیشتر بود، او برنده است. بنابراین، اینها شکست میخورند. اگر قرار بود نظام اسلامی با این فشارها شکست بخورد، باید همان دهه‏ی اول شکست میخورد. آن وقت- گفتم- دشمن قوی‏تر بود، ما ضعیف‏تر بودیم، توانائی‏هامان کمتر بود، امکاناتمان کمتر بود، دنیاشناسی‏مان کمتر بود، تجربه‏مان کمتر بود؛ امروز بحمداللَّه این کمبودها و کمی‏های آن وقتها جبران شده و خیلی از اشکالاتی که آن وقت وجود داشت، وجود ندارد. مردم روحیه‏هاشان هم خوب است. امروز انگیزه‏ها خیلی بالاست. اگر خدای نکرده یک وقتی یک جنگی اتفاق بیفتد که حضور در جبهه را برای مردم و جوانها ایجاب کند، آن وقت خواهید دید که جوان امروز ما که نسل سوم انقلاب است، همتش و فداکاری‏اش از جوان آن روز کمتر نیست؛ شاید بیشتر هم هست. یک چنین حالتی وجود دارد. بنابراین، این فشارها محکوم به شکست است؛ لکن مهم این است که ما بیدار باشیم. به شرط اینکه ما بیدار باشیم؛ به شرط اینکه خوابمان نبرد، غفلت نکنیم. این زنگهای هشداردهنده و بیدارباش، ما را بیدار نگه دارد؛ این شرطش است.

و توجه به قدرت الهی و صدق وعده‌ی الهی؛ که این اساس همه‌ی کارهاست که مطمئن باشیم به وعده‌ی الهی. خدای متعال کسانی را که سوءظن به وعده‌ی او دارند، سوءظن به او دارند، لعنت فرموده است؛ «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و سائت مصیرا»؛یعنی خدای متعال کسانی را که سوءظن به وعده‌ی الهی دارند، مذمت میکند. خدای متعال فرموده است که «لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ «أوفوا بعهدی أوف بعهدکم». در راه خدا حرکت کنید، خدای متعال کمک میکند. حالا این فقط هم وعده‌ی الهی نیست. ما اگر آدمهای دیرباوری هم باشیم، آدمهای کورباطنی هم باشیم که نتوانیم درست وعده‌ی الهی را قبول کنیم، تجربه‌ی ما به ما این را نشان میدهد. کدام از عناصر اصلی انقلاب و دوستان انقلاب و طرفداران انقلاب و دشمنان انقلاب، چهل سال قبل از این، احتمال میدادند که یک چنین اتفاقی در کشور بیفتد؟ یک حادثه‌ی به این عظمت، یک بنای به این رفعت به وجود بیاید؟ کی احتمال میداد؟ اما شد؛ به خاطر توکل به خدای متعال، به خاطر عزم راسخ، به خاطر نهراسیدن از مرگ، نهراسیدن از شکست، پیش رفتن به نام خدا و توکل به خدا اتفاق افتاد. بعد از این هم همین خواهد شد.

می‏دانید وقتی نظامی با این آرمان‏ها و ملتی با این خصوصیات- با به کارگیری همتِ ایمانی برای پیشرفت در این عرصه‏ها، با استفاده‏ی از وعده‏های قرآنی در زمینه‏ی نصرت مؤمنین، با نترسیدن از مرگ و مرگ را وصول به خدا و شهادت للَّه دانستن- به شخصیتهائی دانشمند و فرزانه از قبیل چمران مزین و مفتخر بشود، به کجا خواهد رسید؟! این آن توقعی است که ما داریم.

به وعده‏ی الهی باید اعتماد کرد. خدای متعال در سوره‏ی «انّا فتحنا» می‏فرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء»؛ خصوصیت منافق و مشرک از جمله این است که به خدا سوءظن دارند، وعده‏ی الهی را قبول ندارند، باور ندارند. اینکه خدا می‏گوید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»، این را آدم مؤمن با همه‏ی وجود قبول دارد؛ منافق این را قبول ندارد. خداوند می‏فرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا». کسانی که به خدا سوءظن دارند، وضعیتشان این‏جور است.
امام به وعده‏ی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت می‏کنیم، قدم برای خدا برمی‏داریم، همه‏ی تلاش خودمان را به میدان می‏آوریم؛ نتیجه را خدای متعال- آن‏چنان که وعده فرموده است- تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار می‏کنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است.

برادران و خواهران فلسطینی! به خداوند حکیم و قدیر اعتماد کنید، قدرت خود را باور کنید و بر آن بیفزائید. و به پیروزی نهائی یقین داشته باشید. و بدانید که: وَ لَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ.

باید به خدای متعال توکل کنیم؛ از خدای متعال استمداد کنیم و بدانیم که زمینه برای کار، زیاد است. دشمنان، دشمن علم و ایمان جامعه‏ی ما هستند. علم و ایمان را به صورت مضاعف در میان خودمان باید تقویت کنیم. إن شاء اللَّه راه‏ها هموار خواهد شد؛ موانع، کوچک خواهد شد و کمک الهی و نصرت الهی، ملت ما و کشور ما و مسئولین ما را همراه و زیر سایه‏ی خود خواهد داشت.

بسیاری از دولتهای عرب، در قضیه‏ی غزه و قبل از او در قضایای دیگر، امتحان بسیار بدی دادند؛ بسیار امتحان بدی دادند. هر وقت صحبت مسئله‏ی فلسطین شد، هی گفتند مسئله‏ی فلسطین مسئله‏ی عربی است! آن وقتی‏که وقت عمل آمد، مسئله‏ی فلسطین بکلی از همه‏ی معادلات‏شان حذف شد و به جای اینکه به فلسطین کمک کنند، به فلسطینی کمک کنند، به برادر عرب خودشان کمک کنند- اگر به اسلام هم عقیده ندارند، اقلًّا به عربیت خودشان پابند باشند- همه از میدان عقب کشیدند! بسیار امتحان بدی دادند. این‏ها هم در تاریخ خواهد ماند. و این سزاها و جزاها مربوط به آخرت فقط نیست، در دنیا هم این‏جور است. همچنانی که نصرت خداوند نسبت به شماها که دارید مبارزه می‏کنید، مال آنجا نیست. در همین آیه‏ای که خواندند- که آقای خالد مشعل هم تکرار کردند- ملائکه می‏گویند: «نحن اولیاؤکم فی الحیاة الدّنیا و فی الآخرة».بنابراین فقط برای آخرت نیست، در دنیا هم ملائکة اللَّه، فرشتگان الهی و قوای معنوی الهی کمک می‏کنند آن کسانی که: «قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا». این‏ها کمک می‏کنند.
حالا این کمک آن‏ها را ما در دنیا به چشم داریم می‏بینیم؛ به چشم خودمان داریم مشاهده می‏کنیم و می‏بینیم. ملائکة اللَّه به ما هم در دفاع هشت‏ساله‏مان کمک کردند؛ ما این کمک را به چشم خودمان دیدیم. حالا یک آدم غرق در مادیات باور نمی‏کند، خب نکند؛ ما این کمک را دیدیم. امروز هم ملائکة اللَّه دارند به ما کمک می‏کنند؛ امروز هم به کمک الهی است که ما ایستادیم. ما نیروی نظامیمان با آمریکا قابل مقایسه نیست؛ نیروی اقتصادیمان، امکانات مالی‏مان، امکانات تبلیغاتیمان، گستره‏ی فعالیت سیاسی‏مان با آمریکا قابل مقایسه نیست؛ اما در عین حال ما قوی‏تر از آمریکائیم. بااینکه او پول‏دارتر است، او مسلح‏تر است، او امکانات تبلیغاتی‏اش بیشتر است، او امکانات مالی و سیاسی‏اش بیشتر است؛ اما در عین حال او ضعیف‏تر است و ما قوی‏تریم. دلیل قوی‏تر بودن ما این است که در همه‏ی این میدانهائی که ما و امریکا باهم مواجهیم، او قدم‏به‏قدم عقب‏نشینی می‏کند؛ ما عقب‏نشینی نمی‏کنیم؛ ما جلو می‏رویم. این، نشانه؛ این به برکت اسلام است؛ این به برکت کمک الهی و کمک ملائکة اللَّه است. ما به این‏ها اعتقاد داریم، این‏ها را باور داریم، این‏ها را به چشم خودمان داریم می‏بینیم. و إن شاء اللَّه آن روزی را که قدس شریف، علی‏رغم این دغدغه‏هائی که در مورد قدس بیان کردند- که یک دغدغه‏های واقعی است- به دست مسلمانها بیفتد، شاید خیلی از شماها آن را ببینید؛ ما باشیم یا نباشیم؛ به هر حال این را یک روزی مردم فلسطین و مردم دنیا مشاهده خواهند کرد.

ما آنچه که در قضیه‏ی فلسطین از پیشرفت مشاهده می‏کنیم- که این پیشرفت قابل انکار نیست- اقتدار روزافزون جبهه‏ی مقاومت در مقابل جبهه‏ی استکبار و کفر است که امر مشهود و واضحی است. آنچه در این زمینه ملاحظه می‏شود، ناشی از ایمان به خدا و توکل به خدا و وارد کردن عنصر معنویت در مبارزه است. اگر یک مبارزه با عنصر ایمان همراه نباشد، آسیب‏پذیر می‏شود. آن وقتی مبارزه موفق خواهد شد که در او ایمان به خدا و توکل به خدا وجود داشته باشد. روحیه‏ی دین را و ایمان حقیقی به وعده‏ی الهی و توکل به خدای متعال را باید در مردم تقویت کنید؛ حسن ظن به خدای متعال و به وعده‏ی الهی را باید در مردم تقویت کنید. خود ما هم بایستی به خدای متعال حسن ظن داشته باشیم. خدای متعال اصدق القائلین است؛ او به ما می‏گوید: «لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ او به ما می‏فرماید که: «من کان للَّه کان اللَّه له»؛ او می‏گوید که: از دشمن نهراسید، «ان کید الشّیطان کان ضعیفا». او به ما این را تلقین می‏کند؛ بیان می‏کند. خداوند متعال صادق است. ما اگر به وظیفه‏ی خودمان در این راه عمل بکنیم، برای خدا حرکت کنیم، برای خدا مبارزه کنیم، هدف را رضای خدا قرار بدهیم، بدون شک پیروزی نصیب خواهد شد.

جوانها باید به علم بپردازند. بارها من گفته‏ام، بازهم تکرار می‏کنم: اقتدار حقیقی یک ملت در گرو علم است. علم است که بقیه‏ی منابع و مایه‏های اقتدار را به کشور ارزانی می‏دارد. از علم غفلت نکنید؛ چه دانش‏آموزتان، چه دانشجوتان؛ در هر رتبه‏ای که هستید. مسئله‏ی علم، مسئله‏ی تحقیق، مسئله‏ی مهمی است در کنار انگیزه‏ی دینی. دین خیلی باارزش است. دین فقط برای آباد کردن آخرت نیست، دین دنیای شما را هم آباد می‏کند. دین به شما شور و نشاط و طراوت و تازگی می‏بخشد. دین به شما این روحیه را می‏دهد که در مقابل چشمتان همه‏ی این قدرتهای مادی کوچک بشوند، حقیر بشوند، تهدید آن‏ها اثر نکند، کار آن‏ها اثر نکند. بدانید پیروزی با شماست، نصرت الهی با شماست. همین ابرقدرت‏های تهدیدکننده- حالا دنباله‏های داخلی‏شان که جای خود دارند- و مراکز قدرت استکباری و تهدیدها، چاره‏ای جز عقب‏نشینی در مقابل یک ملت مقتدر و باایمان ندارند. به خدای متعال اعتماد داشته باشید، حسن ظن داشته باشید. اینی که خدا با تأکید می‏فرماید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقویٌّ عزیز»؛ بی‏شک، بدون تردید خدای متعال آن کسانی را که دین او را و اهداف او را یاری کنند، یاری خواهد کرد، این سخن راستی است، این وعده‏ی صادقی است. به این اعتماد کنید. با اقتدار، با عزم کافی، با تهذیب نفس، با خودسازی- هم خودسازی علمی و هم خودسازی اخلاقی- پیش بروید. إن شاء اللَّه روزی را خواهد دید که کشورتان به برکت مجاهدتهای شما در اوج افتخار و در قله‏ی اقتدار باشد.

به خدای متعال باید توکل کرد، به خدا باید اعتماد کرد، به خدای متعال باید حسن ظن داشت. خدای متعال وعده کرده است: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ آن کسانی که در راه نصرت دینِ خدا حرکت می‏کنند، وقتی حرکت کنند، خدا آن‏ها را نصرت می‏دهد. بله، طرف‏دار دین خدا باشیم، کاری هم انجام ندهیم، گوشه‏ی خانه بخوابیم، نصرتی وجود ندارد؛ اما وقتی‏که حرکت می‏کنیم برای نصرت دین خدا، ممکن است هزینه هم داشته باشد، اما نصرت قطعی است؛ همچنانی که از اول انقلاب تا امروز، در چالشهای گوناگون، ملت ایران پیروز شده است؛ این نصرت الهی است. در جنگ تحمیلی، هشت سال، تقریباً همه‏ی دنیای مطرح آن روز، پشت سر دشمن ما قرار گرفتند و با ما جنگیدند؛ آمریکا به آن‏ها کمک کرد، شوروی به آن‏ها کمک کرد، ناتو به آن‏ها کمک کرد، همسایگان بی‏انصاف به آن‏ها کمک کردند؛ پول دادند، امکانات دادند و همه‏ی این‏ها در مقابل جمهوری اسلامی قرار گرفتند و قصدشان تجزیه‏ی ایران بود، قصدشان جدا کردن خوزستان بود، قصدشان تصرف سرزمین بود، که بتوانند جمهوری اسلامی را به بی‏کفایتی متهم کنند و ساقط کنند؛ اما خدای متعال تو دهن آن‏ها زد و ملت ایران با صبر خود، با ایستادگی خود، با بصیرت خود، به دشمنان آن‏چنان ضربه‏ای وارد کرد که عقب‏نشینی کردند. این امکان همیشه در اختیار شماست.

انقلاب اسلامی، خیلی ریشه‏دار است؛ خیلی قوی است؛ خیلی ارکان مستحکمی دارد؛ و خدای متعال هم پشتیبان ماست؛ همین طور که من بارها از قول امام (رضوان اللَّه علیه) نقل کرده‏ام که فرمودند: من از اولی که وارد این قضیه شدیم، دیدم- یا احساس کردم- یک دست‏ قدرتی دارد کارها را پیش می‏برد. حقیقتاً همین‏جور است؛ و این را ایشان به من فرمودند. انسان این دست قدرت الهی را می‏بیند. البته این دست قدرت الهی، قوم و خویشی‏ای با ما ندارد- «من کان للَّه کان اللَّه له»، «إن تنصروا اللَّه ینصرکم»، «و لینصرنّ اللَّه من ینصره» - باید در خدمت این راه باشیم؛ خالصانه؛ آنچه که داریم، بیاوریم میدان و برای این راه تقدیم کنیم؛ تلاشمان و کارمان را برای این راه تقدیم کنیم. خدای متعال هم تفضل خواهد کرد؛ لطف خواهد کرد؛ امروز هم همین کار شده و خدای متعال تفضل کرده و سنگ دشمن به سوی خودش برگشته؛ تیرش کمانه کرده به طرف خودش؛ و نتوانستند از توطئه‏ای که کردند، طرفی ببندند.

در جنگ روانی و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی می‌‌آید که آنها را منهدم کند؛ به سراغ ایمانها، معرفتها، عزمها، پایه‌‌ها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور؛ دشمن به سراغ اینها می‌‌آید که اینها را منهدم بکند و نقاط قوت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند؛ فرصتهای یک نظام را به تهدید تبدیل کند. این کارهائی است که دارند میکنند؛ در این کار تجربه هم دارند، تلاش هم زیاد دارند میکنند، ابزار فراوانی هم در اختیارشان هست. باید ابعاد دشمن و ابعاد دشمنی را بدانیم تا بتوانیم بر او فائق بیائیم. البته ما مدد الهی داریم، کمک غیبی داریم بدون شک؛ این را انسان دارد مشاهده میکند؛ لکن ما مادامی که هوشیارانه، آگاهانه در میدان نباشیم، تدبیر لازم را به کار نبریم، کمک الهی به سراغ ما نخواهد آمد.

همان هواپیماهای اف 5 و اف 4 و اف 14 و این‏هائی که قرار بود بعد از پنج شش روز بکلی از کار بیفتد، هنوز دارد تو نیرو هوائی ما کار می‏کند! بیست و نُه سال از سال 59 می‏گذرد، هنوز دارند کار می‏کنند! البته تعدادی از آن‏ها توی جنگ آسیب دیدند، ساقط شدند، تیر خوردند، بعضیشان از رده خارج شدند، اما از این طرف هم در قبال این ریزش، رویشی وجود داشت؛ مهندسین ما در دستگاه‏های ذی‏ربط توانستند قطعات درست کنند، خلأها را پر کنند و بعضی از قطعات را علی‏رغم تحریم، به کوری چشم آن تحریم‏کننده‏ها، از راه‏هائی وارد کنند و هواپیماها را سرپا نگه دارند. علاوه بر این‏ها، از آن‏ها یاد بگیرند و دو نوع هواپیمای جنگی خودشان بسازند. الآن شما می‏دانید که در نیروی هوائی ما، دو نوع هواپیمای جنگی- البته عین آن هواپیماهای قبلیِ خود ما نیست، اما بالاخره از آن‏ها استفاده کردند. مهندس است دیگر، نگاه می‏کند به کاری، تجربه می‏اندوزد، خودش طراحی می‏کند- هواپیمای دو کابینه‏ی برای آموزش و یک کابینه‏ی برای تهاجم نظامی، ساخته شده است. علاوه بر اینکه همانهائی هم که داشتیم، هنوز داریم و توی دستگاه‏های ما هست.
این، توکل به خداست؛ این، صدق وعده‏ی خداست. وقتی خدای متعال با تأکید فراوان و چندجانبه می‏فرماید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ بی‏گمان، بی‏تردید، حتماً و یقیناً خدای متعال نصرت می‏کند، یاری می‏کند کسانی را که او را، یعنی دین او را یاری کنند- وقتی خدا این را می‏گوید- من و شما هم می‏دانیم که داریم از دین خدا حمایت می‏کنیم، یاریِ دین خدا می‏کنیم. بنابراین، خاطرجمع باشید که خدا نصرت خواهد کرد.
بعد از آغاز جنگ تحمیلی هم ده‏ها بار- حالا اگر ریزهایش را بخواهیم حساب کنیم، بیش از این حرفها شاید بشود گفت؛ هزارها بار، اما حالا آن رقمهای درشت را آدم بخواهد حساب کند- ما نصرت الهی را دیدیم؛ کمک الهی را دیدیم. یکی‏اش همین آمدن اسرا بود. ما حدود پنجاه هزار اسیر پیش عراق داشتیم؛ پنجاه هزار. او هم یک‏خرده کمتر از این، در همین حدودها، اسیر دست ما داشت. منتها فرقش این بود که اسیرهائی که او پیش ما داشت، همه نظامی بودند، اسیرهائی که ما پیش او داشتیم، خیلی‏شان غیر نظامی بودند. توی همین بیابانها مردم را جمع کرده بودند، برده بودند. من وقتی‏که جنگ تمام شد، به نظرم رسید که پس گرفتن این اسیرها از صدام، احتمالًا سی سال طول می‏کشد؛ سی سال! چون تبادل اسرا را در جنگهای معروف دیده بودیم دیگر. در جنگ بین‏الملل، جنگ ژاپن، بعد از گذشت بیست سی سال، هنوز یک طرف مدعی بود که ما چند تا اسیر پیش شما داریم؛ او می‏گفت نداریم؛ چک‏چونه، بنشین برخیز؛ تا بالاخره به یک نتیجه‏ای می‏رسیدند. باید صد تا کنفرانس گذاشته بشود، نشست و برخاست بشود، تا ثابت کنیم که بله، فلان تعداد اسیر هنوز باقی‏اند؛ آن هم قطره‏چکانی. صدام این‏جوری بود دیگر؛ آدم بدقلق، بداخلاق، خبیث، موذی، هر وقت احساس قدرت کند، حتماً قدرت‏نمائی‏ای از خودش نشان بدهد؛ این‏جور آدمی بود؛ صدام طبیعتش خیلی طبیعت پستِ دنی‏ای بود. آدم‏های پست و دنی هرجا احساس قدرت بکنند، آن‏چنان منتفخ می‏شوند که با آن‏ها اصلًا نمی‏شود هیچ مبادله کرد؛ هیچ. آن وقتی‏که احساس ضعف می‏کنند، در مقابل یک قوی‏تری قرار می‏گیرند، از مورچه خاکسارتر می‏شوند! دیدید دیگر؛ صدام به آمریکائی‏ها التماس می‏کرد. قبل از اینکه آمریکائی‏ها به عراق حمله کنند- این دفعه‏ی اخیر- التماس می‏کرد که بیائید با ما بسازید، همه‏مان علیه جمهوری اسلامی متحد بشویم. منتها شانسش نیامد دیگر که آمریکائی‏ها از او قبول کنند.
من می‏گفتم سی سال طول می‏کشد که اسرا آزاد بشوند. خدای متعال صحنه‏ای درست کرد و این احمق قضیه‏ی حمله‏اش به کویت پیش آمد، احساس کرد که اگر بخواهد با کویت بجنگد- البته جنگش با کویت به قصد تصرف کامل کویت بود- احتیاج دارد به اینکه از ایران خاطرش جمع باشد؛ این هم با بودن اسرا امکان‏پذیر نیست. اول نامه نوشت به رئیس‏جمهور وقت و به نحوی به بنده، چون از این طرف جواب درستی نگرفت، بنا کرد اسرا را خودش آزاد کردن، که دیگر آن‏هائی که یادشان است، یادشان هست. یکهو خبر شدیم که اسرا از مرز دارند می‏آیند؛ همین طور پشت سر هم گروه گروه آمدند، تا تمام شد. این کار خدا بود، این نصرت الهی بود. و دیگر همین طور از این قضایا تا امروز.

ما در جمهوری اسلامی ایران سعی کردیم به تعالیم قرآن عمل کنیم؛ قدری موفق شدیم. به همان اندازه خدای متعال بالمعاینه به ما اثر این عمل کردن را نشان داد. در کار خدای متعال خلف وعده نیست: «و من اصدق من اللَّه قیلا». اگر خدای متعال به مؤمنین وعده‏ی نصرت می‏دهد، وعده‏ی استخلاف در ارض می‏دهد، وعده‏ی عزت می‏دهد، این وعده‏ها راست است. علت اینکه ما این وعده‏ها را در عرصه‏ی زندگی خودمان نمی‏بینیم، این است که ما به شرائط الهی عمل نمی‏کنیم؛ «و اوفوا بعهدی اوف بعهدکم»؛ شما با پیمان من، به امر من عمل بکنید، من هم به آن پیمان عمل می‏کنم؛ خدای متعال این‏جوری گفته دیگر. این درس بزرگ ماست.

این درس بزرگی است، هم برای دشمنان امت اسلامی که خواسته‏اند با زور و سرکوب، دولتی و ملتی جعلی و فرمایشی بسازند و با مرور زمان، آن را به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل کرده و چنین تحمیل ظالمانه‏ئی را در جهان اسلام، عادی‏سازی کنند. و هم برای امت اسلامی و به‏ویژه جوانان غیور و وجدانهای بیدار آن، تا بدانند که مجاهدت در راه بازگرداندن حق پایمال‏شده، هرگز ضایع نمی‏شود و وعده‏ی خداوند راست است که فرمود:
أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ. الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ.

بدانید که" ما وَدَّعَک رَبُّک و ما قَلی" و بدانید که" و لَسَوفَ یُعطِیک رَبُّکَ فَتَرضَی" إن شاء الله بااین‏حال حوادث خونین و فاجعه‏بار غیر نظامیان فلسطینی بخصوص کودکان مظلوم و معصوم، دلهای ما را غرق خون کرده است. حوادث ناشی از جنایتهای غاصبان فلسطین که هر روز چندین بار از همه‏ی کانالهای تلویزیونی ما پخش می‏شود ملت ما را ماتم‏زده و عزادار ساخته است. اعظَمَ الله لَکُم الجَزاء وَ عَجَّل لَکُم النَّصر، بدانید که وعده‏ی خدا راست است که فرمود:" وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیز" و فرمود:" وَ مَن جاهَد فَإنّما یُجاهِدُ لِنَفسه ..."

این پیروزی‏ها یکسره محصول جهاد و اخلاص است. آنگاه که صدای خدا از حلقوم بندگان خدا به گوش رسید؛ آنگاه که همت و نیروی مجاهدان راه حق به میدان آمد؛ و آنگاه که مسلمان به عهد و قرار خود با خدا عمل کرد، خدای علیّ قدیر نیز وعده‏ی خود را محقق ساخت و مسیر تاریخ عوض شد: «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُم» «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ» «وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیز» «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الأَشْهادُ»
این هنوز آغاز راه است. ملتهای مسلمان هنوز گردنه‏های دشواری بر سر راه دارند. عبور از این گردنه‏ها نیز جز با ایمان و اخلاص، جز با امید و جهاد، جز با بصیرت و صبر، میسّر نخواهد گشت. با یأس و منفی‏بافی، با بی‏تفاوتی و بی‏همتی، با بی‏صبری و شتابزدگی، با بدگمانی به صدق وعده‏ی الهی، این راه طی نخواهد شد.

امروز دنیای اسلام افق روشنی در مقابل خود مشاهده می‏کند. دشمنان بزرگ و مستکبران گردن‏کلفت عالم که همه‏ی دنیا در اختیار آن‏ها هست، امروز در مقابل خیزش امتهای مسلمان و بیداری ملتهای مسلمان احساس ناتوانی می‏کنند؛ راه بر روی آن‏ها بسته است و این نشان‏دهنده‏ی وعده‏ی الهی است که فرمود: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقویٌّ عزیز». و فرمود: «و نرید ان نمنّ علی الّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم ائمّة و نجعلهم الوارثین». این‏ها وعده‏ی الهی است. و فرمود: «و اللَّه غالب علی أمره». این وعده‏های الهی به برکت بیداری و حرکت مسلمانها بتدریج خود را نشان می‏دهد.

شما جوانان عزیزی که امروز در مجموعه‏ی بسیج حضور دارید و نیروی مقاومت، سازماندهی شما را بر عهده گرفته است، احساس و تلقیتان از مسئولیت یک انسان در قبال اسلام باید این باشد که می‏توانید مؤثر باشید، می‏توانید این حرکت عظیم را سرعت ببخشید، می‏توانید گره‏هائی را باز کنید، می‏توانید در مقابل تهاجمهای گوناگون ایستادگی کنید؛ چه تهاجم سیاسی، چه تهاجم تبلیغاتی، چه جنگهای روانی و چه احیاناً تهاجم نظامی. و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و کشور ما به این حضور مردمی و پرانگیزه و برخاسته‏ی از ایمان، حد اکثر نیاز را دارد؛ چون اتکاء این نظام به خدا و عوامل الهی است و مهم‏ترین عوامل الهی همین ایمان‏های مردمی است؛ «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین». خداوند به پیغمبرش می‏فرماید: خدا تو را به وسیله‏ی نصرت خود و به وسیله‏ی مؤمنین تأیید کرد. یعنی یکی از مظاهر نصرت الهی، اعمال قدرت الهی، نصرت مؤمنین است.

امروز دنیای اسلامی باید برای عزت خود تلاش کند؛ برای استقلال خود تلاش کند؛ برای پیشرفت علمی و قدرت معنوی خود، یعنی تمسک به دین و توکل به خدا و یقین به کمک خدا تلاش کند. و «عداتک لعبادک منجزة». این وعده‏ی الهی است؛ وعده‏ی منجّز الهی است که «و لینصرنّ اللَّه من ینصره». با اعتماد به این وعده، وارد میدان تحرک و عمل بشوند. این عمل، فقط تفنگ دست گرفتن نیست؛ این عمل، عمل فکری است، عمل عقلانی است، عمل علمی است، عمل اجتماعی است، عمل سیاسی است؛ همه برای خدا و همه در راه اتحاد دنیای اسلام. از این، هم ملتها منتفع می‏شوند، هم دولتهای اسلامی. دولتهای اسلامی اگر متصل به دریای بیکران امت اسلامی باشند، قوی‏تر خواهند شد، تا متکی باشند به سفیر امریکا و فلان سیاستمدار امریکایی؛ این، برای آن‏ها قدرت نمی‏آورد. اما اگر دولتهای اسلامی به دنیای اسلام، به امت اسلامی و به این دریای عظیم و خروشان متصل شوند؛ به هم نزدیک شوند، چرا استکبار بتواند یک دولت اسلامی را هدف قرار بدهد و او را از دیگران جدا کند؛ به حساب او برسد، بعد برود سراغ یک دولتِ دیگر؟ همه باید به این مسئله توجه کنند. دولتهای اسلامی، متحد و منسجم باشند و بدانند که می‏توانند.

اگر امت اسلامی به هویت اسلامی خود توجه می‏داشت، معضلی به نام اسرائیل در منطقه به وجود نمی‏آمد. امت اسلامی را از عرصه‏ی تحولات منطقه- یعنی خانه‏ی خودش- کنار گذاشتند و در غیابش، بر علیه او تصمیم‏گیری کردند. امت اسلامی در طول سالهای متمادی به وظایفی که بر عهده‏ی او بود، عمل نکرده است؛ در این هیچ تردیدی نباید کرد. ما باید تقصیر خودمان را بفهمیم و بدانیم. اگر ما به تنبلی و راحت‏طلبی و ذلت تن نمی‏دادیم، دشمن نمی‏توانست بر ما مسلط شود. ما عقب ماندیم و در این عقب‏ماندگی، مقصریم. لیکن امروز ورق برگشته است. امروز دنیای اسلام به هویت خود واقف شده است. این امت از همه‏ی عناصر عزت- که در متن دین شریف اسلام و قرآن کریم وجود دارد- باید استفاده کند. اول توجه به خدا و تمسک به قانون الهی است؛ توکل به خداست؛ اعتماد به خداست. خداوند متعال آن کسانی را که «الظّانّین باللّه ظنّ السّوء»؛ سوءظن به خدا دارند، ملامت می‏کند؛ می‏فرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب الله علیهم»؛ آن کسانی که نصرت الهی را در صورت حضور در میدان عمل انکار می‏کنند، خودشان را باید ملامت کنند. اگر ما در میدان عمل وارد شویم، خدای متعال به ما کمک خواهد کرد؛ هم قول قطعی قرآن و وعده‏ی حتمی الهی است، هم مشاهدات دوران زندگی خودِ ماست. تاریخ اسلام هم برای مسلمین سرشار از تجربه است، که هرجا همت گماشتند، وارد شدند و متمسک به قدرت الهی شدند، خدای متعال آن‏ها را کمک کرد. کمک و نصرت الهی حتمی است؛ منتها شرط این نصرت، حضور در میدان عمل است: «و لینصرنّ الله من ینصره»؛ آن کسی که خدا را نصرت کند، خدا او را نصرت خواهد کرد. با نشستن، با تنبلی کردن، با توهمات دلخوش کردن، با مصالح امت اسلامی بازی کردن و هوای نفس را بر مصالح امت اسلامی ترجیح دادن، نصرت الهی خود را نشان نخواهد داد.

چرا همین حزب اللّه لبنان- یک‏مشت جوان، بدون سازوبرگهای معمولی سیاسی و نظامی و اقتصادی متداول دنیا- بر یک ارتش کاملًا مجهز و مورد توجه و اعتماد قدرتهای بزرگ جهانی، پیروز شد؟ چون به برکت اسلام، اتکاء به نفس داشت. این که می‏گویم عمل به اسلام، این است که ما حرف و وعده‏ی قرآن را قبول داشته باشیم، معنایش این است که وقتی قرآن می‏گوید «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقوی عزیز»، این را باور کنیم. اگر نصرت خدا کردید، «لینصرنّ الله»، خدا شما را نصرت می‏کند. «انّ الله غالب علی امره»، این را باور کنیم. این معرفت قرآنی به ما یک چنین باوری را می‏دهد؛ آن وقت ثمره و نتیجه‏اش در بیداری ملتها، در ضعف روزافزون قدرتهای متجاوز و در به هم خوردن برنامه‏ی متجاوزان و مستکبران برای کشورهای مسلمان، اینجاها ظاهر می‏شود.

امروز طاغوت اعظم در دنیا، رژیم ایالات متحده امریکاست؛ زیرا صهیونیسم را او به وجود آورده است و آن را تأیید می‏کند. امریکا جانشین طاغوت اعظم قبلی یعنی انگلیس است. امروز تجاوز رژیم ایالات متحده و همفکرانش و همکارانش، دنیای اسلام را در وضعیت دشواری قرار داده است و دنیای اسلام در پیشرفت خود، در موضع‏گیری خود، در ترقی مادی و معنوی خود، زیر فشار امریکا و همکاران و همفکران اوست. در همین تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان در این یک ماه اخیر- که به این حماسه بزرگ اسلامی از سوی حزب اللّه منتهی شد و نصرت الهی بر این‏ها نازل شد- امریکا صریحاً وارد میدان جنگ شد و فقط به حمایت زبانی و مالی و سیاسی اکتفا نکرد و برای رژیم صهیونیستی تسلیحات فراهم کرد، فرستاد و کمک کرد. در واقع این جنگ را آمریکاییها خواستند و آن‏ها شروع کردند. امروز طاغوت اعظم آمریکاییها هستند.

آنچه شما با جهاد و مقاومت بی‏نظیر خود به امت اسلامی هدیه کرده‏اید از حد توصیف این‏جانب بالاتر است. جهاد دلاورانه و مظلومانه‏ی شما که نصرت الهی را به شما ارزانی داشت، بار دیگر ثابت کرد که سلاح‏های مدرن و مرگ‏بار در برابر ایمان و صبر و اخلاص، ناکارآمد است و ملتی که ایمان و جهاد دارد مغلوب سیطره‏ی قدرتهای ستمگر نمی‏شود. پیروزی شما پیروزی اسلام بود. شما توانستید به حول و قوه‏ی الهی ثابت کنید که برتری نظامی، به ابزار و سلاح و هواپیما و ناو و تانک نیست، به قدرت ایمان و جهاد و فداکاری همراه با عقل و تدبیر است. شما برتری نظامی خود را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کردید؛ تفوق معنوی خود را در ابعاد منطقه‏ئی و جهانی تثبیت نمودید؛ افسانه‏ی شکست‏ناپذیری و هیبت دروغین ارتش صهیونیست را به سخره گرفتید؛ و آسیب‏پذیری رژیم غاصب را به نمایش گذاشتید. شما به ملتهای عرب، عزت بخشیدید و توانائیهای آنان را که دهها سال به‏وسیله‏ی تبلیغات و سیاستهای استکباری، انکار شده بود، در صحنه‏ی عمل به همه نشان دادید.
آنچه اتفاق افتاد حجتی از سوی خداوند بر همه‏ی دولتها و ملتهای اسلامی و به‏ویژه در منطقه‏ی خاورمیانه است. شما بار دیگر مصداق این کلام نورانی قرآن شدید:
قَدْ کانَ لَکُمْ ءَایَةٌ فی فِئَتَینِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقاتِلُ فی سبِیلِ اللهِ وَ أُخْرَی کافِرَةٌ یَرَوْنَهُم مِثْلَیْهِمْ رَأْی الْعَینِ وَ اللهُ یُؤَیِّدُ بِنَصرِهِ مَن یَشاءُ إِنَّ فی ذَلِک لَعِبرَةً لأُولی الأَبْصارِ.
این أولو الأبصار، امروز توده‏های میلیونی و جوانان غیور و مؤمن در کشورهای منطقه، و سیاسیون سالم، و زمامداران و رهبران مستقل و خردمندند.

عامل اصلی پیشرفت امام بزرگوار ما و موفقیت او این است که به یک اصل قرآنی، به یک حقیقت قرآنی، با همه‏ی وجود، با همه‏ی دل، ایمان آورد و با همه‏ی توان در راه آن تلاش و کار کرد. آن اصل قرآنی همان چیزی است که در این آیه‏ی شریفه‏ی «ان تنصروا اللّه ینصرکم و یثبت اقدامکم» و در آیات متعدد دیگر از آن یاد شده و بر آن تأکید شده است: اگر خدا را نصرت کنید، خدا هم شما را نصرت خواهد کرد؛ اگر در راه خدا قدمی بردارید، خداوند متعال هم شما را ده‏ها و صدها قدم جلو خواهد برد. این، اصل قرآنی و یک حقیقت است؛ یک قانونی الهی است. نصرت خدا به معنای نصرت دین اوست. دین خدا، فقط طهارت و نجاست نیست، فقط اعمال ظاهری دینی نیست؛ دین خدا یعنی برنامه‏ی سعادت بشر در دنیا و آخرت. این برنامه همان‏طور که ضامن رشد و اعتلای معنوی جوامع بشری است، ضامن زنده کردن استعدادهای فکری و رشد دادن به شخصیت و توانایی‏های آن‏ها هم هست. دین خدا همچنانی که به معنویت نظر دارد، به زندگی دنیایی انسان هم نظر دارد و برای خوشبختی انسان برنامه دارد. امیر المؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در نهج البلاغه، هدف از بعثت نبی مکرم اسلام را این‏گونه معین می‏کند: «لیثیروا لهم دفائن العقول»؛ تا گنجینه‏های خرد را در درون‏ مردم استخراج کند و به فعلیت برساند. در زیارت اربعین سیّدالشّهداء (علیه‏السّلام) هم می‏خوانیم: «لیستنقذ عباده من الجهالة و حیرة الضلالة»؛ قیام حسینی برای این است که ابرهای جهل و غفلت را از افق زندگی انسان‏ها برطرف کند و آن‏ها را عالم کند؛ آن‏ها را به هدایت حقیقی برساند. نصرت خدای متعال در واقع معنایش این است که در جهت احیای سنت‏های الهی قدم برداریم؛ در طبیعت و جامعه اثر بگذاریم؛ در بیدار کردن فطرت‏ها اثر بگذاریم؛ برای نجات انسان از مجموعه‏ی عوامل بدبختی و تیره‏روزی تلاش کنیم. این، نصرت ماست برای دین خدا. امام برای نجات و رهایی کشور و ملت خود، این حقیقت قرآنی را به کار گرفت و خدا را نصرت کرد؛ قیام و اقدام کرد. خدای متعال هم او را نصرت کرد و به حرکت او برکت بخشید؛ به یک‏قدم او صد قدم پاسخ گفت. ما نصرتی را که خودمان در باره‏ی دین خدا می‏کنیم- نسبت این را- با نصرتی که خدا می‏کند، اگر بخواهیم بسنجیم، از نسبت یک به صد و یک به هزار هم بیشتر است. ما یک‏قدم برمی‏داریم؛ اما خداوند متعال نصرتش را وقتی شامل حال ما می‏کند، در حقیقت صد و هزار قدم ما را به جلو می‏برد. بنابراین، فاصله‏ی بین نصرت ما و نصرت خدا، بسیار زیاد است.

شما برای همفکری و چاره‏جویی در باره‏ی بزرگترین مصیبتی که در تاریخ معاصر با دسیسه‏های استعمار بر امت اسلامی وارد شده؛ یعنی اشغال فلسطین و قدس شریف، گرد هم آمده‏اید. همزمانی این اجلاس با سالروز ولادت رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در سالی که ملت ایران آن را به نام مبارک آن حضرت مزین کرده است، باید برای همه‏ی ما الهام‏بخش مجاهدت و اتحاد و عزم راسخ و اعتماد به وعده‏ی الهی باشد و زمینه‏ساز رحمت و نصرت خداوند گردد؛ إن شاء اللّه.

این‏جانب با قلبی اندوهگین، این مصیبت را به پیشگاه مقدس حضرت بقیة اللّه الاعظم (روحی فداه)، و نیز به ملت بزرگ عراق و به مراجع معظم و حوزه‏های علمیه و دولت مردمی عراق تسلیت می‏گویم و با تضرع و ابتهال از خدای متعال نصرت کامل را برای ملت عراق مسئلت می‏کنم و از حضرتش می‏خواهم که قربانیان این حادثه‏ی تلخ را با مولایشان امام موسی بن جعفر الکاظم (علیه‏السّلام) محشور فرماید و به مصدومین شفای عاجل و به همه‏ی مصیبت‏دیدگان صبر و شکیبایی و اجر وافر عنایت فرماید.

قلم ناتوان این‏جانب قادر نیست همت بلند و انگیزه‏ی عمیق و بصیرت نافذ و شور مخلصانه‏ی شما را توصیف کند. شما در دو جمعه‏ی پی‏درپی با اقدامی پرمعنا و پیامی رسا، بار دیگر عظمت خود را به جهانیان نشان دادید و قدرت خود را به رخ بدخواهان و دشمنان کینه‏توز کشیدید. شما عزم راسخ خود را بر دفاع از استقلال ملی فریاد زدید. شما پایبندی خود را به حراست شجاعانه از منافع کشور و نظام جمهوری اسلامی که تأمین‏کننده‏ی همه‏ی آرمان‏های اسلامی و انقلابی است، در عمل ثابت کردید. شما نمایش باشکوهی از همبستگی ملی و مشارکت عمومی در برابر چشم دوست و دشمن قرار دادید و راز استحکام و اقتدار خود در رویارویی با زیاده‏خواهی‏های استکباری را مجسم ساختید. اینک دشمن شما علی‏رغم یاوه‏گوئیهای خود، در برابر عظمت و شفافیت مردم‏سالاری شما، در دل خود تحقیر می‏شود و امت بزرگ اسلامیِ گسترده در سراسر جهان، از ظرفیت و توانائی نظام اسلامی که مظهر هویت جمعی مسلمانان است به خود می‏بالد.
این پیروزی درخشان ملت مظهر رحمت الهی بر شما مردم مؤمن و جوانان صادق و صالح و نصرتی از سوی حضرت احدیت است. این‏جانب خاشعانه جبهه‏ی سپاس بر خاک می‏نهم و دوام لطف و رحمت و نصرت ذات اقدس الهی را برای شما ملت عزیز و وفادار مسئلت می‏کنم و خود و شما را به شکر و ذکر و خضوع و رفق و مدارا توصیه می‏نمایم.

خدای متعال دو اجر بزرگ به این‏ها داد: یکی شهادت- که متعلق به خود آن‏هاست- یکی هم نجات این کشور، حفظ آبروی ملت ایران و حفظ آبروی امام. مگر شوخی است؟ در دوران تسلط مادی‏گری در دنیا، یک مرد معنوی بلند می‏شود؛ یک ملت مؤمن و مخلص و پُرشور زیر پرچم او حرکت می‏کنند؛ میلیون‏ها دل، میلیون‏ها انسان و میلیون‏ها اراده در هم تنیده می‏شوند و نظام جمهوری اسلامی را به وجود می‏آوردند- که به تنهایی در مقابل دنیای استکبار ایستاده است- آن‏وقت دشمن حقیر و حکومت خودکامه‏ی خون‏ریزِ جلادی مثل حکومت بعثیِ صدام بیاید و امریکا و شوروی و اروپای آن روز و مرتجعان منطقه هم به او کمک کنند تا بر این نظام و این ملت و این کشور غلبه پیدا کند؛ مرزهای او را بشکند؛ خاکش را بگیرد و آبروی این ملت را بریزد؛ این چیز کمی بود؟ خدای متعال نگذاشت. دست نصرت خدا از آستین بچه‏های شما بیرون آمد و اسلام یاری شد. هزاران هزار نفر رفتند در جبهه‏ها جنگیدند؛ از جان مایه گذاشتند؛ از خواب و خوراک گذشتند؛ از گرمای روزهای سرد زمستان در کنار پدر و مادرشان گذشتند؛ از پای کولر و آب خنکِ یخچال در گرمای تابستان گذشتند؛ سختی‏ها را به خودشان خریدند؛ عده‏یی از آن‏ها جانشان را دادند؛ عده‏یی از آن‏ها سلامتشان را دادند، که الآن دارید می‏بینید و جلوی چشم ما هستند- این جانبازان عزیز- عده‏یی در دست دشمن اسیر شدند. خدای متعال به این تلاشِ جانانه و مخلصانه برکت داد؛ «و اخری تحبّونها نصر من الله و فتح قریب و بشّر المؤمنین»؛ خدا نصرت خودش را بر این ملت نازل کرد. خدا نصرتش را به آدم‏های تنبل و بی‏مجاهدت نمی‏دهد. خدا از انسان‏های بیکاره و تنبل و بی‏خیال و لاابالی حمایت نمی‏کند؛ و لو مؤمن باشند.

خشم عمومی در همه جای ایران گسترده بود؛ منتها مثل همه‏ی حوادث دیگر لازم بود نقطه‏ی آغازینی به وجود بیاید؛ قهرمانی پا وسط میدان بگذارد و شروع کند. این شروع‏کننده، مردم قم و حوزه‏ی علمیه‏ی قم بودند؛ اهمیت قضیه اینجاست. انگیزه، اسلام؛ هدفها، تعریف‏شده‏ی به وسیله‏ی معرفت ایمانی و اسلامی؛ امید به حمایت الهی و تکیه به نیروی مجاهدت ملی؛ این مجموعه‏ی آن چیزی بود که ملت ایران، چه در نوزده دی، چه در حوادثی که پس از آن به برکت نوزده دی پیش آمد، آن را در خود جمع کرده بود. این حادثه، طوفان را آغاز کرد؛ طوفانی که هلاک در آن، برای نیروهای ضد حق، نیروهای طغیان و نیروهای شر قطعی شده بود. «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر انّ الارض یرثها عبادی الصالحون»؛ این وعده‏ی الهی است. حق تا وقتی از مردم پشتیبانی نداشته باشد، یک واقعیت ذهنی و یک حقیقت معنوی است؛ نمی‏شود توقع داشت در جایی تحقق و استقرار پیدا کند. اما وقتی به دنبال حق، نیروی ایمان انسانها بسیج شد و به راه افتاد، حق طبق طبیعت نظام هستی است؛ لذا تحقق پیدا می‏کند، و تحقق پیدا کرد. اگر در طول تاریخ طولانیِ امت اسلامی، از قرون اولیه تا امروز، از وقتی ضعف مسلمانها شروع شد، می‏بینیم حق مظلوم و مقهور واقع شد، به‏خاطر همین کمبود بود؛ چون نیروی مؤمنِ انسانی شانه‏ی خودش را زیر بار حق نداده بود تا حق را در جامعه عَلَم کند؛ پرچم حق را برافراشته کند؛ ستون حق را در زمین حیات و زندگی مردم استقرار ببخشد؛ لذا همین چیزی شد که می‏بینید: زندگی امت اسلامی به این روزِ فلاکت‏بار افتاد که در بسیاری از نقاط جهان ما شاهدش هستیم. ولی ملت ایران قانون الهی را عمل کردند؛ یعنی حق را متحمل شدند؛ شانه زیر بار تحقق حقیقت الهی دادند؛ وارد میدان شدند؛ خدای متعال هم نصرت را- همچنان که در قرآن مکرر وعده کرده است- برای این‏ها ارزانی داشت. این کار از قم شروع شد. این روز را مهم بدانید؛ این روز یک مقطع تاریخی است. برای نگهداری آن و گسترش دادن مفاهیمی که در این حادثه وجود دارد، باید تلاش و مجاهدت کرد.

توفیق و سعادت و کامیابی همه‏ی شما برادران و خواهران و همه‏ی کارگران عزیز و معلمان عزیز و مسئولانی را که دست‏اندرکار این عزیزان هستند، از خدای متعال مسئلت می‏کنم و نصرت اسلام و مسلمانان سراسر جهان، بخصوص کشورهای مظلوم را از خداوند متعال خواستارم.

شک نیست که در مصاف حق و باطل، پیروزی از آن حق و شکست و زوال، سرنوشت باطل است، مشروط بر آنکه جبهه حق از نیروی مادی و معنوی خویش به گونه‏ای درست بهره بگیرد و با خردمندی و تلاش شایسته و با استقامت و امید و با توکل به خدا و اعتماد به نفس، راه درست را بجوید و بپیماید.
در این صورت امداد و نصرت الهی، حق مسلمی است که وعده قرآنی برای او مقرر فرموده است: «ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» و: «لینصرن الله من ینصره» و: «ان الارض یرثها عبادی الصالحون».

مسؤولان محترم هم در وزارت جهاد كشاورزی خدمت خود را مقدّس بدانند. كار آنها بسیار مهم و یكی از انسانی‌ترین كارهاست. البته خداوند متعال هم تفضّل و لطف خواهد كرد. هرجا شما تلاش و مجاهدت كنید، مطمئن باشید كمك الهی بالای سرتان است. بله؛ اگر تنبلی كنیم، كنار بنشینیم، محاسبه بد بكنیم و فریب بخوریم، كمك الهی از ما گرفته خواهد شد. دیگر نباید از خدا شكایت كنیم كه چرا به ما كمك نكرد؛ از خودمان باید شكایت كنیم و خودمان را باید ملامت نماییم. كسانی كه تلاششان مؤثّر است، اگر وارد میدان كار و تلاش شوند و از اراده و فكر و جان و جسمِ خودشان مایه بگذارند، حتماً كمك الهی بالای سر آنها و در اختیار آنهاست.

آنچه ما را در مقابل توطئه‏ی دشمن، پایدار می‏کند، ایمان به خدا و اعتماد به وعده‏ی الهی است. وعده‏ی الهی این است که: «و لینصرنّ الله من ینصره»؛ آن کسی که دین خدا را نصرت کند؛ آن کسی که طبق دستور الهی نیروهای خود را در راه نجاح و فلاح و صلاح به میدان بیاورد، خدای متعال او را تنها نخواهد گذاشت و او را موفّق و پیروز خواهد کرد. تجربه‏ی ما هم همین را نشان می‏دهد.

اکنون آن دشمن عنود که نخستین ضربات را از رزمندگان اسلام دریافت کرده و به لبه‏ی پرتگاه ذلّت و نابودی کشانده شده بود، از صحنه حذف شده و در لجنزار ذلت و ناکامی و خسران دنیوی و اخروی سقوط کرده است، و شهیدان و جانبازان و دیگر دلاورمردان عرصه‏ی دفاع و جهاد و خانواده‏های صبور و پرگذشت آنان تجربه‏ی درخشان دیگری را در تاریخ بشریت ثبت کرده‏اند.
این تجربه‏ی درس‏آموز، سرمشق همیشگی ملت بزرگ ایران و الگوی موفقی در برابر چشم همه‏ی ملتهای مسلمان است.
و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقویٌّ عزیز. صدق اللّه العلی العظیم‏

«سکینه» ناشی از اعتماد و حسن ظنّ به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب می‏کنید و در راه آن هدف به تلاش می‏پردازید، خدای متعال در اینجا وعده‏ی نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. یک‏وقت هست شما هدف و آرمان را غلط انتخاب کرده‏اید؛ یک‏وقت هست هدف و آرمان را درست انتخاب کرده‏اید؛ اما تحرّکی ندارید و تلاش و مجاهدتی نمی‏کنید. اینجا انتظار کمک الهی بی‏مورد است. مسلمانان اهداف و آرمان‏هایشان اهداف و آرمان‏های خوبی بود؛ اما قرنها به‏خاطر اینکه تحرّکی در آن‏ها وجود نداشت، توسری خوردند. الآن هم هرجایی که می‏بینید مسلمانان دچار تحقیر و تذلیل می‏شوند، به‏خاطر همین عدم تحرّک و عدم مجاهدت است، و الّا آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعاً هست. البته نصرت الهی به معنای این نیست که آزمایشهای دشوار و سخت نیست؛ چرا: «و لنبلونّکم بشی‏ءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات»؛ این‏ها هست و همه‏ی این‏ها در سرِ راه مبارزه وجود دارد؛ اما «و بشّر الصّابرین». صبر یعنی ایستادگی؛ تداوم راه؛ این مورد بشارت الهی است؛ یعنی پیروزی نصیب خواهد شد.

این‏جانب با قلبی مالامال از حزن و ماتم و با استغاثه به خداوند ذو الجلال و الإکرام برای نصرت این مظلومان، همدردی، رسیدگی، همبستگی و اهتمام به رفع مشکلات حیاتی مردم شریف عراق را وظیفه‏ای اسلامی و انسانی می‏دانم و از شما ملّت شریف می‏خواهم به این وظیفه‏ی مهم اقدام کنید و به یاری برادران و خواهران مظلوم و ستم‏دیده خود بشتابید و کمک‏های مالی و انسانی خود را برای امدادرسانی به طرز متناسب و محترمانه، به‏وسیله‏ی متصدیان این کار در اختیار آنان قرار دهید.

آنچه از روح جوانی و دانشجویی انتظار می‏رود، خنثی کردن جوانانه و شجاعانه‏ی این شبیخون فاجعه‏بار است. دفتر تحکیم وحدت و دیگر مجموعه‏های دانشجویی باید این مسئولیت را به دوش خویش حس کنند. همّت و اراده‏ی شما و تصمیم قاطعتان بر خسته نشدن از خباثتها و حماقتها، مهم‏ترین سرمایه‏ی شما است. از خدای متعال کمک بخواهید و ارواح طیبه اولیای خدا و شهدای راه حق را به مدد بطلبید و با استقامت در این راه به پیش روید و خدا با ما است. و لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُه‏.

خدای متعال نعمتهای زیادی به ما داده است. شکرگزاری این نعمتها بر ما واجب است. شکرگزاری به این است که در هرجا هستیم- بنده، شما، دولت، مسئولان گوناگون اجرایی و مسئولان قضائی- به وظیفه‏ی خود عمل کنیم و آنچه را که احساس می‏کنیم بیننا و بین اللّه وظیفه‏ی ماست، انجام دهیم. «و لینصرنّ الله من ینصره »؛ بدون تردید نصرت الهی پشت سر چنین حرکت و انگیزه‏ای وجود دارد؛ کمااینکه تا امروز هم وجود داشته و بعد از این هم این طور خواهد بود.

امیدواریم خدای متعال برکات و فضل خود را بر ملت فلسطین و بر دنیای اسلام نازل کند و آن‏ها را مشمول لطف و نصرت خود قرار دهد. ما آفاق را روشن می‏بینیم. ما با ایستادگی، آینده خوبی را برای دنیای اسلام و فلسطین پیش‏بینی می‏کنیم. ما معتقدیم که مرگ دنیای اسلام و ذلّت و تحقیر نهایی او روزی است که در مقابل فزون‏طلبی استکبار و صهیونیسم عقب بنشیند و تسلیم آن شود. امیدواریم خداوند چنین روز و چنین وضعیّتی را هرگز برای دنیای اسلام پیش نیاورد.

خدای متعال وعده داده که ما را نصرت خواهد کرد. وعده‏ی الهی راست است و با تأکید و قسم همراه است. او تخلّف نخواهد کرد. اگر ما خدا را نصرت کنیم- که همه‏ی ما بر این کار عزم داریم- جدّی و بی‏رودربایستی باشیم؛ ملاحظات غیر لازم نداشته باشیم‏ و وارد شویم، بدون شک خدای متعال نصرت و حمایت خواهد کرد. به فضل پروردگار، آینده بسیار روشن و زمینه هم آماده است.

شما ملت عزیز ایران در محور و مرکز اصلی این حرکت عظیم جهانی قرار گرفته‏اید. آن‏ها به شما نگاه می‏کنند و حرفها و شعارها و کارهای شما را تقلید می‏کنند و یاد می‏گیرند. توکّل خودتان به خدا را حفظ کنید؛ شجاعت و قدرت اقدام را در خودتان حفظ کنید؛ بیداری و عدم غفلت را که امروز بحمد اللّه در ملت ایران وجود دارد در خودتان حفظ کنید؛ پیوند و اتّصال میان خودتان و میان ملت و مسئولان را حفظ کنید. بدانید که خدای متعال نصرت خود را بر شما خواهد فرستاد و به فضل پروردگار، بینی متجاوز و طمع‏کار و غارتگر را به خاک خواهد مالید.

به برادران عزیز فلسطینی‏مان که در آنجا با زحمات مواجه هستند، عرض می‏کنیم: اگر مقاومت و صبر کنید، هم ثواب الهی و هم پیروزی را به دست خواهید آورد. پیروزی همیشه با صبر و با حرکت در راه خدا همراه است؛ «و لینصرنّ الله من ینصره »؛ تردیدی در این نیست. بنابراین، پیروزی وجود خواهد داشت؛ منتها باید صبر کنند و تحمّل داشته باشند. به همه‏ی کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان هم عرض می‏کنیم که امروز وظیفه‏ی شرعی همه‏ی ملتها و دولتهاست که به آن جماعت مؤمن و آن ملت مظلوم کمک برسانند و آن‏ها را وسط میدان، تنها رها نکنند. البته کمکهایی هم می‏شود که امیدواریم این کمکها به جای خود برسد و إن شاء اللّه بتواند برای کم کردنِ آلام مردم فلسطین، مفید و مؤثّر واقع شود. از خداوند متعال می‏خواهیم که مشکلات اسلام و مسلمین و مشکلات مردم فلسطین را برطرف کند.

پروردگارا! تو را به قرآن و حرمت پیامبر و حرمت این ماه عظیم سوگند می‏دهیم، ملت ایران و جوانان عزیز ما را در همه‏ی میدانها سرافراز و سربلند کن. پروردگارا! ملت ایران را یاری کن و دشمنانش را سرکوب و منکوب فرما. پروردگارا! اسلام و مسلمین را در همه جای دنیا نصرت بده و ملت مسلمان و مظلوم فلسطین را بر صهیونیستها و همراهان آن‏ها نصرت کامل عنایت فرما. پروردگارا! دلهای جوانان و نیز دلهای آحاد ملت را روز به روز به یکدیگر نزدیک‏تر کن.

من به برادران و خواهران فلسطینی عرض می‏کنم: جهادتان را ادامه دهید. ایستادگیتان را ادامه دهید. بدانید هیچ ملتی جز به وسیله‏ی ایستادگی و مبارزه نمی‏تواند شرف خود و هویت خود و استقلال خود را به دست آورد. به هیچ ملتی، دشمن با التماس چیزی نخواهد داد. هیچ ملتی به خاطر ضعیف بودن و گردن کج کردن در مقابل دشمن، به چیزی نمی‏رسد. هر ملتی که در دنیا به جایی رسیده است، به خاطر عزم و اراده و ایستادگی و سینه سپر کردن و سر را بالا نگه داشتن رسیده است. بعضی از ملتها این توان را ندارند؛ اما آن ملتی که به اسلام معتقد است، آن ملتی که به قرآن معتقد است، آن ملتی که به وعده‏ی خدا معتقد است، آن ملتی که معتقد است «لینصرنّ الله من ینصره » هرکه خدا و دین خدا را یاری کند، خدا با تأکید او را یاری خواهد کرد این توانایی را دارد.

امروز حقیقت این است که نظام اسلامی در صحنه‌ی جهانی با حقد و کین و دشمنی مراکز قدرت جهانی مواجه است. البته نظام اسلامی مستحکم است. آنها نتوانستند ضربه‌ی کاری وارد کنند. اگر می‌توانستند یک لحظه تأمل نمی‌کردند. چیزهایی در این نظام هست که در هر نظامی باشد، آن را مستحکم نگه می‌دارد. این نظام، مردمی است. این نظام، ایمانی است. این نظام، برخاسته از عواطف مردم و ایمانهای مردم است. مسؤولان این نظام برای خودشان کیسه ندوخته‌اند. کارگزاران ارشد این نظام با نیّتهای خوب وارد این میدان شده‌اند و مجاهدت و تلاش می‌کنند. اینها چیز کمی نیست. لطف الهی و نصرت الهی تابع همین چیزهاست. وقتی که ملتی ایستادگی می‌کند، در راه خدا سختیها را تحمّل می‌کند، مسؤولان در آن مجموعه نیّت خودشان را برای خدا خالص می‌کنند، خدای متعال نصرت خود را نازل می‌کند. اینها چیزهایی نیست که بتوانند با آن مقابله و مواجهه کنند؛ والّا انگیزه‌ی دشمن زیاد است. این را نمی‌شود منکر شد.

امروز سیر حمایتهای مادی و معنوی و سیاسی از حرکتهای جهادی و انتفاضه رو به گسترش است. امروز صدای مدعیان دروغین حقوق بشر بی‏اثر گردیده و طبل رسوائی حامیان اسرائیل به صدا در آمده و ماهیت مزورانه‏ی آنان برملا گردیده است تا جایی که بسیاری از آنان نمی‏توانند از محکوم کردن این جنایات خودداری کنند.
اگرچه این فاجعه‏ی کریه و زشت با هدف تحمیل اغراض و خواسته‏های نامشروع حاکمان صهیونیست بر مذاکره‏کنندگان سازش به وقوع پیوست، ولی ملت شجاع فلسطین این گفتگوها را محکوم و عرصه را بر آنان تنگ‏تر خواهد ساخت و سرنوشت ذلت‏بار آن را تغییر خواهد داد و این مجاهدتها با وعده‏های نصرت الهی روزی به بار خواهد نشست و سرزمینهای تصرف‏شده آزاد و سرمایه‏های به تاراج رفته به صاحبان اصلی آن باز خواهد گشت.
این حماسه در ادامه مبارزات برحق مردم فلسطین و به وسیله‏ی نسلهای تازه و آموزش دیده‏ی راه انقلاب و جهاد و با اتکاء به تجربیات گرانبهای آن به وقوع پیوسته و نشان‏دهنده‏ی آن‏ است که نسل امروز، راه صحیح را برای پیروزی دریافته و با عزم و تصمیم آن را خواهد پیمود.
من به همه‏ی ملت مظلوم فلسطین به ویژه جهادگران و پیروان راه انتفاضه درود می‏فرستم و بشارت می‏دهم که نهضت شما هر روز با استقبال بیشتر مسلمانان و انقلابیون مواجه خواهد شد و اشغالگران را بر سر جای خود خواهد نشاند إن شاء اللّه.
جمهوری اسلامی ایران هم‏چنان باافتخار به حمایت و تأیید خود از این حرکت مقدس ادامه خواهد داد و دعای خیر فرزندان راستین خود را بدرقه راهتان خواهد ساخت.
ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم‏

دوستان و میهمانان! اگر رهبران ادیان الهی می‏پذیرند که در جای پیامبران نشسته‏اند، راه روشن آن پیام‏آورانِ فلاح و سعادت انسان، در برابر آن‏ها است. این راهی پرتلاش و پرمانع است، ولی درعین‏حال راهی است که بهجت و رضایت رهرو خود، و در نهایت رضایت الهی را میسّر و محقق می‏سازد، «و لینصرنّ الله من ینصره».

هرجا که ما با اسلام و حقایق اسلام و وظیفه‏ای که اسلام برایمان معیّن کرده است، صادقانه برخورد کردیم، نصرت الهی و پیروزی و موفقیت، نصیب شد. ما، هم در مسائل داخل کشورمان این را تجربه کرده‏ایم، هم در مسائل دنیای اسلام این را دیده‏ایم. اگر مشاهده می‏کنید که جوانان مؤمن در لبنان توانستند پیروزی بزرگی را برای خودشان و برای امت اسلامی و ملت عرب به ارمغان بیاورند، این در سایه‏ی اسلام و در سایه‏ی آشنایی با اسلام و عمل کردن به حکم اسلامی در این مورد بود.

بار دیگر تأکید می‏کنم که فلسطین متعلق به ملت فلسطین است و سلطه‏ی غاصب، دیر یا زود ناچار به تسلیم در برابر این حقیقت خواهد شد. امروز جوانان مسلمان و مبارز فلسطین حامل وظیفه‏ای بزرگ و تاریخی‏اند و باید به نصرت الهی و وعده‏ی قطعی او دل بسپرند و آینده را با امید و ایمان و مجاهدتی که امروز می‏ورزند به ملت و کشور خود هدیه کنند. و ان الله علی نصرهم لقدیر.

پروردگارا! این ملت بزرگ به تو ایمان آورد و در راه تو مجاهدت کرد. تو فرموده‏ای: «انّ الله یدافع عن الّذین آمنوا». تو وعده کرده‏ای که از مؤمنان، از مجاهدان راه خودت و از پاک‏بازان دفاع خواهی کرد. پروردگارا! از این ملت بزرگ، در راه آرمان بزرگش، در راه مقاصد افتخارآمیزش، در مقابل دشمنان خطرناکش دفاع کن و به این ملت نصرت و پیروزی عنایت فرما. پروردگارا! نام امام، راه امام، یاد امام، درسهای ماندگار امام را در ذهن و دل و عمل ما همیشه زنده بدار.

پروردگارا! اسلام و مسلمین را نصرت عطا فرما. پروردگارا! این ملت مؤمن و شجاع را نصرت عطا کن. پروردگارا! دست دشمنان را از این ملت کوتاه کن.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، اسلام و مسلمانان را نصرت عطا کن. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، ملتهای مسلمان، مردم مسلمان فلسطین و لبنان، در همه‏ی نقاط عالم هرجا مسلمانی در مقابل دشمن است، بر دشمنش پیروز بگردان.

حضور پرشور و آگاهانه‏ی ملّت ایران در پای صندوقهای رأی، یکبار دیگر آیات نصرت الهی و عنایت ویژه‏ی حضرت بقیة اللّه أرواحنا فداه را آشکار ساخت و دفاع جانانه‏ی مردم از نظام اسلامی را در منظر جهانیان نهاد. بیست و نهم بهمن با این نمایش عظیم به یوم‏اللّه و روز حماسه‏ی ملّی تبدیل شد. همه‏ی ناظران جهانی با شگفتی دیدند که ملّت ایران پس از بیست و یکمین جشن بزرگداشت انقلاب، با چه گرمی و نشاطی بیست و یکمین حضور فعالانه‏ی خود برای شرکت در سرنوشت کشور را ثبت کرد، و خط بطلان بر توهمِ جدائی مردم از اسلام و انقلاب کشید. بی‏گمان پیروز و برنده‏ی این انتخابات، ملّتِ بزرگ و بااراده‏ی ایران است و موفقیتهای فردی و جناحیِ نامزدها در برابر این پیروزی بزرگ، چیزی نیست.

پروردگارا ! به محمّد و آل محمّد، رحمت و لطف خودت را از این ملت بازنگیر؛ نصرت خودت را بر این ملت نازل کن.

برادران‏ مسلمان ما در همه جای جهان بدانند که نظام جمهوری اسلامی با قدرت و استحکام در راه روشنی که اسلام ناب محمدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ترسیم کرده، به پیش می‏رود و ایران سرافراز با یکپارچگی مسئولان کشور و وحدت کلمه‏ی مردم مؤمن و رشیدش در ادامه‏ی خط امام خمینی عظیم راحل همه‏ی توطئه‏های اقتصادی و سیاسی و امنیتی و غوغاهای تبلیغاتی دشمن را پشت سر گذارده و روز به روز به هدفهای بزرگ خود نزدیک‏تر خواهد شد، و همان‏طور که در این بیست سال بارها با نصرت الهی، دشمن را ناکام ساخته بازهم با ایمان و عمل صالح خود، نصرت و رحمت الهی را شامل حال خویش خواهد ساخت إن شاء اللّه.

«من کان للَّه کان اللَّه له»، هرکس برای خدا کار کند، خدا هم تمام امکانات و علم و قدرت خودش و سنتهای آفرینش را در خدمت او قرار خواهد داد. «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ این جمله‏ی عجیبی است «ل» قسم و «ن» تأکید حتماً خدا کسانی را که او را نصرت کنند، بدون شک نصرت خواهد کرد.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، اسلام و مسلمین را نصرت بده؛ دشمنان اسلام را منکوب کن؛ دلهای ما را با خودت آشنا کن.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد تو را قسم می‏دهیم، ما را در راه اسلام و قرآن ثابت‏قدم بدار. پروردگارا! جامعه‏ی ما را، جامعه‏ی اسلامی قرار بده، پروردگارا! ما را از اسلام جدا مکن. پروردگارا! به اسلام و مسلمین در همه جای عالم نصرت کامل عنایت فرما. دشمنان اسلام را مخذول و منکوب گردان. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، ارزشهای اسلامی، پیوند برادری، محبّت و عاطفه، عبودیّت برای پروردگار و عدل کامل را در میان ما استقرار ببخش. پروردگارا! کسانی که سعی می‏کنند، دشمنانی که کوشش می‏کنند، برای اینکه جامعه‏ی ما را از اسلام دور کنند، آن‏ها را از رحمت خودت دور کن. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، قلب مقدّس ولیّ‏عصر أرواحنا فداه را از ما خشنود کن. پروردگارا! دعای آن بزرگوار را در حقّ ملت ما مستجاب گردان. پروردگارا! ما را از یاران و انصار آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! شهدای عزیز ما، جانبازان عزیز ما، امام شهیدان رضوان اللّه علیه را مشمول رحمت و لطف خود قرار بده.

ملت ایران فقط به دنبال تکلیف و مسئولیت خود و در پی ادامه راه نورانی خود حرکت می‏کند و با شیاطین به مبارزه می‏پردازد و در مقابل خواست شیاطین می‏ایستد. بزرگترین مبارزه با استکبار و با شیاطین استکبار این است که انسان تسلیم خواست و تحمیل آن‏ها نشود. امروز ملت ایران این مبارزه بزرگ را دارد و این راهی است که امام بزرگوار ما در مقابلمان باز کرد و ملت ایران از این راه پیش رفت و حرکت نمود و بحمد اللَّه به عزّت رسید؛ امروز هم همان راه را با قوّت و شدّت ادامه می‏دهد. شهدای بزرگی هم دادیم، جان‏های گرامی و عزیزی هم در این راه فدا شدند؛ اما ملت ایران سرافرازی خود را در این می‏داند که این راه را ادامه دهد و إن شاء اللَّه ادامه هم خواهد داد و پیروزی و نصرت هم بنا به وعده الهی با کسانی است که در راه خدا پیش می‏روند و حرکت و مجاهدت می‏کنند.

در قرآن، چند جا وعده‌ی صریح داده شده است که اگر خدا را یاری کردید، خدای متعال شما را یاری میکند. «ان تنصروا اللَّه ینصرکم»(۶)، «ولینصرنّ اللَّه من ینصره».(۷) در قرآن، چیزی دیگر از این صریحتر! انسان از خدای متعال، چه میخواهد؟ صریح و با تأکید، قطعاً «لینصرنّ اللَّه»؛ یعنی دقیقاً، قطعاً خدای متعال، کسی که او را یاری کند، یاری میکند.

یاری خدا یعنی چه؟ یاری خدا یعنی این‌که انسان به دنبال این باشد که راه خدا را راه همواری کند، بر تعداد رهروان آن راه بیفزاید، و کمک کند به مردم که در این راه حرکت کنند. این، یاری خداست دیگر. خدا هم یاری خواهد کرد؛ تا حالا هم یاری کرده است.

شما خیال نکنید که چنانچه این اخلاصها و این نیتهای خوب نبود، ممکن بود وضع کشور، این‌طور که هست باشد. افسوس که شما به منابع خبری دسترسی ندارید؛ وقتتان هم واقعاً ایجاب نمیکند - شاید لزومی هم ندارد که شما این‌قدر در معرض اخبار گوناگون دنیا باشید؛ یعنی از کارهایتان میمانید - لیکن ما در جریان هستیم. اگر بدانید که وضع کنونی ایران برای دشمنان قدرتمند، حقیقتاً چقدر نگران کننده و ناراحت کننده است!

واقعاً اگر کسی اینها را از دور نگاه کند، عظمت و اهمیتش را احساس خواهد کرد. ما در قضایا هستیم، گاهی افراد، کمتر احساس میکنند. این خیلی مهّم است، کار خداست؛ خدای متعال به ما کمک میکند و این کمک، ان‌شاءاللَّه حالا حالاها ادامه خواهد داشت. اراده‌ی الهی بر این قرار گرفته است که از این ملت و از این راه و از این هدفها، حمایت و دفاع کند؛ علّت آن هم این است که خوشبختانه در این جهتگیری و در این راه، عدّه‌ی زیاد و قابل توجّهی هستند که با اخلاص برای خدا کار میکنند و خدا را یاری میدهند. خدای متعال هم وعده کرده است. خدای متعال «اصدق القائلین» و «اوفی العاهدین» است؛ عهد کرده است، به عهد خودش وفا میکند و به ما نصرت میدهد.

پروردگارا! دلهای ما را بر دین و ایمان ثابت بدار. قدمهای ما را در راه خودت ثابت و مستحکم بدار. نصرت خود را بر ملت ایران و بر امّت اسلامی نازل کن.

گاهی حوادثی اتّفاق می‏افتد که مسئولین کشور، یعنی کسانی که از قضایا مطّلعند، از آن‏ها به تعبیر معروفِ «از حوادث پشت پرده» اطّلاع دارند و می‏دانند که عامل آن حوادث نمی‏توانسته یک عامل معمولی و طبیعی باشد و چیزی جز عنایت الهی، پشت این قضیه نیست. ما به این قضیه معتقدیم. قرآن، ناطق به این معناست. ما عقیده داریم که «وَ لَیَنْصُرَنَّ اللهَ مَنْ یَنْصُرُهُ.» چه کسی بیشتر از این ملت نصرتِ دینِ خدا کرده و در میدانهای خطر وارد شده است؟! پس، نصرت الهی، امری طبیعی و بدیهی است. آن را داشته‏ایم؛ بعد از این هم إن شاء اللّه خواهیم داشت. این، قلم عمده است، که شامل بیشتر یا همه‏ی تواناییهای ما همین است. آن رقم عمده‏ی دیگری که باید مورد نظر قرار گیرد، این ملتِ بزرگ است؛ ملتی همراه با دولت، علاقه‏مند به نظام حاکم و وقتی‏که لازم باشد، فدایی در راه آن. ملّتی با ایمان. ملّتی حاضر در صحنه، که گذشته نشان می‏دهد هرجا لازم باشد از کشور اسلامی و اسلامش دفاع کند، با قدرت و شجاعت وارد صحنه می‏شود و دفاع می‏کند. در گذشته این‏گونه بوده است، در آینده هم إن شاء اللّه همین‏گونه خواهد بود. صحنه‏ی جنگ هم این را نشان داد. قبل از آن، صحنه‏ی انقلاب هم نشان داده بود. عرصه‏ی سازندگی هم در این سالهای اخیر نشان داد که در هرجا که حضور مردم لازم است، این ملت، با صداقت، صمیمیّت و شور و هیجان حاضر می‏شود.

امروز که به فضل پروردگار، نظام اسلامیْ مستقر و دولتی اسلامی بر سر کار است و مسئولان کشور جزو ممتازان اسلامی و دینی و تجربه‏شده‏های این راه هستند، برای انطباق این دو خط، زمینه از همیشه آماده‏تر است. شما برای خدا کار کنید و ببینید تکلیفتان چیست و چه چیزی خدا را از شما راضی می‏کند. در شناخت موضوع، سخت‏گیری کنید که تسویلات نفسانی جلوِ چشم را نگیرد؛ چون می‏دانید که تسویلات نفسانی در مراحل مقدّماتی، جلوِ چشم انسان را می‏گیرد. انسانْ با دقّت می‏تواند آن پرده را از جلوِ چشم بردارد و حساب خود را با خدا روشن کند و در امر خود دچار اشتباه نشود. این، برای همه ممکن است. سعی کنیم که این طور شود. اگر این‏گونه شد، بدون تردید مجلس، مجلسِ موفّقی خواهد شد و کشور پیش خواهد رفت. «و لینصرن اللّه من ینصره»، یک آیه‏ی بیّنه‏ی قرآن کریم است که هیچ ابهامی در آن نیست. خدا را نصرت کنید، خدا هم شما را نصرت خواهد کرد. «و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا»، یک آیه‏ی مبیّنه است و هیچ تشابهی در آن نیست. شما برای خدا مجاهدت کنید، خدای متعال هم راه را به شما نشان خواهد داد.

خدای متعال وعده داده است که اگر کسی او را نصرت کند، او هم نصرتش خواهد کرد.، بروبرگرد ندارد! اگر کسی برای خدا تلاش و حرکت کند، پیروزی نصیبش خواهد شد. نه اینکه به هریک نفر پیروزی می‏دهند! وقتی مجموعه‏ای حرکت می‏کند، البته، شهادتها هست، سختیها هست، رنجها هست؛ اما پیروزی هم هست: «وَ لَیَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ یَنْصُرُهُ.» نمی‏فرماید که نصرت می‏دهیم؛ خون هم از دماغ کسی نمی‏آید. نه! «فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ»؛ می‏کشند و کشته می‏شوند؛ اما پیروزی به دست می‏آورند. این، سنّتِ الهی است. وقتی‏که از ریخته شدن خونمان ترسیدیم؛ از هدر شدن پول و آبرو ترسیدیم؛ به خاطر خانواده ترسیدیم؛ به خاطر دوستان ترسیدیم؛ به خاطر منغّص شدن راحتی و عیش خودمان ترسیدیم؛ به خاطر حفظ کسب و کار و موقعیت حرکت نکردیم؛ به خاطر گسترش ضیاع و عقار حرکت نکردیم؛ معلوم است دیگر! ده تن امام حسین هم سرِ راه قرار بگیرند، همه شهید خواهند شد و از بین خواهند رفت! کمااینکه امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام شهید شد؛ کمااینکه امام حسین علیه‏السّلام شهید شد.

عوامل استکبار، امروز فیلم بد درست می‏کنند، نوار بد درست می‏کنند، حرفهای بد درست می‏کنند، شعر بد می‏گویند، داستان بد می‏نویسند و این همه را، در داخل کشور، بین نوجوانان، جوانان و مردم عادّی پخش و منتشر می‏کنند و یا از طریق ماهواره، رواج می‏دهند. این مورد اخیر- ماهواره- واقعاً گنداب فسادی است که تیرهای زهرآگین خود را به سمت ملتها و کشورها هدف‏گیری می‏کند. بحمد اللّه سال گذشته، مجلس شورای اسلامی، با حسن فهم قضیه، ماهواره را ممنوع کرد. با این همه، اگر در جامعه، به دستور اسلام و فرموده‏ی قرآن عمل شود، هیچ‏کدام از ابزار و عوامل فساد، نمی‏تواند کمترین اثری بکند. به معنای دقیق‏تر، توجّه از جوانب مختلف و امر به معروف و نهی از منکر، نمی‏گذارد دشمن پیروز شود. این است که جامعه‏ی اسلامی، یک جامعه‏ی ماندگار است. این است که «انّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّکْرَ وَ انّا لَهُ لَحافِظُونَ.» این است که «وَ لَیَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ یَنْصُرُهُ.» این است که «وَ الّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا.»این‏ها تعارف نیست که خدا با ما کرده است. حال، قدرتمندان دنیا عربده بکشند و علیه نظام جمهوری اسلامی تهمت بزنند. بحمد اللّه اینجا بنای مستحکمی است. بنایی است که هرکس با آن زورآزمایی کند، دست و پنجه‏ی خودش را زخمی و مجروح خواهد کرد. امروز همه‏ی عوامل بقا و حیات، در نظام اسلامی هست. کسانی هم که گاهی اوقات نسبت به بعضی از کارهای دینی و شعارهای اسلامی، اعتراض دارند و نِق می‏زنند که «آقا؛ شما هم دیگر شورش را درآوردید! دائم راجع به ارزشهای اسلامی می‏گویید! فلان شعار دیگر چیست و فلان کار دیگر کدام است؟!» در واقع حرف دشمن را تکرار می‏کنند. دشمن مایل نیست که اسلام به طور کامل پیاده شود؛ چون اگر اسلام به طور کامل پیاده شد، آسیب‏ناپذیر می‏گردد. حال، برای اینکه آسیب‏پذیر شود، باید چه کار کنند؟ باید ناقصش کنند. باید یک گوشه‏اش را نگذارند عمل شود. مثلًا نسبت به «لایحه‏ی قصاص» و «قانون مجازات»، جنجال آفرینی کنند.

دشمن نمی‏تواند هیچ کاری بکند. اما اگر این نظام اسلامی، مردم را از دست بدهد؛ مردم بی‏توجّه و دلسرد شوند، ایمانشان سست شود، به فکر زندگی شخصی خودشان بیفتند؛ هرکسی بگوید ما چند سال در خدمت انقلاب بودیم، دیگر بس است، برویم سراغ کارمان؛ تاجر برای تجارت خود، کاسب برای کسب خود، زارع برای زراعت خود، دانشجو و طلبه برای درس خود و آن یکی برای تبلیغ خود، ارزش بیشتری قائل شوند، مسائل کشور و انقلاب، البته آسیب‏پذیر است. ما از آسمان که نیفتاده‏ایم! ما ذاتاً که بر ملتهای دیگر؛ امّتهای تاریخ و گذشتگان خودمان، رجحانی نداریم. رجحان این ملت به دلیل انتخاب راه خدا و ایمان بود؛ به سبب حضورش بود که «من کان للّه کان الله له»؛ هرکس در خدمت اهداف الهی باشد، خدا کمکش می‏کند. «و لینصرنّ الله من ینصره»؛ هرکس خدا را نصرت کند، خدا هم نصرتش می‏کند. تا به حال این‏طور بود. اگر خدا را نصرت نکنیم، قضیه به‏عکس و طور دیگری می‏شود و دشمن، مسلّط خواهد شد.

مسأله‏ی انتخابات، مسأله‏ی بسیار مهم و اساسی و تعیین‏کننده‏ای است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونی است. یکی از آن‏ها این است که نظام ما نظامی است متّکی به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرّ شکست‏ناپذیری این نظام این است که به مردم متّکی است. این چیز مهمّی است. اتّکای به مردم هم آسان به دست نمی‏آید و همه جا حاصل نمی‏شود. اگر یک سرّ الهی در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهای‏ مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خدای متعال به پیغمبرِ با آن عظمت می‏فرماید: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ یعنی مؤمنین را در کنار نصرت الهی می‏آورد. هیچ بُعدی هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئی از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلًا نصر الهی به وسیله‏ی مؤمنین تحقّق می‏پذیرد. البته در مواردی هم نصرتهای خارج از مقولات عادی در زمان آن بزرگوار بوده است- مثل ملائکه‏ی مسوّمین و غیر ذلک- لیکن عمده‏اش مؤمنین‏اند. بعد هم می‏فرماید: «لو انفقت ما فی الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ الله الّف بینهم». یعنی ای نبی گرامی ما! این بالمؤمنینی هم که ما می‏گوییم، خیال نکن که خودت توانستی آن‏ها را جذب کنی؛ نه- این کار من و ما و کار عوامل مادی و بشری نیست- این سرّ الهی و سرّ معنوی است.

مطلب اساسی این است که بسیج، یک حرکت بی‌ریشه و سطحی و صرفاً از روی احساسات نیست. بسیج یک حرکت منطقی و عمیق و اسلامی و منطبق بر نیازهای امروز دنیای اسلام و - به طریق اولی‌ - جامعه اسلامی است. قرآن کریم می‌فرماید: «هوالذی أیّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ ای پیامبر! خدای متعال تو را، هم به وسیله نصرت خودش و هم از طریق مؤمنین، مؤیّد قرار داد و کمک کرد. این خیل عظیم مؤمنینی که در این جا مورد اشاره آیه قرآن قرار گرفته‌اند، عبارت دیگری است از آن چه که امروز به نام «بسیج» در جامعه ما وجود دارد. آیات دیگر قرآن هم، آن جا که اشاره به مردم و آحاد مؤمن و انسانهای با اخلاص می‌کند، بسیجِ عزیزِ کم نظیرِ زمان ما را که محصول فکر و درایت امام بزرگوار است، نشانه می‌گیرد.

پروردگارا! غدّه سرطانی منحوس اسرائیل را ریشه‏کن فرما. ملت فلسطین، ملت چچن، ملت بوسنی هرزگوین، ملت کشمیر و ملتهای مسلمان در همه نقاط عالم را مشمول فتح و لطف و نصرت خود قرار بده.

همه‏ی سعی دولت محترم و خدمتگزار، این باشد که ارزشهای اسلامی را هرچه بیشتر در جامعه زنده کند. بالاترین ارزش هم، ارزش تقواست. تقوا عاملی است که ما را در راه اسلام حفظ می‏کند. تقوا یعنی اینکه مواظب خود باشیم. این امر به گروه خاصّی اختصاص ندارد و هر فردی را در هرجا که هست و هر عضوی از اجزای دولت را- از اجزای عالی‏رتبه تا کارمندان معمولی- در برمی‏گیرد. هر فردی از آحاد مردم، در هرجای کشور که زندگی می‏کند، مراقب باشد که از جاده‏ی اسلام تخطّی نکند. اسلام وعده‏ی نصرت داده است. قرآن وعده‏ی پیشرفت و موفّقیت در همه‏ی ابعاد زندگی داده است و دنیا و آخرت ملت را آباد می‏کند. همچنان که به فضل پروردگار، در همین مدت کوتاه که اسلام در این کشور حاکم شده است، کارهایی برای زندگی مردم انجام شده که قابل مقایسه با دوران گذشته نیست. خدماتی که در این مدت به طبقات محروم شده است، با آنچه که قبل از پیروزی انقلاب انجام گرفته، قابل مقایسه نیست و این همه، با وجود همه‏ی مشکلاتی صورت گرفته است که علیه این کشور به وجود آورده‏اند. راه اسلام، راه سعادت است و ملاک پایبندی به اسلام، رعایت تقواست. این امر را هرکسی در عمل شخصی خود می‏تواند بفهمد و مواظب خود باشد. تقوا این است. برادران و خواهرانی که در گوشه و کنار این کشور هستید! مراقب باشید که از آنچه رضای خدا در آن است، تخطّی نکنید. تابع شهوات نفس نشوید، تا راه خدا را گم نکنید. مسئولین کشور هم این مسئله را رعایت کنند. قوای محترم مقنّنه، قضائیّه و مجریّه که بحمد اللّه در این راه هستند، به رعایت تقوا بکوشند. شما در هیچ جای دنیا نمی‏توانید دولتمردان، رجال و مسئولینی با این تقوا و طهارت و پاکیزگی که در جمهوری اسلامی هستند، پیدا کنید. همه همین راه را بایستی ادامه دهند. این راه، راهِ پیروزی است. دشمن در همه‏ی آزمایشهای خود علیه اسلام و مسلمین، ناکام شده است و بازهم ناکام خواهد شد.

وقتی در مقیاس یک ملت ملاحظه کنیم، می‏بینیم همه‏ی ملتها، در فراز و نشیب زندگی، دچار امتحان می‏شوند. در مقیاس افراد هم که نگاه کنیم، همه‏ی افراد دچار امتحان می‏شوند. امتحانها مختلف‏
است؛ امّا هست. آنجا که لذتی بر سرِ راهِ انسان پیدا می‏شود و نفْس انسان، به آن لذّت که خلاف شرع است، راغب می‏گردد، آنجا، جای امتحان است. آنجا که پولی سر راه انسان قرار می‏گیرد و انسان می‏تواند آن را به دست آورد، اما خلاف قانون خدا و مقرّرات الهی است، جای امتحان است. آنجا که سخنی بر زبان انسان جاری می‏شود و آن سخن برای شخص انسان فایده دارد، اما سخن باطلی است، جای امتحان است. آنجا که گفتن حرفی لازم است و خدا از انسان می‏خواهد که آن حرف را بزند، اما گفتن آن حرف خطر و زحمت در پی دارد، جای امتحان الهی است. در مقیاس امّتها و ملتها که حساب کنیم، وقتی ملتی به ثروت و قدرتی می‏رسد، به پیروزی‏ای دست می‏یابد و به رشد علمی‏ای نائل می‏گردد، آنجا جای امتحان آن ملت است. اگر ملتها بتوانند در اوج قدرت، خودشان را سالم نگه دارند، از امتحانْ سرافراز بیرون آمده‏اند. اما اگر جمعیتها و ملتها، آن‏وقت که زحمت از سرشان کم شد، خدا را فراموش کردند، ناموفّق و سرافکنده از امتحان بیرون آمده‏اند. لذا، قرآن در سوره‏ی کوتاه «نصر»، خطاب به پیغمبر صلوات الله علیه می‏فرماید: «بسم الله الرّحمن الرّحیم. اذا جاء نصر اللّه و الفتح و رأیت النّاس یدخلون فی دین الله افواجا.» این، اوج قدرت یک نبی است که خدا به او فتح و نصرت بدهد و مردم، گروه گروه در دین او وارد شوند. اینجا، جایی است که انسان باید مواظب خود باشد. لذا می‏افزاید: «فسبّح بحمد ربک و استغفره انّه کان توّابا.» در همان لحظه‏ی پیروزی به یاد خدا باش. خدا را تسبیح کن و حمد بگو که رویکرد این همه توفیقْ نه کار تو، که کار خداست. به خودت نگاه نکن؛ به قدرت الهی نگاه کن.

شما امروز کدام کشور را در دنیا سراغ دارید (بروید سراغ قوی‏ترین کشورها) که اگر همه‏ی دنیا علیه او، با یکدیگر همدست شوند، بتواند سرِ پای خود بایستد و دچار تزلزل نشود؟ بروید این کشورهای قوی دنیا را یکی پس از دیگری ببینید. آیا چنین ظرفیتی در این کشورها هست؟ چه کسی می‏توانست آن‏طور بایستد، جز آنکه دل او به خدای بزرگ و وعده‏ی نصرت الهی به معنای حقیقی کلمه باور داشت؟ «و لینصرنّ‏ الله من ینصره.)» اینکه دیگر قابل تأویل نیست؛ و واقعیت جامعه‏ی ما و حوادث تاریخ ما هم این را ثابت کرد. و شما آن جوانان هستید. قدر خودتان را، یعنی قدر آن گوهر گران‏قدری را که در وجودتان است، بدانید. تمام مشکلات بزرگ دنیای اسلام، می‏تواند با آن امانت الهی که در دلها و وجود شماست، حل شود. اینکه می‏بینید دنیای اسلام، بعد از چهل و پنج سال ضربه خوردن و خسارت کشیدن و قربانی دادن، ناگهان به وسیله‏ی عدّه‏ای عناصر ضعیف، حقیر و نالایق که ایمان به خدا در قلب آن‏ها نیست و آن روح اسلامی به کلّی با آن‏ها بیگانه است، با یک خیانت فضیح از بین می‏رود و دشمنانْ توطئه‏ی خودشان را نسبت به قضیه‏ی فلسطین کامل می‏کنند، به این سبب است که این گوهر گرانبهایی که در اینجا، به فضل الهی به وفور وجود دارد، متأسفانه در آنجاها که باید باشد، کم است. بعضی جاها هم که اصلًا نیست!

شما امروزه با ابزارها و شیوه‏های بسیار پیشرفته‏ی دشمن و گستره‏ی تبلیغاتی پهناور و امکانات بی‏حد و حصری که در کینه‏توزی با اسلام و معارضه با بیدار اسلامی به کار می‏رود، روبه‏رو هستید و باید از همه‏ی توکل و توان و تلاش خود و ظرفیت علمی و تبلیغی کشور و بخصوص حوزه‏های علمیه بهره گیرید و وظیفه‏ی تاریخی خود را که بی‏شک با نصرت الهی و پیروزی حق همراه خواهد بود به بهترین شیوه به انجام رسانید. بدیهی است که حوزه‏های علمیه و دولت خدمتگزار و ارگانهای ذی‏ربط، هریک وظائف ویژه‏ای در یاری رساندن به آن سازمان دارند. توفیقات شما و همگی دست‏اندرکاران این واجب بزرگ را از خداوند متعال مسئلت می‏کنم.

شما با ایستادگی خودتان پیروز شدید و اگر این ایستادگی نبود، تا امروز بارها دشمن، اغراض پلید خود را در ایران عزیز و میهن اسلامی ما اعمال و اجرا می‏کرد. ملتهای دیگر هم، راهی جز ایستادگی ندارند. اگر ملتها ایستادگی کنند، خدا به آن‏ها کمک می‏کند. «و لینصرن الله من ینصره .» وعده‏ی خدا این است که اگر شما خدا را نصرت کردید، خدا هم شما را نصرت می‏کند.
نمونه‏اش انقلاب اسلامی بود. که شما خدا را نصرت کردید، خدا هم شما را نصرت کرد. نمونه دیگرش جنگ تحمیلی بود که شما خدا را نصرت کردید، خدا هم شما را یاری نمود و پیروز کرد.
نمونه‏ی دیگر، تجربه‏های فراوان این سیزده سال بود که در همه‏ی این تجربه‏ها، شما ایستادگی کردید و از مواضع حق دفاع نمودید، و خدا هم به شما کمک کرد. اگر کمک خدا نبود، امروز، امریکا روزگار سختی را برای کشور و ملت ایران پیش آورده بود و انتقام کشیده بود. تنها راه، ایستادگی است. ملت ایران، همچنان که امام فرموده بود، باید متحد باشند. همچنان که امام فرموده بود، باید پایبند به اسلام باشند. همچنان که امام فرموده بود، باید در راه سازندگی بکوشند. همچنان که امام فرموده بود، باید پشت سر مسئولین باشند. همچنان که امام فرموده بود، مسئولین و ملت، باید از قدرتها نترسند؛ از امریکا نترسند؛ از دشمنیها نترسند و به خدا اتکا کنند. و همچنان که امام فرموده بود، امیدوار باشند که این راه، به پیروزی ما منتهی خواهد شد.

این وضع، حقانیت موضع شما مجاهدان راه خدا را، بیش از پیش به اثبات می‏رساند. کسانی که می‏پندارند مذاکره با دشمن وقیح و خشن و زورگویی چون صهیونیستهای غاصب، خواهد توانست به احیای حق مردم فلسطین و لبنان و نجات سرزمینهای اسلامی منتهی شود، خود را می‏فریبند. راه درست، همان است که شما انتخاب کرده‏اید. و همین است که به فضل الهی، دشمن را به زانو در خواهد آورد. راه شما، راه خدا و راه اولیای خداست و با صبر و تداوم و نهراسیدن از دشمن خدا، نصرت الهی را در پی خواهد داشت. شما در دوران ده‏ساله‏ی اخیر در لبنان، بارها این را تجربه کرده و تحقق وعده‏ی الهی «و لینصر الله من ینصره»، را، به چشم دیده‏اید. گوارا باد بر شما ثواب مجاهدان فی سبیل الله!
این‏جانب، با اندوه و تأسف از شهادت جمعی از جوانان عزیز حزب اللّه و غیر نظامیان مناطق جنوب لبنان، و با مسرت از پایداری و شجاعت خیره‏کننده‏ی شما عناصر مؤمن و فداکار، حوادث خونین اخیر را به همه‏ی ملت لبنان، مخصوصاً برادران حزب اللّه و به خانواده‏ها و بازماندگان شهدای عزیز و به شخص جناب‏عالی، تسلیت و تبریک می‏گویم و تفضل و نصرت خداوند و توجهات خاص ولیّ‏عصر أرواحنا فداه را برای همه‏ی شما مسئلت می‏نمایم.

مجلس شورای اسلامی از جمله ی افتخارات کشور و نظام انقلابی ما است، زیرا مظهر اعتماد مردم و محصول رأی و اراده ی آنان، و وسیله ی حضور تعیین کننده ی آنان در گزینش گردانندگان امور کشور و نیز در تقنین قوانین حاکم بر حرکت عمومی کشور است. مردم، انتخاب نمایندگان را وظیفه ی دینی و انقلابی خود می شمرند و بر پایه ی معیارهای اسلامی است که کسی را به عنوان نماینده ی خود برمی گزینند. از این رو سِمَت نمایندگیِ مجلس، نعمتی الهی و مایه ی شکر و مباهات است. مجلس شورای اسلامی تاکنون به حمدالله راه اسلام را پیموده و در جهت هدفهای انقلاب و رهنمودهای امام راحل رضوان الله علیه ره سپرده است و انشاءاله همواره چنین باشد. خداوند ملت شریف ایران را سربلند و پیروز بدارد و از برکات اسلام بهره مند فرماید و دیگر ملتهای مظلوم را نیز نصرت دهد.

این وعده‏ی خدا که می‏فرماید «ان تنصروا الله ینصرکم»، دروغ که نیست. این وعده‏ی به این واضحی، نه آیه‏ی متشابه است، و نه گیری در مدلول هست؛ کاملًا پیداست. شما ممکن است منتظر باشید که «ان تنصروا الله ینصرکم» در همان لحظه محقق‏ شود؛ نه دیگر، این توقع زیادی است؛ در آن لحظه نخواهد شد؛ اما به‏هرحال سوخت و سوز ندارد. بلاشک، خدا شما را یاری می‏دهد «ینصرکم» این هم نمونه‏ی آن است. این باید برای ما درس باشد؛ کمااینکه بحمد اللّه هست.

در این ایام، ملت ما یکی از وعده‏های الهی را به چشم خود دید. یکی از مصادیق آیاتِ «ان تنصروا الله ینصرکم» و «و من یتّق الله یجعل له مخرجا. و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکّل علی الله فهو حسبه» در همین ایام که حقانیت این ملت مظلوم و شجاع مورد اعتراف سازمانهای رسمی قرار گرفت، آشکار شد. این حرکتی را که چنین پیروزی‏ای به دنبال آن بود، چه کسی کرد؟ این نصرت خدا بود، که ناشی از نصرت دین خدا توسط مردم است؛ و این وعده‏ی الهی است، و راست است.
ممکن است ما با ذهن محدود خودمان، زمانی را که برای تحقق وعده‏ای فرض کرده‏ایم، انجام نگیرد؛ اما بالاخره انجام می‏گیرد. چه کسی تصور می‏کرد در این دنیایی که آلوده‏ی به زهر کشنده‏ی سیاست مغرضانه‏ی ابرقدرت‏هاست، این سازمان مللی که یازده سال واضحترین حقایق را مکتوم نگهداشت در حالی که از روز اول معلوم بود که چه اتفاقی افتاده است و دارد می‏افتد در چنین وضعیتی، علی‏رغم خواست ابرقدرت‏ها، و با وجود نارضایتی کسانی که هنوز هم از اسلام و جمهوری اسلامی ایران می‏ترسند، چنین اعتراف صریح و محکوم‏کننده‏یی علیه دشمنان ما صادر بشود؟! این کار خدا بود؛ این همان نصرت غیبی است. انتظار نداشته باشیم که نصرت غیبی، همیشه به یک شکل ظاهر بشود؛ این هم یکی از انحاء نصرت غیبی الهی است. این نصرت، دنباله‏ی نصرتی است که شما به دین خدا می‏رسانید؛ «ان تنصروا الله ینصرکم».

محور این مبارزه‏ی حساس و خطیر، ملت مظلوم و شجاع فلسطین است، که مصایب را با همه‏ی وجود درک کرده و اکنون به برکت تمسک به اسلام، با مبارزه‏ی جانانه‏ی خود در داخل وطن غصب شده، خطری عظیم برای دشمن آفریده است. توطئه‏ی بزرگ استکباری بر آن است که این مبارزه را خاموش کند؛ اما به حول و قوّه‏ی الهی و به همت فلسطینیان شجاع و به کمک ملتها و دولتهای مسلمان، این شعله باید روز به روز برافروخته‏تر گردد، تا همه‏ی بنای پوشالی دشمن را در کام خود فروبرد؛ و این خواهد شد و نصرت الهی بر آنان نازل خواهد گشت؛ «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقویٌّ عزیز».

به امید خدا پیش بروید و مطمئن باشید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد؛ «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقویٌّ عزیز». روح مقدس امام امت از شما شاد باد و ادعیه‏ی زاکیه‏ی ولیّ اللّه الأعظم (أرواحنا فداه) شامل حال شما باد.

خدا را سپاس که حج را همچون ذخیره‏ای تمام‏نشدنی و چشمه‏ای همیشه‏جوشان و چون جویباری زلال و مستمر برای امت خالده قرارداد که در هر حال آنکه بشناسد و قدر داند، توان استفاده از آن را خواهد داشت و آن را داروی این بیماریهای مهلک خواهد ساخت. و خدا را سپاس که بر ملت شایسته‏ی ایران رحمت آورد و شوق کعبه‏ی مقصود را پس از سرزنش خارهای مغیلان بیابان طلب، به جام وصلی که شیرینی عزت و کامیابی هر دو را داشت، برآورده ساخت؛ حقی را که سالی چند به ناروا از آنان باز داشته شده بود، کریمانه به آنان برگرداند و جای خالی ملتی را که حج ابراهیمی و محمّدی (صلّی الله علیهما و آلهما) را جایگزین حج بوجهلی کرده بود، به نیکووجهی پُر کرد؛ دل تفتیده‏ی مشتاقان مهجور و مصدود و محصور را با جرعه‏ی وصال آرامش بخشید و جان مبتهج از انوار معرفت و لبریز از شوق زیارت را لبیک اجابت گفت؛ بندگان مخلص را به لطفی ویژه نواخت و وعده‏ی نصرت مؤمنان را انجاز کرد و خانه‏ی خود را جایگاه طائفین و عاکفین قرار داد.

در حج، در مدینه و مکه، در احد و منی و حرا، در این سرزمین که قدم مبارک رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اصحاب کرامش بر آن نهاده شده و شاهد آن رنجها و دربه‏دری‏ها و مبارزات و خون دلها بوده و در قدم‏به‏قدم سرزمین وحی و جهاد و قرآن و سنت، در آن گذشته‏ها به تدبر بپردازید؛ خود را با آن پیوند دهید؛ در پرتو آن، راه و جهت را بیابید؛ با تجربه‏ی آن، نتیجه و سرانجام راه را ببینید؛ و به حول و قوّه‏ی خدا و با توکل به او و امید به نصرت او و اعتماد به توانایی خود، در آن راه و به سمت آن هدف قدم گذارید؛ «و اللّه معکم و لن یترکم اعمالکم».

اما حقیقت روشن دیگر این است که آنچه بالاخره پیروز خواهد شد، راه خداست. تاریخ این را بر ما ثابت کرده، و سرگذشت دوران معاصر بشریت هم این را به اثبات رسانده است. ما برای خدا صبر و مقاومت می‏کنیم و می‏دانیم که نصرت هم پشت سر این صبر و مقاومت هست؛ «و لینصرنّ الله من ینصره»

در فاصله‏ی میان دو سالگرد حضرت امام (قدّس سرّه الشّریف)، عنایات حضرت حق (جلّ و علا) و توجهات ولیّ اللّه الأعظم (روحی فداه) شامل حال ملت ما گشت و حقوق تضییع‏شده‏ای به این ملت سرافراز و عظیم‏الشّأن برگردانده شد که مهم‏ترین آن، بازگشت پیروزمندانه‏ی آزادگان عزیز و سربلند ما بود. این‏جانب، ضمن شکر و سپاس به درگاه پروردگار، بار دیگر یاد و نام این عزیزان را که هم‏اکنون در تهران مجمعی بزرگ فراهم آورده و از سراسر کشور به تجدید عهد با پیشوای عالی‏قدرشان شتافته‏اند گرامی داشته، به خانواده‏های محترم شهدای بزرگوار و جانبازان فداکار و رزمندگان غیور و بااخلاص، ضمن عرض ارادت، یادآوری می‏کنم که این نیز محصول پایداری و صبر شما و رهبری آن امام راحل عالی‏مقام (رضوان اللّه علیه) است؛ «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقویٌّ عزیز».
همچنین لازم می‏دانم با تجلیل از خاطره‏ی قیام خونین پانزدهم خرداد، از شهدای مظلوم آن روز که در ظلمات سلطه‏ی طاغوتی، غریبانه به خون تپیدند، یاد کرده، علو درجات آنان را از ایزد منّان طلب نمایم. از خداوند متعال، دوام فیوضات و برکاتش بر این ملت و بر همه‏ی مسلمین عالم و نصرت و یاریش برای مستضعفان و ستم‏دیدگان جهان را مسئلت می‏کنم.

ثانیاً: لقد انطلقت هذه الثورة منتصرة فی عصر کانت فیه الجهود الاستعماریة المکثفة ترکّز خلال قرنین من الزمان و بکل ما لدیها من ثروة و تخطیط و سلاح و سیاسة و إعلام علی محو الدور الاسلامی من الساحة الحیاتیة، حتی لا یبقی من الاسلام غیر الاسم و من الحالة الإسلامیة سوی الشکل التقلیدی. و فی خضم هذا النشاط المحموم تفجرت الثورة الإسلامیة و النظام الاسلامی رعداً و برقاً یشعل ذلک الرکام فیجعله حطاما لنلاحظ بعد ذلک کلّ هذا الشوق المتزاید للجو الی أحضان الاسلام و العیش تحت لوائه الخفّاق یشتعل فی قلب کلّ مسلم و فی کلّ أرجاء العالم، و یجذب الیه کلّ جوانب حیاة المسلمین و یفجّر الانتفاضة فی کلّ مکان، و طبیعیّ أن تصل بعض نماذج هذه الانتفاضة علی الاقل الی ما تصبو له من نصر رغم التصدی الاستعماری المرکّز لها «و لینصرنّ الله من ینصره إنّ الله لقویٌّ عزیز»

انقلاب اسلامی، یک انقلاب مردمی است. اساساً هنر ایمان اسلامی در همین است که دلهای مردم را آن‏چنان مجذوب می‏کند و نیروهای آنان را آن‏چنان در خدمت هدفهای عالی و والا به کار می‏اندازد که خود این، انقلاب و حرکت اسلامی را بیمه می‏کند و نصرت الهی را به دنبال می‏آورد. صدر اسلام هم عیناً همین‏گونه بود. در صدر اسلام، حضور آحاد مردم و ایمان مخلصانه‏ی آن‏ها، موجب نصرت شد. این، صریح قرآن است. آیه‏ی قرآن می‏فرماید: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین» یعنی خدای متعال، با نصرت خود و به وسیله‏ی مؤمنین، پیامبر را تأیید کرد.

عزیزان من، آزادگان، رزمندگان، خانواده‏ها، هجران‏کشیده‏ها، دل‏دادگان به اسلام و انقلاب و حاکمیت جهانی اسلام و همه‏ی ملت! یازده سال گذشت. یعنی در مقیاس تاریخ، یک چشم برهم زدن است؛ بیشتر که نیست. شما اگر تاریخ را نگاه کنید و بخوانید، می‏بینید که ده سال و یازده سال و پانزده سال و بیست سال، در طول تاریخ هیچ است؛ یک چشم به هم زدن است. در یک چشم برهم زدن، وعده‏ی اول الهی تحقق پیدا کرد. آن، چه بود؟ آن، این بود که ما شما را نصرت خواهیم داد و پیروز خواهیم کرد. پیروز شدیم دیگر. پیروزی از این بهتر؟ هیچ پیروزی‏ای برای ملتی که انقلابی است و مثل ماست، به این بزرگی و به این کمال و به این شیرینی نیست.

درعین‏حال، امام بزرگوار این ملت آن نسخه‏ی انبیا (نمی‏گویم نسخه‏ی کامل؛ امام شاگرد آن‏ها بود و خودش می‏گفت من خاک پای اولیا و انبیا هستم. اگر آدم بخواهد قدری چهره و روش و اخلاق و نفوذ کلمه‏ی پیامبران را بفهمد، باید به زندگی امام نگاه می‏کرد) یک اشاره می‏کرد، این ملت «من کلّ فجّ عمیق» بیرون می‏ریختند و سپاهها و جمعیتها تشکیل می‏دادند. ارتشی یک طور، سپاهی یک طور، بسیجی یک طور، نیروهای انتظامی یک طور، کسانی که تفنگ به دست نگرفته بودند، طور دیگر بیرون می‏ریختند و به جبهه‏ها می‏رفتند. این‏ها، نصرت الهی است؛ «و لینصرنّ اللّه من ینصره» .
خدا این وعده‏ی اول الهی را به خاطر نصرت تحقق بخشید؛ اما وعده‏ی دوم هنوز باقی است. وعده‏ی دوم این است: «و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون». در یک آیه‏ی دیگر: «انّ الأرض للّه یورثها من یشاء من عباده». در یک آیه‏ی دیگر: «لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون». یعنی این پرچم توحید و اسلام و ایمان، این پرچم ایستادگی در مقابل ظلم و جور از هرکس و هرجای عالم، این پرچم استقلال ملتها در مقابل قدرتهای زورگوی عالم، باید در سرتاسر جهان و به عنوان مرکز امید همه‏ی مستضعفان عالم، به اهتزاز در بیایید.

آن‏ها که نجنگیده بودند، تا هشت سال در خوزستان بمانند و بعد هم بروند سر جای اولشان بایستند. آن‏ها جنگیده بودند، برای اینکه نظام را ساقط کنند، انقلاب را از بین ببرند، ملت ایران را ذلیل کنند، خوزستان را جدا کنند و ایران را تجزیه نمایند. با این قصدها وارد جنگ شده بودند؛ اما یک مورد، بلکه عُشری از اعشار یکی از اهدافشان تحقق پیدا نکرد. چرا؟ چون ملت در صحنه بود، چون شما مردم بودید، چون شما اراده کردید، چون شما به خدا تکیه کردید، چون شما به نصرت الهی امیدوار بودید، چون شما ایستادید و بالاخره چون شما به دهن متجاوز زدید و او ناکام ماند. این روحیه و این حالت و این حضور و این اراده و این وحدت کلمه و این استقلال و اتکال به نفس و اتکا به خدا را حفظ کنید؛ شما عزیزید.

درست در آن هنگام که از حادثه‏ی ارتحال امام، نفس دنیا در سینه‏اش حبس شده و خواب از چشم دوست و دشمن در سطح جهان گرفته شده بود، ایران اسلامی نمایشی قهرمانانه داد و با عنایات خداوندی، سنگین‏ترین آزمون خود را به سرافرازی طی کرد و کشتی انقلاب از گردابی خطیر، با آرامش و اطمینان عبور کرد. و این خود آیت دیگری از شمول الطاف الهی بر ملتی شد که قدم در راه خدا نهاده و به نصرت او قیام کرده است. دوستان، یعنی توده‏های مسلمان و مستضعفانِ بسیاری از مناطق عالم، جانی و امیدی دوباره گرفتند و به پایه‏های نظام سلطه‏ی جهانی، ضربه‏یی دوباره پس از ضربه‏ی آغاز پیروزی انقلاب وارد آمد. یعنی حادثه‏یی که می‏پنداشتند انقلاب را درهم خواهد پیچید، به انقلاب اوج و حیات بخشید و امام ما آن برافروزنده‏ی مشعل انقلاب با رحلت خود، یک‏بار دیگر شعله‏ی انقلاب را برافروخته کرد. «فرحمه الله حیّا و میّتا و السّلام علیه یوم ولد و یوم قاد الأمّة و یوم ارتحل و یوم یبعث حیّا».

در انقلاب اسلامی ایران، چند خصوصیت مهم وجود داشت كه همه منطبق بر حركت اسلامی صدر اول بود:
نخست، هدفگیری سیاسی؛ یعنی اراده‌ی قاطع بر حاكمیت دین خدا و این‌كه قدرت از دست شیطانهای ظالم و فاسد گرفته شود و حاكمیت و قدرت سیاسی جامعه بر اساس ارزشهای اسلامی شكل گیرد.
دوم آن‌كه برای تحقق این هدف، از توده‌های مؤمن و آگاه و دردمند و فداكار - و نه از احزاب و گروهها و سازمانهای سیاسی - نیروی انسانیِ لازم گرفته شد و رهبر حكیم، نصرت را پس از توكل به خدا، از نیروی لایزال مردم جستجو كرد و در سایه‌ی مجاهدت پانزده ساله، جنود رحمان را از بندگان خدا به وجود آورد و در راه خدا به حركت درآورد: «هوالّذی ایّدك بنصره وبالمؤمنین».

یک وقتى سرِ یک قضیّه‌اى، ما خدمت امام یک مطلبى را عرض کردیم؛ حالا تفصیل آن قضیّه طولانى است،(۲) مقصودم این جمله است که ایشان فرمودند؛ من به ایشان عرض کردم که این تصمیمى که شما گرفتید ‌-ایشان یک تصمیمى گرفته بودند و آثار آن تصمیم بعد ظاهر شده بود- واقعاً یک لطف الهى بود، کار خدا بود که شما به این فکر بیفتید، این تصمیم را بگیرید -چون بعد از آن، یک حادثه‌اى اتّفاق افتاده بود که اگر ایشان آن تصمیم را نمیگرفتند، براى ما خیلى مشکلات درست میکرد، دردسرِ حسابى میشد- واقعاً این کار خدا بود که شما این تصمیم را گرفتید. ایشان به من گفتند -من این تعبیر را آمدم و عیناً در دفترم، از زبان ایشان یادداشت کردم؛ از بس براى من مهم بود- از اوّل انقلاب، در همه‌ی قضایا، مثل اینکه یک دستى دارد ما را هدایت میکند و پیش میبرد. این خیلى حرف عجیبى بود از امام که امام این‌طور قضاوت کنند نسبت به این قضیّه. یک وقت کلّاً آدم میگوید که خدا پشت سر ما است، خدا به ما کمک میکند؛ خب، نوعِ کمک الهى مختلف است. امّا [اینکه] آن مرد حکیم، این‌جور، با این صراحت، با آن ذهن والا ‌-که همه‌ی دقایقِ ارتباطات امور را میدید؛ امام آدم تصادفى و این‌جورى نبود که یک چیزى را حمل بر تصادف بکند و بگوید حالا این‌جورى پیش آمد؛ نه، آدم دقیقِ ظریفى [بود] که همه‌ی جزئیّات ارتباطات مسائل را میدید و بالاتر از اینکه مشاهده کند، پیش‌بینى میکرد- با این اندازه هوشمندى، بگوید که مثل اینکه یک دستى از اوّل انقلاب دارد ما را هدایت میکند [عجیب است]. این واقع قضیّه است. حالا حقیقت مطلب این است که بنده هم در طول این ده سال، در حدّ ادراک خودم و دخالت خودم در قضایا ‌-و در این چند ماه بعد از رحلت حضرت امام، بیشتر- این معنا را احساس میکنم. این تا وقتى است که ما رابطه‌ی خودمان با خدا و نحوه‌ی ایمان و عمل خودمان را نسبت به مسائل الهى تنظیم کنیم و به این مسئله ‌-یعنى مسئله‌ی ایمان اسلامى و تعهّد اسلامى- و انجام تکلیف، بها بدهیم؛ کارى که میخواهیم بکنیم، در درجه‌ی اوّل برایمان انجام تکلیف [باشد]. شما آقایان چون واقعاً عناصر مهمّ نظام و برجستگان نظام هستید، این جهت را در نظر داشته باشید؛ هر اقدامى که میخواهد انجام بگیرد، هر حرفى که میخواهد زده بشود، هر انتصابى که میخواهد بشود، تکلیف را در نظر بگیرید؛ تکلیفى که براى یک ذهن سالم، منهاى مؤثّرات و عوامل گوناگون، خودش را نشان میدهد.

ملت رشید ایران به دفع تجاوز برخاست و با دفاع مقدس از کیان اسلام و میهن اسلامی، سیلی محکمی بر دشمن نواخت و با سلاح و صلاح و در سایه‏ی رهبری ولی خدا، آن‏چنان حماسه‏ی استقامت و رشادت مظلومانه و سرسختانه‏یی سرود که در تاریخ، به مثابه‏ی درس بزرگی باقی خواهد ماند و صراط مستقیم مبارزان و آزادی‏خواهان را ترسیم خواهد کرد. عنایت خدا در نصرت مظلومان و غلبه‏ی لشکریانش، بر همه ظاهر شد و این مرحله از توطئه‏ی دشمن ناکام ماند و ذلیل و شکست خورده و نادم و خسارت دیده، با پرونده‏ای مالامال از جنایت، به تغییر حیله پرداخت.

سپاس و ستایش خداوند منّان را که با عنایات خاصه‏ی خود، ملت بزرگ ایران را در فراز و نشیبهای مسیر ده‏ساله‏ی انقلاب راهنمایی و دستگیری نمود و با دست قدرتمند خود، انقلاب و نظام اسلامی را از آفات دهر و شرارت شیاطین و فریب مکاران و دغل‏کاران و دسیسه‏های منافقان و نفوذ بدخواهان و جمود متحجران و جاه‏طلبی سیاست‏بازان و وسوسه‏ی خنّاسان مصون داشت و به دعای حضرت ولیّ اللّه الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) آتش توطئه‏ها را بر این ملت صالح و رشید، بَرد و سلام فرمود و دشمنان قوی پنجه را زبون کرد و روز به روز جلوه‏های نصرت خود را با ثبات قدم و رشد و آگاهیِ امتی بیدار و زنده و نستوه، بر همگان آشکار ساخت.

امام عزیز (ره)، با ایمان و جهاد و اخلاص و عمل صالح خود، سنگ بنای حکومت اسلامی را در ایران گذاشت و خدای متعال هم نصرت خود را بر او نازل کرد. پروردگار عالم اصدق القائلین است که فرمود: «و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا»، «من کان للّه کان الله له»، «و لینصرن الله من ینصره». این آیات و روایات، بیان حقیقت و واقعیت است.

نکته‏ی مهم آن است که این حرکات خصمانه، ناشی از احساس ضعف اردوگاه استکبار در برابر اسلام است. صلابت اسلامی و پایداری ملت مسلمان ایران و فریادهای تندرآسای بت‏شکن قرن و فضل و نصرت الهی که آن عبد صالح و یارانش را همواره شامل بود، موجب شد که صدور اندیشه‏ی انقلابی اسلام که دشمن به‏شدت از آن در هراس بود، از همان راههایی که آنان برای جلوگیری از صدور انقلاب یا ضربه زدن به آن فراهم کرده بودند، تحقق یابد و مظلومیت ملت ایران و تحمل شداید، موجب اثبات حقانیت این ملت بزرگ و گسترش دامنه‏ی انقلاب در بسیاری از کشورها شود و به مسلمانان جهان، عزم راسختر و احساس هویت اسلامی بیشتری ببخشد.

برای انجام کارهای عظیم، فقط باید به کمک و نصرت الهی و ایمان عامه‏ی مردم تکیه کرد. پول و سلاح مدرن و قدرت مادّی و سیاست‏بازی و سیاسی‏کاری، تکیه‏گاه مطمئنی برای انجام کارها نیستند. البته آن دو عامل، در عرض یکدیگر نیستند؛ بلکه در طول هم هستند؛ یعنی اگر تکیه‏گاه ما خدا و کمک الهی بود، دلهای مردم هم متوجه پروردگار خواهد شد.
خدای متعال به رسول گرامی خود- که بزرگترین تکلیفها را متناسب باشخصیت او بر دوشش گذاشته بود و در طول تاریخ بشر، هیچ تکلیفی بدان پایه نمی‏رسید- فرمود: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ یعنی همین دو تکیه‏گاه- نصرت الهی و کمک مؤمنین- تو را پیش برد. برای همین است که ما اعتقاد داریم وقتی قدرتهای مادّی با حق سینه‏به‏سینه شوند، پوشالی و توخالی هستند، و وقتی به قدرتهای باطل اعتنایی نشود و انسانها با اراده‏ی خود با آن‏ها درنیفتند، هیچ عکس‏العملی نخواهند داشت، و هرگاه نیروی پُرتوان مردم با قدرتهای باطل درگیر شود، خودبه‏خود آن قدرتها را به عقب‏نشینی وادار خواهد کرد.

خدای متعال آن‏قدر عظمت در اجتماع یک ملت مؤمن گنجانده، که آن را با نصرت خود مقایسه کرده است؛ «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین». این روحیه را نگهدارید. تا شما ملت ایران، این اتحاد و آمادگی برای انجام کارهای بزرگ را دارید، همه‏ی آرزوهای انبیا و اولیا (ع) به دست شما قابل عمل است. آمال بزرگ آنان، استقرار عدل جهانی و نجات مستضعفان و نابودی ظلم در سطح عالم بود. البته وعده‏ی الهی حق است و استقرار عدل جهانی فقط در دوران ظهور حضرت بقیة اللّه (أرواحنا له الفداء) انجام خواهد گرفت؛ اما یک ملت مؤمن و مبارز می‏تواند زمینه را برای تشکیل آن حکومت فراهم کند؛ همچنان که ملت ایران تاکنون توانسته و بر خیلی از مشکلات فایق آمده است.

همه‏ی ما باید در خلأ شخصیتی عظیم مثل رهبر کبیر و فقیدمان، تلاش مضاعف کنیم. تمام دستگاه‏های کشور و همه‏ی آحاد مردم به این نکته واقف باشند که جمهوری اسلامی و ملت ایران، با ارمغانهای ارزشمند و عطیه‏های الهی که امام به آن‏ها داده، قادر است بر تمام دشمنیها و خصومتها در سطح جهان فایق آید. بحمد اللّه از آینده نگران نیستیم. راه را روشن و هدف را مشخص می‏دانیم و معتقدیم در این راه باید حد اکثر تلاشمان را مبذول کنیم و از خدای متعال هم کمک بخواهیم.
خداوند إن شاء اللّه به شما توفیق دهد و در ادامه‏ی این راه مهم و الهی، نصرت و کمک خود را به همه‏ی ما مرحمت فرماید.

نزول هر نعمتی برای این ملت، از دوران شروع مبارزه تا بعد از پیروزی انقلاب و تا امروز، به طور واضح حاکی از آن است که پروردگار عالم اراده‏ی قطعی فرموده که در دوران انحطاط ارزشهای الهی، به اسلام و مسلمین، نصرت و قدرت و عظمت عطا کند.

اکنون که امت بزرگ اسلامی و بخصوص ملت فداکار ایران، با مصیبتی بدین عظمت مواجه شده است، نخستین وظیفه‏ی ما و همه‏ی اقشار و آحاد مردم آن است که با توکل به خدا و تقویت روح اخلاص و همبستگی و همدلی و همزبانی، حرکت عظیمی را که امام بزرگوار و فقید ما آغاز کرده و مجاهدت و تلاش بی‏نظیری را برای تداوم آن مبذول داشته بودند، ادامه دهیم و مطمئن باشیم که نصرت الهی شامل حال مؤمنان و نیکوکاران خواهد شد.
نمودار
مقالات مرتبط
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی